یکشنبه

آزادی کارگران زندانی ، یکی از خواسته های کارگران در روز اول ماه مه ( روز جهانی کارگر )

Balatarin

آرامگاه تیمسار سپهبد خلبان نادر جهانبانی ،خلبان نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و سرپرست تیم آکروجت تاج طلایی



نادر جهانبانی پس از انقلاب در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی جنایتکار حاکم شرع وقت بر روی پشت بام مدرسهٔ علوی تیرباران شد.


نادر جهانبانی پس از انقلاب در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ در زندان قصر به حکم صادق خلخالی جنایتکار حاکم شرع وقت بر روی پشت بام مدرسهٔ علوی تیرباران شد.

روزنامهٔ اطلاعات به تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۵۷ در خبری اسامی ۱۱ نفر ار محکومین به اعدام را منتشر کرد. متن خبر به شرح زیر است.

در تاریخ ۲۱ اسفند۱۳۵۷ دادگاه انقلاب اسلامی ایران جهت رسیدگی به کیفرخواست صادره از طرف دادستان انقلاب علیه ۱۱ نفر از متهمینی که جملگی از خائنین به ملت و عوامل سرسپردهٔ رژیم دست‌نشاندهٔ بیگانه بودند و همچنین جنایتکاران مفسد فی الارض نیز می‌باشند تشکیل جلسه داد و پس از چندین ساعت رسیدگی و مشاوره سرانجام حکم اعدام را صادر کرد 

در دادگاه خلخالی جنایتکار 

وقتی سپهبد جهانبانی را برای محاکمه آوردند، کاغذی بر گردنش انداختند تا جرمش را بنویسند، اما به نظر می‌رسید او جرمی نداشت، کسی هم پیدا نشد شهادت دهد او جرمی انجام داده. پس روی کاغذ سفید نوشتند: سپهبد نادر جهانبانی عامل فساد. متن حکم کیفرخواست که در دادگاه برای وی خوانده شد بدین شرح است:
نادر جهانبانی با اشتغال در سمت‌های حساس نظامی و این اواخر ورزشی و نظایر آن با رژیمی که با ساقط کردن حکومت ملی شرعی به طریق غاصبانه و با ارادهٔ اجنبی در ایران سلطه پیدا کرده و مملکت را در جهت ارادهٔ اجنبی و در جهت خلاف شرع و مصلحت مملکت و ملت به قهقرا می‌برد و به نابودی می‌کشاند با اقدام علیه امنیت و قیام برای متزلزل کردن اساس استقلال و فساد در ارض و محاربه با خدا و نایب امام علیه السلام مطابع قوانین الهی و قوانین جاریه در زمان ارتکاب جرایم تقاضای رسیدگی و صدور حکم اعدام و مصادرهٔ اموال شخصی ایشان و آن مقدار از اموال که به خاطر فرار از ادای دین به صاحبان اصلی به فرزندان و اقربای نزدیک انتقال یافته‌است از طرف دادسرای کل انقلاب اسلامی از دادگاه دارم.
پس از ارائهٔ متن کیفرخواست هنگامی که نوبت به دفاعیات وی رسید گفت:

آنچه را که شما مطرح کردید آنقدر مسخره و احمقانه‌است که من لزومی به پاسخ گفتن به آن نمی‌بینم اما چند دروغ بزرگ گفتید که همراه با اتهام زدن‌های شما نشان می‌دهد که حکم شما علیه من مثلا صادر شده و همچنین حکایتگر این حقیقت است که شما نه تنها مسلمان نیستید بلکه مشتی بی وطن، بی دین و مزدور که به دستور اربابانتان فقط و فقط قصد ویرانی کشور من و ارتش سرزمین مرا دارید.
پدر من جاسوس روس نبود، بلکه افسری ایرانی بود که در روسیه درس خوانده، من هم هرگز عامل کشوری نبودام بلکه در سالهایی که شما برای لقمه نان مزدوری، سر حسین را از این منبر به آن منبر می‌کشاندید. در آمریکا به عنوان بهترین و با استعدادترین خلبان ایرانی، بر اوج ابرها پرواز می‌کردم. حال شما چگونه به خود اجازه می‌دهید به من تهمت خیانت بزنید. شما از خود خجالت نمی‌کشید شما از مردم شرم نمی‌کنید؟ شما از هزاران جوان ایرانی که من با همه تلاش در راه فراهم کردن وسایل ورزشی و ایجاد امکانات جهت تربیت روح و جسم آنها، در ماه‌های گذشته کوشیده‌ام، ازرم نمی‌کنید؟
شما که هستید آیا به جز جمعی غارتگر و خونخوار و دوری از هر نوع صفت انسانی کسانی را می‌شناسید که چون شما بر هر آنچه ملی و ایرانی است تیغ بکشند؟ آقایان من پنجاه یک سال به خوبی و نیکی زندگی کرده‌ام و قرارگاهم آسمان‌ها بود. پاسخی به یاوه گویی‌های شما ندارم. به دستوری که اربابانتان داده‌اند عمل کنید، ولی مطمئن باشید که مردم ایران خیلی زود از خواب فعلی بیدار می‌شوند و این تب که با دروغ و تزویر شما به آن در جان و روح آنها رخنه کرده، بسیار سریعتر از آنچه فکر کنید فرو خواهد نشست. آنگاه شما هستید و خشم ملتی که به تار و پود شما آتش می‌کشد.

من دفاع خاصی ندارم ولی من هیچ وقت بر ضد انقلاب کاری نکرده‌ام به هر حال دیگر مهم نیست و من آمادهٔ اعدام هستم.
سایت خبری روزآنلاین در مقاله‌ای با عنوان «نوبت خمینی شد» به خاطرات سفیر اسرائیل در ایران اشاره می‌کند که نوشته سپهبد جهانبانی ‏به احمد خمینی گفت: «من از توی عرب ایرانی‌ترم».

در حین اعدام نادر جهانبانی خود فرمان آتش را صادر کرد. زمانی که جوخه اعدام به طرف او نشانه رفته بودند وآماده شلیک بودند او فریاد زد::آتش . . . 

صادق خلخالی جنایتکار در خصوص وی در کتاب خاطرات خود نوشته:

جهانبانی در رأس قدرتی قرار داشت که می‌توانست اعتراض کند؛ چون تقریباً از نزدیکان و خویشان شاه بود می‌توانست اعتراض کند، اما به خاطر حفظ زندگی انگلی خود و برای خوشگذرانی خود، ملتی را به انحطاط بکشاند و جشن هنری در شیراز ترتیب بدهد که در ماه مبارک رمضان جلوی چشم مردم مسلمان تئاتر آتش خوک و بچه را روی صحنه بیاورد! او مفسد فی الارض است.

این‌ها به مقدسات ملی و دینی ما خیانت کردند و ملت هیچ وقت حاضر نیست چنین افرادی میان ملت باشند وگرنه به این اعتبار نه نصیری کسی را شخصاً شکنجه کرده بود، نه هویدا و نه جهانبانی و نه مهندس ریاضی.


Balatarin

He was stoned in Somalia for being gay !!!



Balatarin

Hennes skyld var å konvertere fra islam til kristen

Balatarin

شنبه

ابراز نگرانی آمريکا نسبت به وضعيت امير حکمتی در زندان


امير حکمتیرادیو فردا - پاتريک ونترل، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا روز جمعه ششم اردیبهشت نسبت به وضعيت امير  حکمتی، شهروند آمريکايی ايرانی تبار  زندانی در ایران،  ابراز نگرانی کرده است. 

به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، پاتريک ونترل گفته است: «ما همچنان به طور جدی  نگران وضعيت امير حکمتی شهروند آمريکایی هستيم.»

سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا اضافه کرده است:ما مصمم هستیم برای آزادی او  تلاش کنیم، ولی با اين حال  عميقا نگران وضعيت سلامتی  امير حکمتی در زندان در ايران هستيم. تلاش های ديپلماتيک ما برای آزادی امير حکمتی در جريان است.

امير حکمتی، تفنگدار دريايی سابق ارتش ايالات متحده است که در ماه اوت سال ۲۰۱۱ در حالی که برای ديدار با مادربزرگش به ايران سفر کرده بود به جرم جاسوسی، دستگير و زندانی شد.

در همين حال، خانواده امير حکمتی به واشينگتن رفته و در تلاشند تا از جان کری،  وزير امور خارجه آمريکا بخواهند به آزادی فرزندشان از زندان کمک کند.

به گزارش آسوشيتدپرس، مادر، خواهر و شوهر خواهر  امير حکمتی با مقامات وزارت امور خارجه آمريکا ديدار کرده اند.

خانواده امير حکمتی به اين خبرگزاری گفته اند به رغم بهبود در وضعيت زندان فرزندشان، اما امير به دليل نگهداری در سلول انفرادی به مدت يک سال و همچنين اعتصاب غذای يک ماه دچار کاهش وزن شديد شده است.

سارا خواهر امير حکمتی گفته است،‌ تا زمانی که مقامات بلندپايه دولت آمريکا درخواست آزادی امير را مطرح نکنند، فکر نمی کنم تلاش ها موجود کافی باشد.

در همين حال، خانواده امير حکمتی اميدوارند مقامات دولت ايران به دلايل انسانی با آزادی فرزندشان موافقت کرده و به امير اجازه دهند در اين لحظات در کنار پدر بيمارش باشد. پدر امیر حکمتی به سرطان مغز مبتلا است.

بهناز حکمتی، مادر امير نيز گفته است :«پدرش هر روز داروهای شيميايی ضد سرطانش مصرف می کند  و هميشه دعا می کند خدای پيش از مرگم فرزندم را به خانه بازگردان.»

مادر امير حکمتی اضافه کرده است:«امير پسر بزرگم است و ما به او احتياج داريم.»

امير حکمتی متولد ايالت آريزونا و بزرگ شده ايالت ميشيگان آمريکاست.

خانواده امير ساکن شهر فلينت هستند، جايی که علی حکمتی، پدر خانواده، پيش از ابتلا به اين بيماری مهلک، در يک کالج تدريس می کرد.

دولت آمریکا بارها جاسوس بودن امير حکمتی را تکذيب کرده است.
Balatarin

خبری که از سایت «بازتاب امروز» حذف شد: سند تقلب در انتخابات ۸۸ در اختیار احمدی‌نژاد


دیگربان - سایت «بازتاب امروز» خبر داده محمود احمدی‌نژاد نواری در اختیار دارد که ثابت می‌کند رای واقعی وی در انتخابات سال ۸۸ حدود ۱۶ میلیون نفر بوده و نظام ۸ میلیون رای به نفع وی تقلب کرده است.
این سایت روز شنبه (هفتم اردیبهشت) نوشته احمدی‌نژاد در صورت رد صلاحیت اسفندیار رحیم‌مشایی٬ این نوار را که مربوط به مکالمات وی با برخی مقام‌های نظام در بامداد ۲۳ خرداد سال ۸۸ است٬ منتشر خواهد کرد.
«بازتاب امروز» افزوده در این مکالمات «از طرف برخی مسئولان به احمدی‌نژاد گزارش داده می‌شود که رای واقعی وی در انتخباات سال ۸۸ حدود ۱۶میلیون است.»
آن‌طور که این سایت نوشته است در این نوار مقام‌هایی که نامی از آن‌ها برده نشده گفته‌اند: «برای اینکه شائبه تقلب پیش نیاید و اختلاف آرا زیاد به نظر برسد، قرار است ۲۴ میلیون رای اعلام شود.»
«بازتاب امروز» در ادامه آورده در این نوار احمدی‌نژاد به «آن مسئولان تاکید می‌کند‌‌ همان رای واقعی وی که ۱۶میلیون است، اعلام شود و رای غیرواقعی اعلام نشود.»
این سایت می‌افزاید: «ادامه نوار٬ مربوط به تماس احمدی‌نژاد با مسئولان مختلف کشور است که در آن از آن‌ها خواسته شده، از اعلام رای غیرواقعی خودداری شده و‌‌ همان رای ۱۶میلیونی اعلام شود.»
سایت «بازتاب امروز» درباره این نوار صوتی احتمالاتی مطرح کرده که احتمال اول این است: «نوار مذکور اصالت نداشته و برای جنگ روانی علیه شورای نگهبان به آن دامن زده می‌شود.»
این سایت همچنین احتمال داده که نوار مذکور واقعیت داشته «و احمدی‌نژاد قصد دارد با بحث ۱۶ میلیون هم شورای نگهبان و نظام را متهم به تقلب کند.»
سایت «بازتاب امروز» ساعتی پس از انتشار این خبر بی‌انکه توضیحی ارائه کند٬ اقدام به حذف آن کرده است٬ اما لینک حذف شده٬ کش لینک و صفحه فریز شده این خبر موجود است.
این خبر در شرایطی منتشر و حذف شده که ظهر ۲۳ خرداد سال ۱۳۸۸ علی خامنه‌ای به عنوان بالا‌ترین مقام در جمهوری اسلامی نتیجه انتخابات را با صدور پیامی اعلام کرد.
در جمهوری اسلامی نخستین مرجع اعلام نتیجه انتخابات وزارت کشور و تنها مرجع تائید کننده نتایج شورای نگهبان است٬ اما در انتخابات سال ۸۸ خامنه‌ای در اقدامی بی‌سابقه پیش از این دو نهاد اجرایی و نظارتی نتیجه این دوره از انتخابات را اعلام و تائید کرد.
ساعتی پس از انتشار پیام جنجال برانگیز علی خامنه‌ای که احمدی‌نژاد را «پیروز» انتخابات معرفی کرد٬ وزارت کشور با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد احمدی‌نژاد با بیش از ۲۴ میلیون رای پیروز انتخابات است.
Balatarin

ادامه انتقادها از تعطیلی دانشگاه‌ها در زمان انتخابات


کلمه- انتقادها به تصمیم امنیتی جریان حاکم در تعطیلی زودهنگام دانشگاه ها و مدارس کشور پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری همچنان ادامه دارد و در جدیدترین و شاید عجیب ترین مورد، نماینده ولی فقیه در دانشگاه‌ها هم نسبت به تعطیلی دانشگاه در زمان انتخابات انتقاد و از این اقدام ابراز تاسف کرده است.

به گزارش کلمه، تعطیلی اجباری دانشگاه ها و مدارس از برنامه های عملی حکومت برای کنترل شدید فضای سیاسی همزمان با انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ است. انتخاباتی  که از مدت ها قبل بیم برگزاری و هم چنین سرنوشت آن به جان به اصطلاح اقتدارگرایان حاکم افتاده و در این مسیر حتی هراس خود از جمع ها و تشکل های مختلف اعم از دانش آموزی و دانشگاهی را هم عیان ساخته اند.

اقداماتی که بیش از همه استمرار جنبه کودتایی انتخابات سال ۸۸ را عیان می سازد، با این تفاوت که این بار بر سر اینکه چه طیفی نتیجه این انتخابات را در فضای امنیتی موجود به نفع خود رقم بزند، دعوا به راه افتاده است؛ و دولت روی کار آمده از سوی رهبری با دیگر جریان های مدعی اصولگرایی بر سر این موضوع اختلاف دارند.

به هر روی به نظر می رسد نماینده ولی فقیه در دانشگاهها سعی کرده اعتراض خود را به این تصمیم امنیتی، به نحوی به سخنان رهبری مستند کند و آن را با این ادبیات مطرح سازد که از اینکه دانشگاه‌ها به عنوان محل خلق حماسه سیاسی در ایام انتخابات تعطیل است، متأسفم؛ چرا که فعال بودن دانشگاه‌ها لازم است.

پیش از این کلمه در گزارشی به این مساله پرداخته بود که حکومت با تعطیلی اجباری و زودهنگام مدارس و دانشگاه ها و ضربه زدن به سطح علمی کشور باعث به هم ریختن برنامه های از پیش تعیین شده کلاس ها و امتحانات در مدارس و دانشگاه ها شده است.

مطابق مصوبه وزارت علوم در فاصله زمانی ۲۰ خرداد ماه تا دوم تیرماه ۱۳۹۲ برای هیچ‌یک از مقاطع تحصیلی نباید امتحانی برگزارشود. در همین راستا قرار است امتحانات مدارس و دانشگاه ها از هفته آخر اردیبهشت آغاز شود. در این بین، با توجه به تعطیلی روزهای ۱۴ و ۱۵ خرداد ماه و زمان محدود باقی مانده، مسئولان آموزشی در سطوح مختلف با مشکلات زیادی برای برنامه ریزی مواجه اند. دستور وزارت علوم مبنی بر عدم برگزاری امتحانات در تاریخ ۲۰ خرداد لغایت ۲ تیر صورت گرفته، موجب تعجب و تحیر اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران شده و انتقاداتی را به همراه داشته است.

با این حال خواجه سروی، معاون وزارت علوم مدعی شده هدف از این اقدام فقط آرامش خاطر و ذهن دانشجویان برای فعالیت‌های انتخاباتی در ایام تبلیغات انتخابات و عدم مشغله ذهنی و درسی دانشجویان در ایام انتخابات بوده تا آنها بتوانند با فراغ بال و شور و حال بیشتری به فعالیت در این حماسه سیاسی بپردازند.  او اما توضیحی نداده اگر این هدف دنبال می شود اجبار بر تخلیه خوابگاه ها را باید چگونه تفسیر کرد. او هم چنین از ضرب الاجل برای این اقدام و ضربه به سطح علمی کشور سخنی به میان نیاورده است.

این اقدام امنیتی هفته پیش اعتراض انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران را هم به همراه داشت که طی نامه ای سرگشاده به فرهاد رهبر رییس دانشگاه تهران تغییر زمان برگزاری امتحانات را نشانه هراس حکومت از حضور دانشجویان در عرصه‌های سیاسی و تصمیم‌سازی برای کشور خوانده و خواستار تعویق تاریخ امتحانات به بعد از زمان انتخابات و پاسخگویی مسئولین در این رابطه شدند.

علاوه بر برگزاری زودهنگام امتحانات مدارس و دانشگاه و تغییر زمان برگزاری آن وزارت علوم خواستار تخلیه خوابگاه های دانشجویی در ایام انتخابات شده است، چنانچه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با اعتراض به این رویه اعلام کرده بود: این امر گواهی است بر این که دانشگاه توانایی حفظ امنیت دانشجویان را ندارد و مسئولین وزارت علوم تکرار حوادثی مثل کوی ۸۸  در ایام انتخابات را محتمل می‌دانند، به همین جهت می‌خواهند دانشجویان را هر چه سریع‌تر روانه خانه‌هایشان کنند.

معاون وزیر علوم در ادامه توجیهات خود در تعطیلی دانشگاه ها افزوده که با توجه به تقویم آموزشی آنها دستورالعملی در دو محور صادر شد که بخش اول در خصوص دانشگاه‌هایی بود که بر اساس تقویم آموزشی، نیمسال دوم خود را از اوایل بهمن ماه آغاز کرده و امکان برگزاری امتحانات قبل از انتخابات را داشتند.

این سخنان در حالی است که معاون آموزشی دانشگاه تهران گفته است: پیش از این، امتحانات دانشگاه مادر قرار بود از هجدهم خرداد آغاز شود، اما به گفته معاون آموزشی دانشگاه، دانشجویان دانشگاه تهران امسال با توجه به تغییراتی که صورت گرفته، فرجه مطالعه قبل از امتحان نخواهند داشت؛ به طوری و کلاس‌های درسی دانشجویان، دوم خرداد ماه اتمام و از روز شنبه (چهارم خرداد) امتحانات دانشگاه آغاز می‌شود.

از سویی علیرضا دل افکار معاون آموزشی دانشگاه پیام‌نور نیز با اشاره به این تغییر  برنامه اعلام کرده بود: برای اینکه به کیفیت کلاس‌های درسی لطمه‌ای وارد نشود، تلاش شده است که کلاس‌ها به صورت فشرده در ۱۱ هفته برگزار شود، همچنین تعداد ساعت‌های درسی افزایش می‌یابد، به عبارتی دیگر به عنوان مثال به جای ۱۶ جلسه، ۱۰ جلسه کلاس درسی برگزار می‌شود، اما به جای آن، مدت زمان کلاس‌ها افزایش خواهد یافت.

مضاف بر این، این اقدام غیر علمی به اعتراض بسیج دانشجویی هم کشیده شد و خبرگزاری دانشجو وابسته به این تشکل نظامی- دانشجویی به نقل از مسئول سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد این اقدام را سیاسی خواند و گزارش داد کسانی که نمی خواهند دانشجویان سیاسی باشند، لااقل از این جور کارها پرهیز کنند و به اقدامات دیگر تمسک جویند.
Balatarin

مصباح یزدی: توجه به رفع بیکاری و گرانی نشانه مادی گرایی است

Bilde: ‎مصباح یزدی: توجه به رفع بیکاری و گرانی نشانه مادی گرایی است
نسل سوخته بعد از انقلاب
*********************************
در حالی که تحریم های کمرشکن و بین المللی و بحران اقتصادی ناشی از سومدیریت ها سفره مردم را هر روز کوچکتر می کند، مصباح یزدی می گوید که اینکه شاخصه یک رییس جمهور توانایی در رفع بیکاری بو گرانی باشد، مادی گرایی است. ...‎در حالی که تحریم های کمرشکن و بین المللی و بحران اقتصادی ناشی از سومدیریت ها سفره مردم را هر روز کوچکتر می کند و زندگی آنها را پر مخاطره تر میسازد ، مصباح یزدی می گوید که اینکه شاخصه یک رییس جمهور توانایی در رفع بیکاری بو گرانی باشد، مادی گرایی است. ...
Balatarin

اعتراض رانندگان تاکسی در سنندج به خشونت کشیده شد


ایران پرس - اعتراض رانندگان تاکسی شهر سنندج که به دلیل گرانی و کمبود بنزین در جلو ساختمان شورای این شهر تجمع نمودند توسط نیروهای امنیتی به خشونت منجر گردید.

به گزارش وب‌سایت کُردستان میدیا، روز پنج‌شنبه پنجم اردیبهشت‌ماه، شماری از رانندگان تاکسی شهر سنندج به دلیل گرانی نرخ بنزین تجمعی اعتراضی برگزار کردند و خواستار حل مشکلاتشان از سوی مسئولین ذیربط بودند.

در همین رابطه، علی‌رغم این که هیچ‌گونه پاسخ مشخصی از سوی شورای شهر دریافت نکردند، مورد بی‌حرمتی نیروهای امنیتی قرار گرفته و این تجمع توسط نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد.

به گفته یکی از شاهدین عینی، "نیروهای امنیتی و انتظامی موفق به متفرق‌کردن معترضین نشدند و از جرثقیل برای انتقال تاکسی‌ها به پارکینگ استفاده کردند."

این شهروند همچنین به وب‌سایت کُردستان میدیا گفت: "نیروهای امنیتی و نیروهای کلانتری ١٢ سنندج با ضبط فیلم از رانندگان تاکسی قصد ایجاد رعب و وحشت در میان آنان را داشتند."

از دیگر سو چند روز پیش، رانندگان خط سنندج ــ مریوان به دلیل گرانی نرخ بنزین، مدت یک روز اعتصاب نموده بودند.
Balatarin

لایحه مجازات( جنایت ) اسلامی تایید شد



ندای سبز آزادی - حقوقدان شورای نگهبان از تایید لایحه مجازات اسلامی در شورای نگهبان خبر داد.

حسینعلی امیری در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان این مطلب گفت: در جلسه چهارشنبه هفته گذشته بررسی لایحه مجازات اسلامی در شورای نگهبان به اتمام رسید و آنچه باقی ماند ارسال از سوی مجلس به رییس جمهور برای ابلاغ است.

وی یادآور شد: لایحه مجازات اسلامی در زمان هاشمی شاهرودی به عنوان رییس قوه قضاییه تهیه و به دولت ارسال شد. پس از ارسال به مجلس این لایحه در کمیسیون قضایی مورد بحث و بررسی‌های مفصل قرار گرفت و در نهایت چهارشنبه هفته گذشته نظرات شورای نگهبان کاملا تامین شد.

این عضو حقوقدان شورای نگهبان تصریح کرد: مستندات فقهی این قانون ده‌ها جلد از فتاوای مراجع تقلید از متقدمین تا متاخرین و همچنین مطالعه تطبیقی در حقوق جزای روز است.


Balatarin

!!! گلایه یک مرجع تقلید از گرانی نرخ اتوی عبای روحانیون


دانشجونیوز -یکی از مراجع تقلید شیعه در قم گفت: اگر سال گذشته برای اتو کردن عبای خود باید ۱۰۰۰ تومان به اتوشویی می‌دادیم امسال باید ۵ هزار تومان بدهیم.

به گزارش دانشجونیوز، آیت‌الله نوری‌همدانی با انتقاد از سیاست های غلط دولت اظهار کرد: بسیاری از مشکلات کنونی کشور به ویژه مشکلات اقتصادی مربوط به تحریم‌ها نبوده بلکه مربوط به ضعف مدیریت مسئولان فعلی کشور است.

وی با اشاره به اینکه در  کشورهای پیشرفته قیمت‌ها تا سال‌های سال ثابت است، گفت: در کشور ما هیچ قیمتی اصلا ثابت نیست و روز به روز هم رشد می‌کند.

وی وضعیت کشور عراق "جنگ زده" را از وضعیت ایران بهتر قلمداد کرد. 

به گفته ی وی در زمانی عرب‌های عراقی پول ما ایرانی‌ها را روی چشمشان می‌گذاشتند اما اخیرا مشاهده کردم که اصلا پول ایران را قبول نمی‌کنند.
Balatarin

وحید شیخ بگلو، دانشجوی ستاره دار محروم از تحصیل روانه زندان تبریز شد


دانشجونیوز - وحید شیخ بگلو، دانشجوی محروم از تحصیل جهت اجرای حکم یک سال حبس تعزیری روانه زندان مرکزی تبریز شد.

بر اساس گزارش سایت هرانا، وی عضو تشکل دانشجویی "آرمان" است.

روز جمعه وحید شیخ بگلو در تماس با همسرش از انتقال خود به قرنطینه زندان مرکزی تبریز خبر داد.

وی در جریان بازداشت‌ها محله قوم تپه به همراه ۲۸ تن دیگر بازداشت شده و از سوی دادگاه انقلاب تبریز محاکمه و به دو سال حبس که یک سال آن به حالت تعلیق در آمده است؛ محکوم شد.

ماموران اداره اطلاعات تبریز وی را پس از بازداشت به این زندان تحویل نموده‌اند.
Balatarin

مهدی بیگدلی، دانشجوی کارشناسی ارشد، از دانشگاه آزاد اخراج شد


دانشجونیوز- مهدی بیگدلی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته فلسفه و حکمت اسلامی واحد-علوم تحقیقات تهران بعد از دو ترم از دانشگاه اخراج شد.

ندای آزادی گزارش داده که بعد از مراجعه وی به دانشگاه جهت حضور در کلاس ها، مسئولین دانشگاه طی نامه ای اعلام کرده اند که توسط مرکز آزمون از تحصیل محروم شده است. 

مجید اکبری، رییس دانشکده الهیات و فلسفه واحد علوم و تحقیقات این نامه را صادر کرده است.

لازم به ذکر است که این دانشجو سال قبل نیز به علت ستاره دار شدن از دریافت کارنامه محروم گردیده بود.


Balatarin

! وزیر نفت جمهوری اسلامی، از ممنوعیت تحصیل زنان در دانشگاه صنعت نفت دفاع کرد


دانشجونیوز- رستم قاسمی، وزیر نفت جمهوری اسلامی، از ممنوعیت تحصیل زنان در دانشگاه صنعت نفت دفاع کرد.

به گزارش دانشجونیوز به نقل از مردم سالاری، رستم قاسمی با بیان این که "به صلاح خانم‌ها نيست که در مناطق عملياتی و دريا بين ۵۰۰  مرد کار کنند" گفته که "بهتر است خانم ها در رشته‌هايی همچون مديريت و حسابداری يا حتی مهندسی صنايع تحصيل کنند".

وزير نفت در کنفرانس خبری نمایشگاه نفت تهران ضمن دفاع از طرح ممنوعيت پذيرش زنان در دانشگاه صنعت نفت، تحصيل آنان در رشته‌های عملياتی را به صلاح آنان ندانست.

فرمانده سابق قرارگاه خاتم الانبیا در پاسخ به یکی از خبرنگاران در مورد تبعیض در حق دختران دانشجو گفت: تحصيل خانم‌ها در رشته‌های عملياتی همچون حفاری و فرآورش و امثال آن که نيازمند فعاليت در مناطق عملياتی و سايت‌ها است، فايده‌ای ندارد و اين مشاغل، مردانه است.

در تابستان گذشته، نتایج اولیه آزمون سراسری در حالی اعلام شد که دفترچه انتخاب رشته داوطلبان کنکور سراسری حکایتگر اعمال گسترده تفکیک جنسیتی و سیاست های تبعیض آمیز در نحوه پذیرش داوطلبان دختر بود. به گونه ای که در سال گذشته، در بیش از ٦٠ دانشگاه کشور در برخی از رشته ها داوطلبان به صورت تک جنسیتی پذیرش شدند.

در مرداد ماه سال ۹۱، رییس روابط عمومی دانشگاه صنعت نفت اعلام کرد که "امسال با توجه به اعلام نیاز وزارت نفت به عنوان کارفرمای دانشگاه و فارغ‌التحصیلان حاضر و دانشجویان فعلی دختر، مقرر شد دانشجوی دختر مقطع کارشناسی در این دانشگاه پذیرش نشود".

حذف پذیرش دانشجویان دختر در حالی در این دانشگاه صورت گرفت که به گفته حسین‌رضا فارسی‌جوکار در ۱۱ سال گذشته در ۱۲ رشته‌ مقطع کارشناسی دانشجوی دختر پذیرش شده بود.

گفتنی است دانشگاه صنعت نفت در تمامی رشته های مقطع کارشناسی مانند مهندسی ايمنی بازرسی فنی، مهندسی برق كنترل، مهندسی شيمی، مهندسی شيمی، مهندسی مكانيك، مهندسی نفت استخراج نفت، مهندسی نفت اكتشاف نفت، مهندسی نفت بهره برداری ازمنابع نفت، مهندسی نفت مخازن نفت، حسابداری، مديريت بازرگانی و مديريت صنعتی از پذیرش دانشجویان دختر خودداری کرده بود. 
Balatarin

کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران فعالیت خود را آغاز کرد


دانشجونیوز - کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران در آستانه روز جهانی کارگر با انتشار بیانیه ای فعالیت خود را آغاز کرد.

در فراخوان "کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران" از کلیه افرادی که نگران آینده ایران و خواهان آزادی تشکل های مستقل کارگری و عدالت اجتماعی و آزادی کارگران مبارز در بند هستند، درخواست شده است تا به هر شکل و شیوه ممکن، از اول اردیبهشت 1392 تا 11 اردیبهشت 1392 صدای همه کارگران ایران اعم از کارگران شاغل، کارگران بیکار، زنان کارگر، کودکان کار، کارگران افغان ، به ویژه کارگران در بند باشند.

در فراخوان "کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران" برای آشکار شدن وضعیت کار و زندگی کارگران در ایران، گزارش کوتاهی از وضعیت معیشت کارگران – حوادث کار – بیکاری کارگران – کارگران زندانی - زنان کارگر – کودکان کار و کارگران افغان، ضمیمه ای پیوست شده است. به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن کامل فراخوان "کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران" که در تاریخ اول اردیبهشت ماه 1392 منتشر شده، به شرح زیر است:


فراخوان "کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران"

روز جهانی کارگر گرامی باد!
اول ماه مه 2013-11 اردیبهشت 1392 

مردم آزاده جهان ، هموطنان عزیز ایرانی 

اجرای سیاست های ضد ملی و ضد کارگری مقامات مسوول جمهوری اسلامی ایران ، زندگی و معیشت میلیون ها کارگر و خانواده های کارگری در ایران را به خطر انداخته است . سیاست های تعدیل اقتصادی ، حذف یارانه ها ،خصوصی سازی و رشد اقتصاد انگلی ، موجب تعطیلی بسیاری از مراکز تولیدی شده و تولید صنعتی و کشاورزی را به سمت فعالیت های غیرمولد برده است .گزارش های کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به نقل از پایگاه خبری کارگر نیوز در 26 شهریور 91 ، نشانگر آن است که 50 درصد واحدهای تولیدی در ایران تعطیل و یا در شرف تعطیلی اند و اکثرواحدهای تولیدی بزرگ ، با کمتر از 30 در صد ظرفیت مشغول به کارند.

بی توجهی به بحران اشتغال ، وضعیت معیشت کارگران و تعیین دستمزدی به میزان یک سوم خط فقر اعلام شده در سال جاری ، بدون حق تشکل مستقل کارگری، اعتراض و اعتصاب و دفاع از حقوق کارگران ، کار و زندگی کارگران ، این مهم ترین سرمایه ملی وموثرترین نیروی اجتماعی را ،با دشواری های بی سابقه ای روبروکرده است.

فقدان ایمنی محیط کار و وسایل مناسب کار ، موجب رشد فزاینده ی حوادث ناشی از کار شده است . بنا به گزارشات سازمان پزشکی قانونی ، روزانه 5 کارگر جان خود را از دست می دهند.

در چنین شرایطی ، ممانعت از فعالیت های متشکل و مستقل کارگران در سندیکاها و تشکل های کارگری ، سرکوب کارگران و فعالان کارگری به جرم حق طلبی و دفاع از حقوق صنفی و قانونی ، موجب بازداشت و شکنجه و صدور احکام سنگین برای ده ها نفر از کارگران پیشرو شده است.

کارگران ایران با همه ی فشارها و محدودیت های اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، همواره ، نیروی عظیمی در مقابله با ظلم و استثماربوده و هستند . به همین دلیل به شدیدترین شکل ، سرکوب می شوند . ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس و منتقد سیاست های ضد مردمی جمهوری اسلامی ایران ، نمونه ای از کارگران آگاه و مبارز ایرانی است که متاسفانه یک هفته پس از بازداشت در سال گذشته ،بر اثر شکنجه به قتل رسید.

با تاکید بر ضرورت اجرای تعهدات ملی و بین المللی از جمله تعهدات پذیرفته شده جمهوری اسلامی ایران، در مقاوله نامه های شماره 98 و 89 سازمان بین المللی کار ILO در مورد آزادی تشکل یابی کارگران و معلمان ،" کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران " برای همد لی و همراهی با کارگران ایران از کلیه افرادی که نگران آینده ایران و خواهان آزادی تشکل های مستقل کارگری و عدالت اجتماعی و آزادی کارگران مبارز در بند هستند، درخواست می نماید به هر شکل و شیوه ممکن، از اول اردیبهشت 1392 )21 آوریل 2013 ( تا اول ماه می 2013 )11 اردیبهشت 1392( در یک همبستگی جهانی، صدای همه کارگران ایران اعم از کارگران شاغل، کارگران بیکار، زنان کارگر، کودکان کار، کارگران افغان، به ویژه کارگران در بند باشیم. 

کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران 

جهت آشکار شدن وضعیت دشوار کار و زندگی کارگران در ایران ، گزارش کوتاهی از وضعیت معیشت کارگران – حوادث کار – بیکاری کارگران – کارگران زندانی - زنان کارگر – کودکان کار و کارگران افغان، پیوست است.

- وضعیت معیشت کارگران در ایران

کارگران در ایران زیر خط فقر زندگی می کنند.

اول دی ماه سال 1391 یکی از اعضای شورای عالی کار،سازمانی وابسته به دولت، در گفتگو با خبرگزاری دولتی پانا ، خط فقر در ایران را یک میلیون و پانصدهزارتومان برای خانوار 4 نفری اعلام کرده است. با توجه به نرخ تورم که توسط بانک مرکزی و مرکز آمار ایران اعلام شده ، نرخ تورم کالاهای مصرفی و خدماتی در ماه های پایانی سال 1391 به بیش از 31 درصد رسیده و این نرخ تورم در مورد کالاهای مصرفی بیش از 40 درصد اعلام شده است. با توجه به این نرخ تورم ،خط فقر در آغاز سال 1392 ، حدود یک میلیون و هفتصد هزارتومان در ماه برآورد می شود. با مقایسه این رقم با حداقل دستمزد تعیین شده در سال 1392از سوی شورای عالی کار، یعنی رقم چهارصد و هشتاد و هفت هزارتومان در ماه ، می توان تاحدودی به عمق فاجعه پی برد. در موارد بسیاری حتی این رقم ناچیز نیز به موقع پرداخت نمی شود و گاه ، ماه ها به تعویق می افتد. برای نمونه می توان به 2300کارگر کارخانه های نورد لوله صفا و پروفیل ساوه اشاره کرد که در آستانه سال نو 1392 ، نه تنها عیدی و پاداش خود را دریافت نکرده اند، بلکه حقوق سه ماه پایان سال آنان نیز به تعویق افتاده است و یا کارگران راه سازی کهگیلویه و بویر احمد که تا اسفند سال 1391، به مدت هفت ماه از حقوق و مزایای خود محروم بوده اند .زندگی در چنین شرایطی به مثابه مرگ تدریجی برای کارگران و خانواده های کارگری است.

این در شرایطی است که روند تعیین حداقل دستمزد ماهانه کارگران از سوی شورای عالی کار،وزارت تعاون،‌کار و رفاه اجتماعی، حتی مطابق با ماده ۴۱ قانون کار نیست. ضمن آنکه در ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر که ایران نیز آن را امضا کرده، آمده است:« هرکس حق دارد از سطح معیشتی کافی برای سلامتی و رفاه خود و خانواده‌اش از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن و مراقبت‌های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری بهره مند گردد و حق دارد به هنگام بیکاری، بیماری، از کارافتاده‌گی، بیوه‌گی و سالخورده‌گی یا فقدان وسیلهٔ امرار معاش و گذران زندگی که خارج از اختیار وی است تامین گردد.»

- حوادث حین کار

مرگ تدریجی تنها خطری نیست که کارگران را تهدید می کند. مرگ ناگهانی در اثر سوانح کار، یکی از موارد مهمی است که هر ساله جان هزاران کارگر را می گیرد و چون اغلب کارگران در کارگاه های کوچک بدون هیچ گونه نظارتی اشتغال دارند ،خانواده های کارگرانی که در اثر حوادث ناشی ازکار ، جان خود را از دست می دهند ، فاقد بیمه های حمایتی هستند . براساس گزارشات سازمان پزشکی قانونی ، روزانه 5 کارگر در اثر حوادث ناشی از کار، جان خود را از دست می دهند و این نرخ هر ساله رو به افزایش است چنان که در سال 1389 تعداد تلفات ناشی از حوادث کار ، 1290 نفر گزارش شده ، در حالی که این رقم در سال 1390 به 1507 نفر بالغ گردیده است . بر اساس آمارها و گزارش های رسمی ، حوادث ناشی از کار، دومین علت مرگ و میر در ایران است .

سقوط از بالای ساختمان های مرتفع در هنگام کار، انفجار معادن، آتش سوزی در محل کار، ریزش ساختمان در محل کار، و سفوط در چاه های عمیق عمده ترین دلایل حوادث کار هستند که در تمام موارد به دلیل فقدان ایمنی محیط کار و نبود وسایل مناسب کار رخ داده است.در عین حال،‌در گزارش های خبرگزاری ایلنا و نیز تشکل های کارگری از «اهمال» بازرسان وزارت تعاون،‌کار و رفاه اجتماعی سخن گفته شده است.

در مورد حوادث حین کار،‌نمونه های بیشماری از این دست وجود دارد از جمله آتش سوزی در آذرماه سال 1390 در کارخانه فولاد غدیر یزد که طی آن 18 کارگر جان خود را از دست دادند و عده ای نیز تا نیمی از بدنشان در آتش سوخت. در اسفند ماه سال گذشته، انفجار معدن یال شمالی ذغال سنگ در طبس جان 8 کارگر را گرفت. 

در شماری از این حوادث،‌پیگیری های قضایی تا کنون ،به نتیجه نرسیده است.

- اخراج کارگران و بحران اشتغال

اغلب کارگران در ایران ، بر اساس قراردادهای موقت، پیمانی،روزمزدی، ‌ساعتی و سفیدامضا به کار گرفته می شوند. این کارگران فاقد بیمه های بیکاری و دوران بیماری یا آسیب دیدگی هستند. این قرادادها، اخراج و بی کارسازی انفرادی یا گروهی آنان را ،برای کارفرمایان بسیار آسان کرده است. با توجه به تحریم های فزاینده اقتصادی علیه ایران و سیاست های ضد ملی حکومت جمهوری اسلامی ایران و افزایش سرسام آور نرخ ارز در ایران زندگی مردم به ویژه کارگران بسیار دشوار تر شده است . 

بسیاری از کارفرمایان به سبب پیوندهایی که با دستگاه حکومتی دارند، همواره از نرخ دولتی ارز برای واردات مواد اولیه و ماشین آلات بهره مند هستند و در بسیاری از موارد ، فروش ارزهای رانتی یا سرمایه گذاری در امور تجاری، از تولید کالا ، سودآور تر شده است در نتیجه ، کارفرمایان ، بدون هیچ نظارتی کارخانه ها و کارگاه های تولیدی را تعطیل و کارگران را اخراج می کنند . بنا بر اظهارات رئیس خانه کارگر، که یک نهاد دولتی است، از اول ماه مه 1390 تا تاریخ مشابه در سال 1391، بیش از یکصد هزار نفر کارگر از کار اخراج شده اند. 

- کارگران زندانی

با وجود به رسمیت شناخته شدن حق کارگران برای ایجاد انجمن های صنفی و سراسری در قوانین جمهوری اسلامی ایران ، دولت ، با تشکل های مستقلی که توسط خود کارگران و برای پیگیری خواسته های به حق شان تشکیل شده ، به شدت به مقابله برخاسته است و کارگران پیشرویی را که در ایجاد سندیکا ها و تشکل های کارگری تلاش نموده اند ، تحت تعقیب و آزار قرار می دهد. نمونه های آن را می توان در سرکوب خشن "سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه " ، " سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه اهواز "، "سندیکای کارگران نقاش " ، "اتحادیه کارگران آزاد "و "کمیته پیگیری برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری "، مشاهده کرد . بسیاری از اعضای این تشکل ها به زندان های طویل المدت محکوم شده اند و هم اکنون برخی از آنان در زندان به سر می برند. شاهرخ زمانی محکوم به 11 سال ، رضا شهابی 6 سال ، محمد جراحی 5 سال ، بهنام ابراهیم زاده ۵ سال و پدرام نصرالهی به 18 ماه حبس محکوم شده اند .( بهنام ابراهیم زاده تا زمان تهیه گزارش در مرخصی به سر می برد) علاوه بر اینان شمار زیادی از فعالان کارگری و مدافعان حقوق معلمان در زندان های جمهوری اسلامی در بندند و بسیاری دیگر نیز با وثیقه های سنگین به طور موقت تا تشکیل دادگاه ، آزاد شده اند . 

تعدادی از کارگران زندانی از جمله محمد جراحی و شاهرخ زمانی به شدت بیمار هستند و به مراقبت های پزشکی احتیاج دارند. 

اسامی کارگران و معلمان در بند :شاهرخ زمانی – محمد جراحی –بهروز علامه زاده – بهروز نیکوفرد – علیرضا سعیدی –غالب حسینی – علی آزادی – پدرام نصرالهی – رسول بداغی )عضو کانون صنفی معلمان (– عبدالرضا قنبری)عضو کانون صنفی معلمان (– مهدی فرحی شاندیز – شریف ساعد پناه – مظفر صالح نیا 

وضعیت زنان کارگر 

زنان کارگر، درجامعه مردسالار ایران از تبعیض های چندگانه ی تاریخی ، فرهنگی ، اجتماعی و قانونی رنج می برند و اولین قربانیان وضعیت بحرانی سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی در ایران هستند .زنان کارگر،علاوه بر این که مشاغل کم در آمد و پر زحمت با ساعات کار طولانی و غیرقانونی در اختیار دارند و در شرایط کار مساوی با مردان دستمزد کمتری دریافت می کنند ، در صف اول اخراج ها نیز قرار دارند . افزایش نرخ بیکاری زنان ، به نقل از سایت مرکز آمار ایران ، از 33 درصد در سال 84 به 43 درصد در سال 90 نشانگر این واقعیت است .

زنان کارگردر آمارهای رسمی پنج درصد کل کارگران را تشکیل می دهند و چون اغلب در بخش غیر رسمی شاغل هستند ، در آمارها جایی ندارند و نادیده گرفته می شوند .هر چند آنان در بخش رسمی نیز از حقوق اولیه قانونی خود نیز بهره مند نمی شوند و طبق قانون کار امتیازاتی که ظاهرا برای کمک به زنان کارگر ، در نظر گرفته شده ، موجب شده است تا کارفرما ها به استخدام زنان کارگر، رغبتی نشان ندهند و برای فرار از قانون مرخصی زایمان ، حق شیردادن ، ایجاد شیرخوارگاه و مهدکودک ، از استخدام زنان کارگر سرباز زنند ویا هنگام عقد قررداد کار از کارگر زن تعهد گیرند که طی زمان قرارداد حق حامله شدن ندارند .

بر اساس ماده 191 قانون کار ، کارگاه های کوچک کمتر از 10 نفر ،از مقرارت قانون کار مستثنی هستند .

بنا بر گزارش های موجود ،کارگران شاغل در این بخش که اکثریت کارگران زن را تشکیل می دهند.، بدون هیچ گونه حق بیمه درمانی ، بیمه بازنشستگی ، مرخصی سالانه ، مرخصی زایمان ، با کار طاقت فرسا و ساعات کار طولانی ودستمزد اندک و بدون هیچ نظارتی در رعایت ایمنی کار و بهداشت محیط ، مشغول به کارند . 

بخش بزرگی از زنان کارگر نیز به مشاغل خانگی روی آورده اند که اغلب با کودکان و همراه با خانواده خود با ساعات کار بسیار طولانی به تولید خانگی می پردازند و دولت نیز هیچونه نظارتی بر این بخش تولیدی ندارد .

علاوه بر این ، با تصویب" طرح دور کاری " دولت ، مشوق کارفرماها برای این نوع بهرکشی و افزایش فشارهای جسمی ، روحی ، روانی و انواع خشونت علیه زنان نیز می باشد.

متاسفانه به این کارگران باید کارگران تن فروش را هم اضافه نمود که هر روز بر تعدادشان افزوده می شود ، این بخش از کارگران زن ضمن این که هیچ گونه حق و حقوقی ندارند ، در معرض خطر دستگیری و زندان و اعدام نیز هستند .

- کودکان کار 

کار کودکان زیر 15 سال ، بر اساس ماده 79 قانون کار ، ممنوع است . آمار دقیقی از کودکان کار در دست نیست ولی طبق آمارهای غیر رسمی بنا به گزارش سایت دولتی مشرق و مرکز پژوهش های مجلس در 17 مهر 1391 ،از 3 میلیون و 265 هزار کودک بازمانده از تحصیل ، به نظر می رسد ، حدود 3 میلیون نفر ، کودکان کار هستند . 

کودکان کار ،اغلب در کارگاه های کوچک مشغول به کارند .و یا به مشاغل خانگی و یا دستفروشی در خیابان ها ، روی آورده اند .با توجه به نرخ 40 در صدی تورم و فقر خانوارهای محروم جامعه ایران ، تعداد این کودکان رو به افزایش است.

در شرایط کنونی،‌به ویژه با افزایش میزان اخراج کارگران از واحد های صنعتی و شرکت ها، زنان و کودکان در فقر و بی پناهی و بی قانونی رها شده اند و افزایش آمار تن فروشی زنان و خردسالان ، کاهش سن معتادان و افزایش بی سوادی و کم سوادی از پیامدهای آشکارآن است .

- کارگران افغان

وضعیت کارگران افغان و به طور کلی، کارگران مهاجر در ایران به شدت اسفناک است. از حدود دو میلیون کارگر افغان ساکن در ایران، بیش از 1400000 نفر آنان، یعنی بیش از دو سوم، فاقد مدارک قانونی کار هستند و با این که سال هاست در ایران مشغول به کارند، دولت به وضعیت اقامت آنان توجه نمی کند. این شرایط ، باعث شده است ، این کارگران حتی از آن بخش ناچیز حقوقی که دیگر کارگران برخوردارند، محروم باشند. دستمزد این کارگران در مقایسه با کارگران رسمی بسیار پایین تر و شرایط کاری شان دشوارتر است و از هیچ گونه بیمه درمانی، بازنشستگی و یا حوادث نیز برخوردار نیستند. فرزندان آنان از مدرسه و آموزش محروم هستند و برایشان برگه های هویت صادر نمی شودو در شرایط بسیار سختی روزگار می گذرانند .
Balatarin

مخالفت دادستانی با مرخصی مهدی تاجیک، فعال دانشجویی از زندان اوین


دانشجونیوز - مسئولان دادستانی تهران با مرخصی مهدی تاجیک، دانش آموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، مخالفت می کنند.

مهدی تاجیک که به ٢٧ ماه حبس تعزیری محکوم شده، در بهمن ماه امسال برای اجرای این حکم به زندان اوین رفت. وی هم اکنون در بند ٣۵٠ زندان اوین نگهداری می شود.

به گزارش دانشجونیوز، مهدی تاجیک در اردیبهشت سال ١٣٨٩ با حکم قاضی پیرعباس به ٢٧ ماه حبس تعزیری و ٣٠ سال محرومیت از هرگونه فعالیت سیاسی و خبری محکوم شد.

این فعال سابق دانشجویی دو بار در سال های  ١٣٨٤ و ١٣٨۵ بازداشت شد. وی سال بعد در دادگاه بدوی به دلیل انتشار مطالبی در نشریه دانشجویی به اتهام اهانت به رهبری به ٢ سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر این حکم به جریمه نقدی کاهش یافت.

مهدی تاجیک بار دیگر در دی ماه سال ١٣٨٨، پس از وقایع عاشورا، بازداشت و به بند ٣۵٠ زندان اوین منتقل شد.

در اردیبهشت سال ١٣٨٩ تاجیک به اتهام اجتماع و تبانی عليه امنيت ملی به دو سال حبس تعزيری، به اتهام فعاليت تبليغی عليه نظام به نود و يک روز حبس تعزيری و همچنين به جهت توهين به رياست جمهوری به يک ميليون ريال جريمه نقدی محکوم شد.

قاضی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب در ادامه حکم صادره، مهدی تاجیک را به مدت ٣٠ سال از حرفه خبرنگاری، تالیف، مصاحبه، مقاله نویسی و حتی تحلیل سیاسی محروم نمود. عضویت، هواداری و همچنین فعالیت موثر در احزاب و گروه های سیاسی و به طور کل ورود در مسائل نظری سیاسی از مصادیق این ممنوعیت عنوان شده است.
Balatarin

اخراج نوید کیهانی راد، دانشجوی برتر مهندسی نرم افزار دانشگاه صنعتی شیراز به دلیل اعتقاد به بهاییت


دانشجونیوز - نوید کیهانی راد، دانشجوی بهایی مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی نرم افزار دانشگاه صنعتی شیراز از دانشگاه اخراج شد.

وی در حالی به دلیل اعتقاد به آیین بهائیت از دانشگاه اخراج شده، که از دانشجویان برتر مقطع کارشناسی بوده است. 

به گزارش دانشجونیوز، این دانشجوی بهایی با بیان این که در تیر ماه امسال در مقطع کارشناسی رشته  IT فارغ التحصیل شده است، می گوید: در تیر ماه در حالی فارغ التحصیل شدم که چون نفر اول بودم در صورت شرکت در کنکور می توانستم به راحتی در دانشگاه شریف ادامه تحصیل بدهم. 

وی می افزاید: به دلیل ممانعت مسئولین نتوانستم در کنکور ارشد شرکت کنم، و با سهمیه دانشجوی برتر بدون کنکور در دانشگاه خودم (صنعتی شیراز) مشغول به تحصیل در رشته مهندسی نرم افزار شدم. 

ممانعت حراست از ادامه تحصیل دانشجوی بهائی

در دی ماه سال گذشته، اواخر ترم تحصیلی پیشین، مسئولین حراست دانشگاه نوید کیهانی راد را احضار کرده و از وی در مورد اعتقاد به آئین بهائیت سوال کرده اند.

بعد از تایید این دانشجوی بهایی، حراست دانشگاه به وی ابلاغ کرده است که از فردا حق حضور در دانشگاه را نخواهد داشت و نگهبانی نیز از ورود وی به دانشگاه ممانعت به عمل آورده است: "گفتند تو فرم ثبت نام ارشد نوشتی بهایی، گفتم بله. گفت چرا تو کارشناسی ننوشتی، گفتم نوشته بودم. پرونده ام رو آورد و نگاه کرد. بعد خیلی با احترام گفت که از فردا نمیتونید بیایید دانشگاه اگر هم بیایید نگهبانی مانع ورودتون میشه، دیگه هرجور که میدونید و میخواهید میتونید پیگیری کنید".

"مدارک کارشناسی مرا هم تحویل نمی دهند"

پیگیری های نوید کیهانی راد تا این لحظه به نتیجه نرسیده و همچنان مسئولین نگهبانی از ورود وی به دانشگاه برای پیگیری بیشتر جلوگیری می کنند.

وی می افزاید که رییس دانشگاه نیز به وی وقت ملاقات نداده و منشی وی گفته است که در جریان پرونده اش بوده ولی کاری از دستش بر نمی آید.



مسئولان از تحویل مدارک کارشناسی وی نیز خودداری می کنند.

نوید کیهانی راد در حالی از تحصیل محروم شده که تعداد زیادی لوح تقدیر از قسمت های مختلف دانشگاه با مهر و امضای رییس دانشگاه، رییس دانشکده، دفتراستعدادهای درخشان، انجمن علمی دانشگاه و ... دریافت کرده است.

بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، تنها شهروندانی که معتقد به یکی از ادیان تصریح شده در قانون اساسی کشور باشند (مسلمان، کلیمی، مسیحی و زرتشتی)، حق تحصیل در دانشگاه های کشور را خواهند داشت. بر همین مبنا هر سال شمار زیادی از شهروندان بهایی از حق تحصیل محروم می شوند.
Balatarin

همسر سیامک قادری، روزنامه نگار زندانی: چرا پس از سه سال همسرم از مرخصی برخوردار نیست؟


کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران -همسر سیامک قادری، روزنامه نگار زندانی با اظهار اینکه او پس از سه سال تحمل زندان حتی اجازه یک روز مرخصی نداشته و علاوه بر اینها از حق تماس تلفنی و ملاقات حضوری نیز محروم است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« از زمان بازداشت تا کنون حتی یک روز هم به مرخصی نیامده است. آخرین بار که برای مرخصی او پیگیری کردم برای تعطیلات نوروزی بود که بی نتیجه ماند. آخرین ملاقات حضوری مان هم به سال ۱۳۹۰ برمی گردد. در تمام این سه سال شاید ما دو الی سه بار ملاقات حضوری داشتیم. بهرحال دیگر خیال پیگیری ندارم چون اساسا به نظرم می رسد که این پیگیری ها تاثیری ندارد. خودشان تصمیم می گیرند و خودشان هم عمل می کنند. سیامک هم اصرار دارد که من دیگر خودم را درگیر رفت و آمد به دادستانی نکنم. سیامک به من می گوید زندگیت را بکن، زیادش رفته و کمش مانده که آن را هم می گذرانم.»

سیامک قادری، خبرنگار خبرگزاری دولتی “ایرنا” و وبلاگ نویس بود که پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در وبلاگش” ایرنای ما” به نقد وضعیت موجود و عملکرد مسولان خبرگزاری ایرنا در آن دوران پرداخت. پس از چندین بار فیلتر شدن وبلاگش او علیرغم ۱۸ سال سابقه کار در خبرگزاری ایرنا اخراج شد. پس از آن این روزنامه نگار در مرداد سال ۱۳۸۹ در منزلش توسط ماموران امنیتی دستگیر شد و در دادگاه به اتهام تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب به چهار سال زندان و ۶۰ ضربه شلاق محکوم شد. او هم اکنون در بند عمومی زندان اوین دوران حکمش را سپری می کند.

فرزانه میرزاوند، همسر این روزنامه نگار و وبلاگ نویس زندانی با اشاره به اینکه مهمترین مشکل زندانیان عقیدتی عدم حق استفاده از تماس تلفنی است به کمپین گفت:« خیلی از خانواده های زندانیان در شهرستان هستند مثلا مادر و پدر سیامک در شهرستان زندگی می کنند و مادرش عمل جراحی زانو داشته و به همین دلیل بنده خدا نمی تواند از پله بالا برود و در این سه سال فقط توانسته دو، سه بار به دیدن پسرش برود که این خیلی آزار دهنده است. خیلی از زندانیان حتی کل اعضای خانواده شان در شهرستان هستند و به این طریق در بیشتر موارد قادر نیستند هر هفته آنها را ملاقات کنند اما اگر زندانیان عقیدتی حق استفاده از تلفن را داشتند حداقل اینقدر بی خبری نبود و اینقدر خانواده ها اذیت نمی شدند.»

فرزانه میرزاوند در خصوص خواسته هایش گفت:« من دیگر به پله اول برنمی گردم که چرا بازداشت همسرم غیرقانونی بوه، چرا در زمان بازجویی نقض حقوق بشر صورت گرفته و چرا زمان انفرادیش طولانی بوده است؟ من دیگر به عقب برنمی گردم اما سوال این روزهایم این است که چرا زندانیان عقیدتی حق استفاده از تلفن را ندارند؟ چرا به آنها سلیقه ای ملاقات حضوری و مرخصی داده می شود و چرا قانون برای زندانیان به طور کامل و مساوی اجرا نمی شود. سوالم این است که چرا سیامک با توجه به اینکه نصف دوران محکومیتش را گذرانده و تا به حال نیز سابقه کیفری نداشته است بر اساس قانون کشور به او آزادی تعلق نمی گیرد؟»

همسر سیامک قادری در خصوص مشکلات خانواده های زندانیان در روزهای ملاقات کابینی ( دوشنبه های هر هفته ) نیز به کمپین گفت:« ما خانواده ها تمام امیدمان این است که زندگی مشترک مان را روزهای دوشنبه به اشتراک بگذاریم و تلاش کنیم که ملاقات خوبی در آن نیم ساعت داشته باشیم اما هر بار با قانون های جدید و آزار و اذیت های جدید از سوی ماموران زندان مواجه می شویم. سه سال است که هر هفته دوشنبه این روند فرسایشی ادامه دارد و الان خانواده هایی را سراغ دارم که تصمیم گرفته اند هر چند هفته یکبار بیایند از بس که اذیت شدند. اذیت ها به شکل های گوناگون صورت می گیرد و خیلی از ماموران اخلاق خوبی ندارند. مثلا در ملاقات تعطیلات عید من با پسر ۱۵ ساله ام رفته بودم اما ماموران اجازه نمی دادند که پسرم با پدرش ملاقات کند چون شناسنامه اش عکس دار نبود. به التماس افتاده بودم که این بچه می خواهد نیم ساعت پدرش را ببینید شما واقعا فکر می کنید من دست بچه همسایه را گرفتم و آوردم زندان! پسرم شناسنامه اش عکس دار نشده چون هنوز ۱۶ سالش نشده است.»

فرزانه میرزواند در خصوص آخرین وضعیت جسمی این زندانی گفت:« زندانیان چون از محدودیت های خاص زندان برخوردار هستند و دسترسی به مواد غذایی به طور کامل ندارند و همچنین دچار کمبود آفتاب و مواد کلسیم دار هستند مبتلا به بیماری های عمومی مثل دندان درد و کمر درد و یا بیماری پوستی می شوند اما سیامک خدا را شکر مشکل جدی ندارد.»
Balatarin

اعدام یک زندانی یک روز پس از اقدام به خودکشی او در زندان بندرعباس


یک منبع محلی به کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران گفت که یک زندانی متهم به حمل و نگهداری مواد مخدر به نام امید سجادی ۲۸ ساله و اهل بندرعباس روز ۲ فرودین ماه در حالی که به دلیل خودکشی در شب قبل از اجرای حکم اعدام و تلاش برای زدن رگ گردنش در وضعیت بدی به لحاظ فیزیکی قرار داشته است، با گردن خونین در محوطه ی زندان مرکزی بندرعباس اعدام شده است.


این فعال حقوق بشر در ادامه افزود این زندانی از دو سال پیش به اتهام مواد مخدر در این زندان بسر می برد و به همین اتهام نیز به اعدام محکوم شده بود. بعد از قطعی شدن حکم در دیوان عالی کشور روز یک فروردین ماه این زندانی از بند ۸ زندان مرکزی بندرعباس به سلول انفرادی قرنطینه این زندان منتقل شد. این زندانی بعد از مخالفت با درخواست آخرین ملاقات با اعضای خانواده اش از سوی مسئولین زندان، شب یک فروردین ماه به بهانه اقامه نماز از نگهبان خواسته که دستبند وی را باز بکند و بعد از باز کردن دست بند با لبه های ساعت مچی خود سعی در خودکشی کرده اما با دخالت ماموران جلوی این اقدام گرفته می شود و در حالی که خون زیادی از گردن وی رفته بوده، بهداری زندان تنها با پسمان ساده اقدام به درمان وی کرده و چند ساعت بعد با اینکه همچنان از گردن وی خون جاری بوده است حکم اعدام او اجرا شد.

این فعال حقوق بشر در پایان مدعی شد که سربازان اجرای احکام به دلیل جاری شدن خون در گردن وی حاظر به کشیدن چارپایه زیر پای متهم نشده بودند ولی یکی از مسئولین زندان بعد از امتناع سربازان شخصا اقدام به کشیدن چارپایه و اجرای حکم کرده است.
Balatarin

! مرگ ، مجازات جوانی که به خامنه ای توهین کرد





سعيد خدادادی ! 
جرم : توهين به خامنه ای 
Balatarin

پنجشنبه

ادعای لاریجانی در مورد عدم وجود اعدام سیاسی / صف دراز کشته شدگان در دوران لاریجانی


روز - "در ايران مطلقاً اعدام سياسي نداريم و اعدام‌ها مربوط به كساني است كه به صورت مسلحانه اقدام به مقابله با نظام كرده‌اند و اين كار سياسي نيست علاوه بر اين مطابق قانون جمهوري اسلامي ايران، مجازات مطلقِ اقدام عليه امنيت ملي كشور اعدام نيست و اگر مدعي هستيد ما افرادي را صرفا به اين دليل اعدام كرده‌ايم، اسامي آنان را اعلام كنيد".

این بخشی از اظهارات صادق لاریجانی است؛ رئیس دستگاه قضا که در دوران ریاست او بر قوه قضائیه، بیش از دهها زندانی سیاسی اعدام شده اند و در حال حاضر هم دهها زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان به سر می برند.

اعدام مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی از همان ابتدای پیروزی انقلاب ۵۷ و با اعدام وابستگان و چهره‌های منتسب به حکومت سابق آغاز شد. از کسانی که در حکومت برچیده شده مقام یا مسندی داشتند تا کسانی که در مسندی هم نبوده اما نسبت یا وابستگی به مقامات حکومت سابق داشتند، از فعالان سیاسی که برای پیروزی انقلاب ۵۷ دوشادوش مسئولان حکومت تازه تاسیس مبارزه کرده اما بعد از پیروزی انقلاب به مخالفت یا انتقاد از سیاست های حکومت مردان جدید برخاسته بودند یا تیرباران شدند و یا به چوبه دار سپرده شدند.

در سالهای ابتدایی روی کار آمدن جمهوری اسلامی، اخبار اعدام ها و در مواردی تصاویر اعدام شدگان بر صفحه روزنامه ها می نشست. هرچند کم کم اطلاع رسانی در این زمینه مسکوت ماند و بعد به جایی رسید که مسئولان رده های مختلف جمهوری اسلامی به انکار اعدام ها یا جلوگیری از درز خبر آنها پرداختند با تاکید بر همین سخن آقای لاریجانی که "اعدام سیاسی نداریم".

دهه ۶۰ به نوعی دهه اعدام در تاریخ جمهوری اسلامی نام گرفته؛ دهه‌ای که هزاران فعال سیاسی و منتقد و مخالف جمهوری اسلامی اعدام شدند. اوج این اعدام‌ها در شهریور ۶۷ بود زمانی که صدها زندانی سیاسی که براساس روایات شاهدان عینی و خانواده هایشان یا محکومیت شان پایان یافته یا در مقاطع پایانی محکومیت خود بودند به صورت دسته جمعی اعدام شدند. مسئولان جمهوری اسلامی چه کسانی که در آن زمان دارای مقام و مسندی بودند و چه کسانی که بعدها بر مسند قدرت تکیه زدند تاکنون درباره این اعدام ها سکوت کرده و حاضر نشده اند موضع خود را درباره این اعدام ها اعلام کنند.

اعدام مخالفان و منتقدان در دهه های بعدی هم همچنان ادامه یافت و در حال حاضر هم تعدادی از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام،در زندان به سر می برند. در جنوب ایران و در خوزستان، محمد علی عموری، هاشم شعبانی، هادی راشدی، سيد جابر آلبوشوکه و برادرش سيد مختار آلبوشوکه با اتهام "اقدام علیه امنیت ملی، محاربه، مفسد فی الارض، تبلیغ علیه نظام" به اعدام محکوم شده و در زندان به سر می برند. این ۵ نفر "اعضای مجموعه الحوار یا همان گفتگو بودند. موسسه ای فرهنگی که در سال ۲۰۰۲ در زمان آقای خاتمی مجوز قانونی گرفت و فعالیت خود را آغاز کرد. حتی اسم مجموعه یعنی گفتگو را هم از گفتمان آقای خاتمی یعنی گفتگوی تمدن ها گرفتند. کارشان هم فرهنگی بود؛ تلاش برای حفظ زبان عربی، برگزاری جلساتی برای شعر و سرود به زبان عربی، برگزاری کلاس های آموزشی، برگزاری جشن ها و ارتباط با خانواده هایی که به دختران شان اجازه تحصیل نمیدادند و...".

در تهران و در زندان اوین محسن و احمد دانش پور مقدم، از بازداشت شدگان روز عاشورای ۸۸ با حکم اعدام در زندان به سر می برند. این پدر و پسر روز عاشورا و در منزل خود بازداشت شده اند. آنها به محاربه و همکاری با سازمان مجاهدین خلق متهم شده اند و این در حالی ست که میثم دانش پور مقدم، فرزند محسن و ارادر احمد دانش پور مقدم در مصاحبه با "روز" میگوید: اعضای خانواده من هیچ گونه فعالیتی نداشتند متاسفانه یکی از برادران من در عراق به سر می برد اما ما هیچ ارتباطی با او نداریم و نه تنها علاقه ای به سازمان مجاهدین نداریم بلکه این سازمان را گروهی تروریستی میدانیم. در تمام این سالها تنها ارتباط ما با برادرم سفر مادرم به عراق بود. او به هر حال یک مادر است و برادرم عضو هر گروهی باشد بچه اوست. مادرم در سفری به عراق با برادرم دیدار کرد و بعد به ایران بازگشت. نه موقع بازگشت و نه تا ماهها بعد از آن هم هیچ مشکلی برای مادرم پیش نیامد و حتی سئوالی نیز از او نکردند اما یکباره در روز عاشورا مادر، پدر، برادر، دوست نزدیک پدر و یکی از اقواممان را بازداشت کردند و وقتی من به منزل آمدم تنها با یادداشتی مواجه شدم که روی آن نوشته شده بود از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده اند.

وحید اصغری و احمدرضا هاشم پور دیگر زندانیان سیاسی محکوم به اعدام هستند که برخلاف گفته های رئیس قوه قضائیه اقدام مسلحانه نکرده اند. وحید اصغری از ۵ سال پیش در بازداشت به سر می برد و به گفته خانواده اش در کشور هندوستان دانشجو بوده و برای دیدار با خانواده به ایران سفر کرده بود اما هنگامی که قصد بازگشت به هند را داشت در فرودگاه امام بازداشت شد. او و احمدرضا هاشم پور هم پرونده ای سعید ملک پورو از متهمان پرونده های معروف به مضلین و متهم به مدیریت سایت های مستهجن ضد دینی هستند.

زانیار و لقمان مرادی، دو زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر هستند که محکوم به اعدام شده اند. آنان به اتفاق مجید بختیاری و هژیر ابراهیمی، به اتهام دست داشتن در ترور سعدی، پسر امام جمعه شهر مریوان، در تیرماه سال ۸۸ بازداشت شدند. آنها همچنین به جاسوسی برای دولت انگلستان متهم شده بودند.

به دنبال انتشار این خبر، ویدیویی حاوی اعترافات بازداشت شدگان این پرونده از شبکه انگلیسی زبان جمهوری اسلامی پخش شد. در آن ویدیو چند فرد از جمله زانیار و لقمان مرادی به عنوان متهم، در منزل ماموستا مصطفی شیرازی در حال اقرار به قتل فرزند امام جمعه نشان داده می‌شدند.

اما خانواده لقمان و زانیار مرادی در مصاحبه با "روز" گفتند که این اعترافات ساختگی بوده و فرزندان آنها تحت فشار ناچار به اقرار شده اند.

چندی بعد نیززانیار و لقمان مرادی در نامه‌ای سرگشاده از درون زندان خطاب به مردم اعلام کردند که اعترافات آنان زیر شکنجه بوده و از سوی بازجویان تهدید به "تجاوز جنسی" شده‌اند.

در کردستان، حبیب الله گلپری پور، حبیب الله لطیفی و شیرکو معارفی از جمله زندانیان سیاسی محکوم به اعدام هستند. حبیب الله گلپری پور به محاربه متهم شده و پدرش میگوید: این اتهامات به پسر من نمی چسبد. او یک جوان ۲۵ ساله است که فقط کار فرهنگی میکرده و وقتی او را بازداشت کرده اند چند کتاب با خود داشته که کتاب ها را ضبط کرده اند. اسلحه ای نبوده و کار مسلحانه ای نکرده؛ جرم پسر من تنها داشتن چند کتاب بوده است و نمیدانم بر اساس چه قانونی به پسرم چنین اتهامی زدند و بعد حکم اعدام دادند.

شیرکو معارفی از فعالان سیاسی و مدنی کرد سال ۸۷ در شهرستان سقز دستگیر و به اعدام محکوم شد. این فعال سیاسی، اهل بانه است و ۳۱ سال سن دارد. اتهامات او "اقدام عليه امنيت ملي، عضویت در حزب کومله و محاربه با خدا" اعلام شده است. وکیل او اعلام کرده موکلش عضو کومله نبوده و فقط هوادار این حزب بوده وبنا به شهادت‌نامه‌ای که اهالی روستا امضا کرده‌اند، وقتی پاسدارها برای دستگیری شیرکو آمده بودند، وی اسلحه‌اش را تحویل داده و خود را تسلیم کرده و بر این اساس، اتهام محاربه در این پرونده صدق نمی‌کند.

اینها تنها نمونه ای از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در حال حاضر هستند؛ زندانیانی که دادگاه علنی نداشته و وکلای شان هم در دادگاه امکان دفاع از آنها را نیافته اند. این زندانیان اکثرا اعلام کرده اند که موارد اتهامی را زیر شکنجه پذیرفته اند.

به این ترتیب طی همین سالهای اخیر، یعنی در زمان ریاست آقای لاریجانی بر دستگاه قضایی دهها زندانی سیاسی اعدام شده اند که در اکثر موارد جنازه های آنها نیز به خانواده هایشان تحویل داده نشده است. فرزاد کمانگر، شیرین علم هوئی، جعفر کاظمی، علی آقایاری، علی صارمی، ارش رحمانی پور، محمد علیزمانی و زهرا بهرامی از جمله همین افراد هستند.
Balatarin

اعتصاب غذای ۷۲ ساعته زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر دراعتراض به بازرسی وسائل شخصی




کمپین حقوق بشر در ایرانجمعی از زندانیان سیاسی به دلیل تفتیش وسائل آنها توسط ماموران گاردویژه در زندان رجایی شهر، گفته اند که سه روز اعتصاب غذا خواهند کرد. این عکس نمایی ازفضای هواخوری یکی از سالن های زندان رجایی شهر را نشان می دهد.

یک منبع محلی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که ظهر روز چهار شنبه ۲۸ فروردین ماه، نیروهای گارد ویژه ی زندان رجایی شهر کرج به بند ۴ سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج که محل نگهداری زندانیان سیاسی است یورش برده و اقدام به بازرسی و تفتیش وسائل شخصی زندانیان کردند که این عمل موجب اعتراض زندانیان سیاسی شده و آنها با سر دادن شعارهایی همچون «مرگ بر دیکتاتور» گفته اند که از چهارشنبه ۲۸ فروردین تا شنبه ۳۱ فروردین ماه به مدت ۷۲ ساعت از پذیرش غذای زندان خودداری خواهند کرد.

به گفته  این فعال حقوق بشر در زمان یورش گارد ویژه به بند زندانیان سیاسی، رئیس زندان، رئیس حفاظت و رئیس گارد ویژه زندان نیز حضور داشته اند: «حدود ۴۰ نیروی گارد ویژه بعد از یورش به این بند اقدام به انتقال زندانیان به داخل سالن عمومی کرده و سپس به مدت یک ساعت و نیم اقدام به بازرسی اتاق زندانیان کرده و با به هم ریختن وسائل زندانیان سبب اعتراض زندانیان شدند. زندانیان سیاسی اعلام کردند که در راستای اعتراض به این عمل، از شب چهار شنبه ۲۸ فروردین ماه تا تا شنبه شب ۳۱ فروردین ماه، به مدت ۷۲ ساعت، از پذیرش غذای زندان خودداری می کنند.»
Balatarin

فراخوان کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران


حقوق بشر ایران - فعالان مدنی با آغاز کمیپنی بین المللی در تلاش خواهند بود که نسبت به وضعیت کارگران در حوزه های مختلف اطلاع رسانی کنند و نوری به شرایطی که کارگران ایران چه به لحاظ اقتصادی چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ محدودیت ها ومشکلاتی که با آن دست به گریبان هستند، بتابانند.

کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایرانی، با حمایت جمعی از سازمان ها و فعالان حقوق بشر و با انتشار فراخونی از شروع فعالیت خود خبر داد. دربخشی از این فراخوان آمده است: « با تاکید بر ضرورت اجرای تعهدات ملی و بین المللی از جمله تعهدات پذیرفته شده جمهوری اسلامی ایران ، در مقاوله نامه های شماره ۹۸ و ۸۹ سازمان بین المللی کار ILO در مورد آزادی تشکل یابی کارگران و معلمان،” کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران ” برای همد لی و همراهی با کارگران ایران از کلیه افرادی که نگران آینده ایران و خواهان آزادی تشکل های مستقل کارگری و عدالت اجتماعی و آزادی کارگران مبارز در بند هستند، درخواست می نماید، به هر شکل و شیوه ممکن، از اول  تا ۱۱اردیبهشت ۱۳۹۲ (۲۱ آوریل ۲۰۱۳  تا اول ماه می ۲۰۱۳ ) در یک همبستگی جهانی، صدای همه کارگران ایران اعم از کارگران شاغل، کارگران بیکار، زنان کارگر، کودکان کار، کارگران افغان ، به ویژه کارگران در بند باشیم.»


این کمپین در این فراخوان با ابراز نگرانی در خصوص کارگران افغان، کودکان کار، وضعیت زنان کارگر، کارگران زندانی، اخراج کارگران، بحران اشتغال، حوادث حین کار و وضعیت معیشت کارگران ایرانی تلاش خواهد کرد که توجه به مسائل کارگری به منظورایجاد تغییردروضعیت آنها را طی این مدت با فعالیت هایی که بعدا اعلام خواهد شد، طی مدت یاد شده دنبال کند و نسبت به مقوله های مطرح شده آگاه سازی، اطلاعی رسانی و حساس سازی کند.


متن کامل این فراخون در زیر آمده است:


اول ماه مه ۲۰۱۳-۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲


مردم آزاده جهان ، هموطنان عزیز ایرانی،


اجرای سیاست های ضد ملی و ضد کارگری مقامات مسوول جمهوری اسلامی ایران، زندگی و معیشت میلیون ها کارگر و خانواده های کارگری در ایران را به خطر انداخته است. سیاست های تعدیل اقتصادی ، حذف یارانه ها، خصوصی سازی و رشد اقتصاد انگلی، موجب تعطیلی بسیاری از مراکز تولیدی شده و تولید صنعتی و کشاورزی را به سمت فعالیت های غیرمولد برده است. گزارش های کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به نقل از پایگاه خبری کارگر نیوز در ۲۶ شهریور ۹۱ ، نشانگر آن است که ۵۰ درصد واحدهای تولیدی در ایران تعطیل و یا در شرف تعطیلی اند و اکثرواحدهای تولیدی بزرگ، با کمتر از ۳۰ در صد ظرفیت مشغول به کارند.


بی توجهی به بحران اشتغال ، وضعیت معیشت کارگران و تعیین دستمزدی به میزان یک سوم خط فقر اعلام شده در سال جاری ، بدون حق تشکل مستقل کارگری، اعتراض و اعتصاب و دفاع از حقوق کارگران ، کار و زندگی کارگران ، این مهم ترین سرمایه ملی وموثرترین نیروی اجتماعی را، با دشواری های بی سابقه ای روبروکرده است.


فقدان ایمنی محیط کار و وسایل مناسب کار، موجب رشد فزاینده ی حوادث ناشی از کار شده است.  بنا به گزارشات سازمان پزشکی قانونی، روزانه ۵ کارگر جان خود را از دست می دهند.

در چنین شرایطی ، ممانعت از فعالیت های متشکل و مستقل کارگران در سندیکاها و تشکل های کارگری، سرکوب کارگران و فعالان کارگری به جرم حق طلبی و دفاع از حقوق صنفی و قانونی، موجب بازداشت و شکنجه و صدور احکام سنگین برای ده ها نفر از کارگران پیشرو شده است.

کارگران ایران با همه فشارها و محدودیت های اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، همواره، نیروی عظیمی در مقابله با ظلم و استثماربوده و هستند. به همین دلیل به شدیدترین شکل، سرکوب می شوند. ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس و منتقد سیاست های ضد مردمی جمهوری اسلامی ایران، نمونه ای از کارگران آگاه و مبارز ایرانی است که متاسفانه یک هفته پس از بازداشت در سال گذشته ،بر اثر شکنجه به قتل رسید.


با تاکید بر ضرورت اجرای تعهدات ملی و بین المللی از جمله تعهدات پذیرفته شده جمهوری اسلامی ایران ، در مقاوله نامه های شماره ۹۸ و ۸۹ سازمان بین المللی کار ILO در مورد آزادی تشکل یابی کارگران و معلمان،” کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران ” برای همد لی و همراهی با کارگران ایران از کلیه افرادی که نگران آینده ایران و خواهان آزادی تشکل های مستقل کارگری و عدالت اجتماعی و آزادی کارگران مبارز در بند هستند، درخواست می نماید، به هر شکل و شیوه ممکن، از اول اردیبهشت ۱۳۹۲ )۲۱ آوریل ۲۰۱۳ ( تا اول ماه می ۲۰۱۳ )۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲( در یک همبستگی جهانی، صدای همه کارگران ایران اعم از کارگران شاغل، کارگران بیکار، زنان کارگر، کودکان کار، کارگران افغان ، به ویژه کارگران در بند باشیم.


جهت آشکار شدن وضعیت دشوار کار و زندگی کارگران در ایران ، گزارش کوتاهی از وضعیت معیشت کارگران – حوادث کار – بیکاری کارگران – کارگران زندانی – زنان کارگر – کودکان کار و کارگران افغان ، پیوست است.


- وضعیت معیشت کارگران در ایران

کارگران در ایران زیر خط فقر زندگی می کنند.
اول دی ماه سال ۱۳۹۱ یکی از اعضای شورای عالی کار،سازمانی وابسته به دولت ، در گفتگو با خبرگزاری دولتی پانا ، خط فقر در ایران را یک میلیون و پانصدهزارتومان برای خانوار ۴ نفری اعلام کرده است. با توجه به نرخ تورم که توسط بانک مرکزی و مرکز آمار ایران اعلام شده ، نرخ تورم کالاهای مصرفی و خدماتی در ماه های پایانی سال ۱۳۹۱ به بیش از ۳۱ درصد رسیده و این نرخ تورم در مورد کالاهای مصرفی بیش از ۴۰ درصد اعلام شده است. با توجه به این نرخ تورم ،خط فقر در آغاز سال ۱۳۹۲ ، حدود یک میلیون و هفتصد هزارتومان در ماه برآورد می شود. با مقایسه این رقم با حداقل دستمزد تعیین شده در سال ۱۳۹۲از سوی شورای عالی کار، یعنی رقم چهارصد و هشتاد و هفت هزارتومان در ماه، می توان تاحدودی به عمق فاجعه پی برد. در موارد بسیاری حتی این رقم ناچیز نیز به موقع پرداخت نمی شود و گاه ، ماه ها به تعویق می افتد. برای نمونه می توان به ۲۳۰۰کارگر کارخانه های نورد لوله صفا و پروفیل ساوه اشاره کرد که در آستانه سال نو ۱۳۹۲، نه تنها عیدی و پاداش خود را دریافت نکرده اند، بلکه حقوق سه ماه پایان سال آنان نیز به تعویق افتاده است و یا کارگران راه سازی کهگیلویه و بویر احمد که تا اسفند سال ۱۳۹۱، به مدت هفت ماه از حقوق و مزایای خود محروم بوده اند .زندگی در چنین شرایطی به مثابه مرگ تدریجی برای کارگران و خانواده های کارگری است.

این در شرایطی است که روند تعیین حداقل دستمزد ماهانه کارگران از سوی شورای عالی کار،وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی، حتی مطابق با ماده ۴۱ قانون کار نیست. ضمن آنکه در ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر که ایران نیز آن را امضا کرده، آمده است:« هرکس حق دارد از سطح معیشتی کافی برای سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن و مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری بهره مند گردد و حق دارد به هنگام بیکاری، بیماری، از کارافتادهگی، بیوهگی و سالخوردهگی یا فقدان وسیلهٔ امرار معاش و گذران زندگی که خارج از اختیار وی است تامین گردد.»


- حوادث حین کار

مرگ تدریجی تنها خطری نیست که کارگران را تهدید می کند. مرگ ناگهانی در اثر سوانح کار، یکی از موارد مهمی است که هر ساله جان هزاران کارگر را می گیرد و چون اغلب کارگران در کارگاه های کوچک بدون هیچ گونه نظارتی اشتغال دارند ،خانواده های کارگرانی که در اثر حوادث ناشی ازکار ، جان خود را از دست می دهند ، فاقد بیمه های حمایتی هستند . براساس گزارشات سازمان پزشکی قانونی ، روزانه ۵ کارگر در اثر حوادث ناشی از کار، جان خود را از دست می دهند و این نرخ هر ساله رو به افزایش است چنان که در سال ۱۳۸۹ تعداد تلفات ناشی از حوادث کار ، ۱۲۹۰ نفر گزارش شده ، در حالی که این رقم در سال ۱۳۹۰ به ۱۵۰۷ نفر بالغ گردیده است . بر اساس آمارها و گزارش های رسمی ، حوادث ناشی از کار، دومین علت مرگ و میر در ایران است .

سقوط از بالای ساختمان های مرتفع در هنگام کار، انفجار معادن، آتش سوزی در محل کار، ریزش ساختمان در محل کار، و سفوط در چاه های عمیق عمده ترین دلایل حوادث کار هستند که در تمام موارد به دلیل فقدان ایمنی محیط کار و نبود وسایل مناسب کار رخ داده است. در عین حال،در گزارش های خبرگزاری ایلنا و نیز تشکل های کارگری از «اهمال» بازرسان وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی سخن گفته شده است.


در مورد حوادث حین کار،نمونه های بیشماری از این دست وجود دارد از جمله آتش سوزی در آذرماه سال ۱۳۹۰ در کارخانه فولاد غدیر یزد که طی آن ۱۸ کارگر جان خود را از دست دادند و عده ای نیز تا نیمی از بدنشان در آتش سوخت. در اسفند ماه سال گذشته، انفجار معدن یال شمالی ذغال سنگ در طبس جان ۸ کارگر را گرفت.

در شماری از این حوادث،پیگیری های قضایی تا کنون ،به نتیجه نرسیده است.

- اخراج کارگران و بحران اشتغال

اغلب کارگران در ایران ، بر اساس قراردادهای موقت، پیمانی،روزمزدی، ساعتی و سفیدامضا به کار گرفته می شوند. این کارگران فاقد بیمه های بیکاری و دوران بیماری یا آسیب دیدگی هستند. این قرادادها، اخراج و بی کارسازی انفرادی یا گروهی آنان را ،برای کارفرمایان بسیار آسان کرده است. با توجه به تحریم های فزاینده اقتصادی علیه ایران و سیاست های ضد ملی حکومت جمهوری اسلامی ایران و افزایش سرسام آور نرخ ارز در ایران زندگی مردم به ویژه کارگران بسیار دشوار تر شده است.

بسیاری از کارفرمایان به سبب پیوندهایی که با دستگاه حکومتی دارند، همواره از نرخ دولتی ارز برای واردات مواد اولیه و ماشین آلات بهره مند هستند و در بسیاری از موارد ، فروش ارزهای رانتی یا سرمایه گذاری در امور تجاری، از تولید کالا ، سودآور تر شده است در نتیجه ، کارفرمایان ، بدون هیچ نظارتی کارخانه ها و کارگاه های تولیدی را تعطیل و کارگران را اخراج می کنند . بنا بر اظهارات رئیس خانه کارگر، که یک نهاد دولتی است، از اول ماه مه ۱۳۹۰ تا تاریخ مشابه در سال ۱۳۹۱، بیش از یکصد هزار نفر کارگر از کار اخراج شده اند.


- کارگران زندانی

با وجود به رسمیت شناخته شدن حق کارگران برای ایجاد انجمن های صنفی و سراسری در قوانین جمهوری اسلامی ایران، دولت، با تشکل های مستقلی که توسط خود کارگران و برای پیگیری خواسته های به حق شان تشکیل شده ، به شدت به مقابله برخاسته است و کارگران پیشرویی را که در ایجاد سندیکا ها و تشکل های کارگری تلاش نموده اند ، تحت تعقیب و آزار قرار می دهد. نمونه های آن را می توان در سرکوب خشن “سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه”، ” سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه اهواز “، “سندیکای کارگران نقاش “، “اتحادیه کارگران آزاد “و “کمیته پیگیری برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری “، مشاهده کرد . بسیاری از اعضای این تشکل ها به زندان های طویل المدت محکوم شده اند و هم اکنون برخی از آنان در زندان به سر می برند. شاهرخ زمانی محکوم به ۱۱ سال، رضا شهابی ۶ سال ، محمد جراحی ۵ سال، بهنام ابراهیم زاده ۵ سال و پدرام نصرالهی به ۱۸ ماه حبس محکوم شده اند. ( بهنام ابراهیم زاده تا زمان تهیه گزارش در مرخصی به سر می برد) علاوه بر اینان شمار زیادی از فعالان کارگری و مدافعان حقوق معلمان در زندان های جمهوری اسلامی در بندند و بسیاری دیگر نیز با وثیقه های سنگین به طور موقت تا تشکیل دادگاه، آزاد شده اند.

تعدادی از کارگران زندانی از جمله محمد جراحی و شاهرخ زمانی به شدت بیمار هستند و به مراقبت های پزشکی احتیاج دارند.

اسامی کارگران و معلمان در بند :شاهرخ زمانی – محمد جراحی –بهروز علامه زاده – بهروز نیکوفرد – علیرضا سعیدی –غالب حسینی – علی آزادی – پدرام نصرالهی – رسول بداغی )عضو کانون صنفی معلمان (– عبدالرضا قنبری)عضو کانون صنفی معلمان (– مهدی فرحی شاندیز – شریف ساعد پناه – مظفر صالح نیا)

وضعیت زنان کارگر

زنان کارگر، درجامعه مردسالار ایران از تبعیض های چندگانه تاریخی ، فرهنگی، اجتماعی و قانونی رنج می برند و اولین قربانیان وضعیت بحرانی سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی در ایران هستند. زنان کارگر، علاوه بر این که مشاغل کم در آمد و پر زحمت با ساعات کار طولانی و غیرقانونی در اختیار دارند و در شرایط کار مساوی با مردان دستمزد کمتری دریافت می کنند، در صف اول اخراج ها نیز قرار دارند. افزایش نرخ بیکاری زنان ، به نقل از سایت مرکز آمار ایران، از ۳۳ درصد در سال ۸۴ به ۴۳ درصد در سال ۹۰ نشانگر این واقعیت است.

زنان کارگردر آمارهای رسمی پنج درصد کل کارگران را تشکیل می دهند و چون اغلب در بخش غیر رسمی شاغل هستند، در آمارها جایی ندارند و نادیده گرفته می شوند. هر چند آنان در بخش رسمی نیز از حقوق اولیه قانونی خود نیز بهره مند نمی شوند و طبق قانون کار امتیازاتی که ظاهرا برای کمک به زنان کارگر ، در نظر گرفته شده ، موجب شده است تا کارفرما ها به استخدام زنان کارگر، رغبتی نشان ندهند و برای فرار از قانون مرخصی زایمان ، حق شیردادن ، ایجاد شیرخوارگاه و مهدکودک، از استخدام زنان کارگر سرباز زنند ویا هنگام عقد قررداد کار از کارگر زن تعهد گیرند که طی زمان قرارداد حق حامله شدن ندارند.


بر اساس ماده ۱۹۱ قانون کار ، کارگاه های کوچک کمتر از ۱۰ نفر ،از مقرارت قانون کار مستثنی هستند.

بنا بر گزارش های موجود ،کارگران شاغل در این بخش که اکثریت کارگران زن را تشکیل می دهند.، بدون هیچ گونه حق بیمه درمانی، بیمه بازنشستگی، مرخصی سالانه، مرخصی زایمان، با کار طاقت فرسا و ساعات کار طولانی ودستمزد اندک و بدون هیچ نظارتی در رعایت ایمنی کار و بهداشت محیط ، مشغول به کارند.

بخش بزرگی از زنان کارگر نیز به مشاغل خانگی روی آورده اند که اغلب با کودکان و همراه با خانواده خود با ساعات کار بسیار طولانی به تولید خانگی می پردازند و دولت نیز هیچونه نظارتی بر این بخش تولیدی ندارد .

علاوه بر این ، با تصویب” طرح دور کاری ” دولت ، مشوق کارفرماها برای این نوع بهرکشی و افزایش فشارهای جسمی ، روحی ، روانی و انواع خشونت علیه زنان نیز می باشد.

متاسفانه به این کارگران باید کارگران تن فروش را هم اضافه نمود که هر روز بر تعدادشان افزوده می شود، این بخش از کارگران زن ضمن این که هیچ گونه حق و حقوقی ندارند، در معرض خطر دستگیری و زندان و اعدام نیز هستند.


- کودکان کار

کار کودکان زیر ۱۵ سال ، بر اساس ماده ۷۹ قانون کار ، ممنوع است . آمار دقیقی از کودکان کار در دست نیست ولی طبق آمارهای غیر رسمی بنا به گزارش سایت دولتی مشرق و مرکز پژوهش های مجلس در ۱۷ مهر ۱۳۹۱ ،از ۳ میلیون و ۲۶۵ هزار کودک بازمانده از تحصیل، به نظر می رسد، حدود ۳ میلیون نفر، کودکان کار هستند.

کودکان کار، اغلب در کارگاه های کوچک مشغول به کارند .و یا به مشاغل خانگی و یا دستفروشی در خیابان ها ، روی آورده اند .با توجه به نرخ ۴۰ در صدی تورم و فقر خانوارهای محروم جامعه ایران ، تعداد این کودکان رو به افزایش است .

در شرایط کنونی،به ویژه با افزایش میزان اخراج کارگران از واحد های صنعتی و شرکت ها، زنان و کودکان در فقر و بی پناهی و بی قانونی رها شده اند و افزایش آمار تن فروشی زنان و خردسالان ، کاهش سن معتادان و افزایش بی سوادی و کم سوادی از پیامدهای آشکارآن است.

- کارگران افغان

وضعیت کارگران افغان و به طور کلی، کارگران مهاجر در ایران به شدت اسفناک است. از حدود دو میلیون کارگر افغان ساکن در ایران، بیش از ۱۴۰۰۰۰۰ نفر آنان، یعنی بیش از دو سوم، فاقد مدارک قانونی کار هستند و با این که سال هاست در ایران مشغول به کارند، دولت به وضعیت اقامت آنان توجه نمی کند. این شرایط ، باعث شده است ، این کارگران حتی از آن بخش ناچیز حقوقی که دیگر کارگران برخوردارند، محروم باشند. دستمزد این کارگران در مقایسه با کارگران رسمی بسیار پایین تر و شرایط کاری شان دشوارتر است و از هیچ گونه بیمه درمانی، بازنشستگی و یا حوادث نیز برخوردار نیستند. فرزندان آنان از مدرسه و آموزش محروم هستند و برایشان برگه های هویت صادر نمی شودو در شرایط بسیار سختی روزگار می گذرانند.
Balatarin

وضعیت نامناسب جسمی و روحی ریاض سبحانی، زندانی بهایی ۶۷ ساله


کمیته حقوق بشر ایران - فرزند ریاض سبحانی، شهروند بهایی ۶۷ ساله که به اتهام کمک مالی به دانشگاه آنلاین بهاییان که از تیر ماه ۱۳۹۰ در زندان به سر می برد به کمپین بین المللی حقوق بشردرایران گفت که پدرش با توجه به شرایط سنی در شرایط جسمی و روحی بدی قرار دارد. این زندانی بهایی از تیرماه سال ۱۳۹۰ در زندان به سر می برد و یکبار در اردبیشهت ماه ۱۳۹۱ به دلیل حاد شدن بیماری قلبیش در بیمارستان بستری شد.

نعیم سبحانی، فرزند این شهروند بهایی با اظهار اینکه وضعیت جسمی و روحی پدرش نامناسب است به کمپین گفت:« پزشکی قانونی برای مراقبت های درمانی و انجام آزمایش ها برای او دو ماه مرخصی درمانی تجویز کرده بود اما مسولان با یکماه و نیم مرخصی پدرم موافقت کردند که البته هر هفته خانواده ام می رفتند و با التماس یک هفته مرخصی دیگر را تمدید می کردند با این حال خوشبختانه پدرم یک ماه و نیم توانست در خانه باشد و در این مدت آزمایش هایش انجام شد. او اسفند سال گذشته به مرخصی آمد و دو هفته پیش در اواسط فرودین ماه به زندان مجددا به زندان برگشت. اما خانواده ام پس از برگشتش درملاقات هایشان دیده اند که پدر از نظر روحی خراب است و جسمش نیز رنجورتر شده است. بهرحال برای او در سن ۶۷ سالگی خیلی سخت است که دوباره به زندان برگردد و وضعیت نامناسب زندان را تاب بیاورد.»

نعیم سبحانی که ساکن آمریکا است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« پدرم به دنبال مسدود شدن یکی از رگه هایش قلبش تیرماه سال گذشته به بیمارستان رفت و تحت عمل جراحی قرار گرفت اما دو روز پس از عمل جراحی دوباره به زندان منتقل شد بنابراین دیگر نتوانست تحت مراقبت قرار بگیرد و حالش روز به روز بدتر شد تا اینکه پزشک قانونی به او مرخصی دو ماه تجویز کرد.»

فرزند ریاض سبحانی با اشاره اینکه وضعیت سلول های زندان رجایی شهر کرج بسیار غیر بهداشتی است، گفت:« ۴-۵ زندانی را در هر سلولی که برای دو نفر ساخته شده است جا داده اند. در هر کدام از این سلول ها ظاهرا فقط یک تخت آهنی وجود دارد و این تخت بین زندانی ها تقسیم می شود و یا کسی که پیرتر از بقیه یا مریض است روی آن می خوابد. هر زندانی فقط یک پتو دارد که در زمستان این شرایط برای زندانی ها خیلی سخت می شود. دستشویی و حمام زندان کثیف و غیر بهداشتی است، غذای زندان کیفیت ندارد. رسیدگی هم صورت نمی گیرد چون اصولا زندانیان را انسان حساب نمی کنند که کاری برای این وضعیت انجام دهند. این شرایط برای زندانی که ۶۷ سال دارد طبیعتا خیلی سخت است.»

فرزند این زندانی بهایی در خصوص خواسته اش از مسولان به کمپین گفت:« تیرماه امسال که بیاید دو سال می شود که پدرم در زندان است ما فقط امیدواریم که او با توجه به اینکه نصف دوران حبسش را گذارنده آزاد شود. فقط امیدواریم که به کمک وکلایش و همکاری مسولان این اتفاق بیفتد چون زندان برای پیرمرد بیمار واقعا سخت است و هر روز ماندن در زندان او را رنجورتر می کند. امیدوارم صدای ما را مسولان قضایی بشنوند و او را آزاد کنند. »

ریاض سبحانی، یکی از فعالان محفل بهایی ها در تهران بود که به همراه چند عضو دیگر محفل به مشکلات جامعه بهایی ها تهران رسیدگی می کرده است اما این محفل در سال ۸۸ همزمان با بازداشت هفت عضو فعال جامعه بهایی ها که اکنون هر کدام با حکم ۱۰ سال حبس در زندان اوین هستند تعطیل شد. ریاض سبحانی در تیرماه ۱۳۹۰ توسط ماموران امنیتی بازداشت شد و در دادگاه شعبه ۲۸ انقلاب به ریاست قاضی مقیسه در تاریخ ۹ مهرماه ۱۳۹۰ به اتهام کمک مالی به دانشگاه ها بهایی ها در ایران به چهار سال حبس محکوم شد. این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر تایید شد. این زندانی بهایی اردبیشهت ماه ۱۳۹۱ به دلیل مشکلات قلبی چند روز در بیمارستان بستری شد. اولین وکیل او عبدالفتاح سلطانی بود که او نیز در زندان اوین به سر می برد.
Balatarin

رییس پلیس تهران از توقیف سه هفته‌ای خودروی بدحجابان خبر داد



هرانا - رییس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ از توقیف سه هفته‌ای خودروی بدحجابان، مزاحمین نوامیس و رانندگانی که ایجاد آلودگی صوتی کنند خبر داد.

بنا به گزارش ایسنا، سردارحسین رحیمی با اشاره به دستور اخیر دادستان تهران درمورد تشدید برخورد با مظاهر علنی فساد، گفت: "بر اساس طرح امنیت اخلاقی و برخورد با مظاهرعلنی فساد در مورد جرایم مشهود، خودروی متخلفان علاوه بر اعمال قانون سه هفته توقیف می‌شوند."

وی تصریح کرد: "خودروی افراد بدون حجاب، بد حجاب یا افرادی که رفتارهای خلاف عفت عمومی در خودرو انجام دهند، مزاحمین نوامیس و خودروهایی که دارای آلودگی صوتی باشند مشمول اجرای این طرح خواهند بود."

بررسی موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:

•    ماده ۳ اعلامیه رفع خشونت علیه زنان: زنان باید از برخوردارى و حمایت از کلیۀ حقوق فرد و آزادى هاى اساسى، در عرصه‌هاى سیاسى، اقتصادى، فرهنگى، مدنى و غیر آن، نظیر حق زندگى، حق برخوردارى از برابرى، حق برخوردارى از آزادى و امنیت شخص، حق برخوردارى برابر از حمایت قانون، حق برخورداری از عدم تبعیض، به هر شکل، حق برخورداری از شرایط کار عادلانه و رضایت‌ بخش و حق مصون بودن از شکنجه، مجازات‌ یا رفتارهای خشن، غیرانسانی یا تحقیرآمیز باید به طور متساوى با مردان بهره‌مند باشند. 
•    بخش ب ماده ۲ اعلامیه رفع خشونت علیه زنان: خشونت جسمى، جنسى و روانى در جامعه، از جمله تجاوز، رفتارهاى خشن جنسى، اذیت و آزار جنسى و ارعاب در محیط کار، در مؤسسات آموزشى و غیر آن، قوّادى و واداشتن به فحشا باید خاتمه یابد.

Balatarin

رئیس قوه قضائیه: در ایران اعدام سیاسی نداریم


هرانا - صادق لاریجانی در واکنش به گزارش سالانه حقوق‌بشر آمریکا که در آن پروندهٔ ایران نیز مطرح شده است، مواردی نظیر وجود اعدام سیاسی در ایران را "کذب محض" خواند. وی هدف گزارش را زیر سئوال بردن انتخابات دانست.

صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه ۴ اردیبهشت ماه گزارش اخیر دولت آمریکا درباره وضعیت حقوق‌بشر در ایران را "ضعیف" خواند. به گفته وی مستند بودن این گزارش به "ادعاهای گروه‌های مخالف و معاند جمهوری اسلامی ایران" دلیل واضحی بر "ضعف" آن است.

وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش سالانه حقوق‌بشر برای سال ۲۰۱۲ آورده است که از ایران تا ونزوئلا سرکوب جامعه مدنی به‌عنوان شاهرگ یک جامعه دمکراتیک ادامه دارد و تشدید شده است.

در این گزارش سالانه آمده است که جمهوری اسلامی ایران "به‌طور جدی حقوق اولیه شهروندان خود را محدود ساخته است". این گزارش با استناد به اطلاعات سازمان‌های غیردولتی می‌‌افزاید که حکومت ایران ۵۲۳ نفر را در سال ۲۰۱۲ اعدام کرده که بسیاری از این اعدام‌ها مخفیانه صورت گرفته‌اند یا دادگاهی برای متهمان تشکیل نشده است.

به گزارش خبرگزاری مهر و به نقل از دویچه‌وله، صادق لاریجانی رئیس قوه‌قضائیه جمهوری اسلامی در جلسه مسئولان دستگاه قضایی ایران تاکید کرد: "در ایران مطلقاً اعدام سیاسی نداریم و اعدام‌ها مربوط به کسانی است که به صورت مسلحانه اقدام به مقابله با نظام کرده‌اند و این کار سیاسی نیست."

وی گفت: "مطابق قانون جمهوری اسلامی ایران، مجازات مطلقِ اقدام علیه امنیت ملی کشور اعدام نیست و اگر مدعی هستید ما افرادی را صرفا به این دلیل اعدام کرده‌ایم، اسامی آنان را اعلام کنید."

اعدام قاچاقچیان مواد مخدر

آیت‌الله لاریجانی اعمال مجازات‌های سنگین علیه افراد بدون انجام روند عادلانه و قانونی محاکمات را که همواره یکی از انتقادات بین‌المللی نسبت به ایران بوده است "کذب محض" خواند و گفت: ‌ "عمده اعدام‌ها در ایران مربوط به قاچاقچیان کلان مواد مخدر است. چرا که ایران به لحاظ اخلاقی و انسانی خود را موظف به برخورد با سوداگران مرگ می‌داند؛ در حالی‌ که عمده این قاچاق‌ها برای کشورهای اروپایی و آمریکا است."

آمار بالای اعدام‌ها در ایران باعث شد در اوایل ماه آوریل امسال دولت دانمارک کمک‌های نقدی خود به برنامه مبارزه با مواد مخدر ایران را قطع کرد. به گفته وزیر توسعه دانمارک، این کشور در ارزیابی‌های خود به این نتیجه رسیده که پول‌های اهدایی به جمهوری اسلامی به اعدام‌های بیشتر و زندانی‌های بیشتر ختم می‌شود و "اعدام و زندانی کردن انسان‌ها در شرایط غیرانسانی کاری نیست که مالیات‌دهندگان دانمارکی از آن حمایت کنند".

انگشت اتهام‌زنی به سوی آمریکا

رئیس قوه قضائیه در صحبت‌های خود اعلام کرد آمریکا خود ناقض حقوق‌بشر است و نمی‌‌تواند برای مساله نقض حقوق‌بشر در دیگر کشور‌ها "دلسوزی" کند. وی گفت: "رجوع به وضعیت اسفبار زندان‌های گوانتانامو و ابوغریب و گزارش‌ها و تصاویر منتشرشده از این دو زندان، به تنهایی برای زیر سوال رفتن صحت و سقم دلسوزی آمریکا درباب حقوق‌بشر کافی است."

صادق لاریجانی مداخله نظامی آمریکا در افغانستان را یکی از علل "افزایش چشمگیر" تولید مواد مخدر در این کشور ارزیابی کرد و گفت: "جمهوری اسلامی ایران که به مقابله با قاچاقچیان مواد مخدر می‌پردازد، متهم به فعالیت‌های ضد حقوق‌بشری می‌‌شود."

وی برداشت غرب از حکم محاربه را نادرست خواند و گفت معنای لغوی آن دشمنی با خداست اما معنای آن در قانون اقدام مسلحانه شهروندان است. وی اعدام افراد به جرم اهانت به مقامات عالی نظام و اقدام علیه امنیت ملی و نیز محاربه در معنای لفظی آن را "کذب محض" خواند.
Balatarin

دارند پدرم را ذره ذره زجرکُش می‌کنند / میترا پورشجری


هرانا - گزارشی از وضعیت وخیم پدرم محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) در سیاه چال "ندامتگاه مرکزی کرج"

محمدرضا پورشجری نویسندهٔ وبلاگ گزارش به خاک ایران با نام مستعار سیامک مهر، بیش از دو سال و نیم است بدون حتا یک روز مرخصی، به جرم بیان اندیشه‌ها و باور‌هایش و تلاش در راه روشنگری، در سخت‌ترین شرایط ممکن در سیاه چال‌های جمهوری اسلامی زندانی است. در حالی که از بیماری شدید قلبی و گرفتگی رگ‌های حیاتی قلب و نیز دیگر بیماری‌ها رنج می‌برد؛ حتا پزشکان بند تأیید و تأکید کرده‌اند که در صورت عدم درمان از راه عمل جراحی قلب باز، هر لحظه احتمال ایست قلبی و مرگ حتمی، پدرم را تهدید می‌کند. محمدرضا پورشجری تحت شرایطی بسیار مخوف، وخیم و غیر انسانی در یکی از بدنام‌ترین زندان‌های ایران در میان زندانیان جرایم دیگر و افراد شرور و خطرناک به سر می‌برد.

دادستان با مرخصی درمانی یا حکم عدم کیفر ایشان موافقت نمی‌کند تا نشان دهد نه تنها هیج ارزشی برای جان انسان‌ها ندارد و در کارش کاملا سیاسی زده و نامستقل عمل می‌کند، بلکه احتمالا خودش هم بویی از انسانیت نبرده است!

تمامی این فشار‌ها حتا در حال افزایش است؛ وقتی اخیرا «مطلع شدم گارد بی‌رحم زندان ندامتگاه مرکزی کرج، در فاصلهٔ زمانی ده روز، سه بار زندانیان بی‌دفاع و بی‌پناه و اموال ناچیزشان را مورد یورش، ضرب و شتم و تخریب قرار دادند و حتا به اندک مایحتاج غذایی آنان نیز رحم نکردند و آن را زیر پا له کردند! حملات مشابه از این دست نیز به برخی دیگر از زندان‌ها از جمله زندان رجایی شهر کرج از سوی ماموران مسلح زندان علیه زندانیان سیاسی بی‌دفاع و بی‌گناه صورت گرفته است؛ این در حالی است که با وجود شرایط جسمی بحرانی پدرم هر نوع استرس و فشار روحی و محیط کثیف داخل زندان، وضعیت او را به مراتب بد‌تر می‌کند.

آخر به چه جرم؟! حتا به فرض ارتکاب جرم هم در کجای دنیای انسانی و حتا حیوانی، چنین ستم وحشیانه‌ای در حق انسان‌های بی‌دفاع انجام می‌شود؟ در حق امثال پدر من که هیچ سلاحی نداشتند جز قلمشان برای بیان اندیشه‌ها و باور‌ها در محیطی که سانسور و بی‌عدالتی، بیداد می‌کند؟! آیا به راستی حق گویی و قلم زنی در این سرزمین تا این اندازه برای حکومت جمهوری اسلامی خطرناک است؟! حکومتی که ادعا می‌کند» سربازان گمنام امام زمانش «برای هر ماموریتی آماده‌اند؟! آیا پدر من سلاح داشته، آدم کشته، اختلاس کرده، به چه جرمی؟ به کدامین قانون نانوشته‌ای این همه زجر در حق پدرم و مانند او انجام می‌شود؟

جمهوری اسلامی حتا قوانین نیم بند خودش را هم نقض می‌کند. از نظر سرکوبگران این حکومت کسانی مانند پدر من صرف نظر از ارتکاب یا اثبات جرم ناکرده یشان، مجرم و محکوم هستند، مگر ابن که خلافش ثابت شود! و این قانون بیدادگرانه‌ای در هیچ جای دیگر کرهٔ زمین وجود ندارد!

دارند عزیزانمان را در زندان‌های مخوفشان ذره ذره زجرکُش می‌کنند و بی‌خبری از وضعیت آنان را در میان بحث‌های پوشالی سیاسی مانند انتخابات رژیم پوشش می‌دهند، تا صدای افرادی چون پدرم به هیچ جا نرسد.

مسبب اصلی هر اتفاقی که برای پدرم و مانند او بیافتد بدون شک بر عهدهٔ ولی فقیه و رهبر این نظام است که با سکوت و فرمان خود، مجوز این جنایت‌ها را صادر می‌کند.

به عنوان تنها فرزند محمدرضا پورشجری، دادخواهی خودم را از تمام مجامع حقوق بشری و سازمان‌های بین المللی برای نجات جان پدرم و رسیدگی به وضعیت دیگر زندانیان سیاسی-عقیدتی خواستارم؛ هرچه بیشتر دست روی دست گذاشته شود و پروندهٔ پدرم مشمول گذر زمان گردد، بیش از پیش جان او در خطر است.

میترا پورشجری
۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
۲۵ اپریل ۲۰۱۳

Balatarin