شنبه

۵ اشتباه رایج در مورد تکامل

 


۱. این فقط یک تئوری است
۲. بقای اصلح یعنی تکامل
۳. انسان از شامپانزه به وجود آمده است
۴. کسی آنجا نبوده؛ پس نمی‌توان تکامل را اثبات کرد
۵. داروین در اشتباه بوده است

تکامل به این سؤال که چگونه زندگی آغاز شده است پاسخ نمی‌دهد؛ فقط به این پاسخ می‌دهد که زندگی چگونه مقاوم شده، سازگار شده و تغییر می‌کند.
فقط کافی است زندگی یکبار آغاز شود تا تکامل خطور کند.

با وجود گذشت بیش از ۱۵۰ سال از ارائه‌ی نظریه‌ی تکامل توسط زیست‌شناس بریتانیایی چارلز داروین، هنوز بدفهمی و اشتباهات زیادی در درک این نظریه برای عموم مردم وجود دارد.
بیش از ۹۸ درصد از دانشمندان معتقدند نژاد انسان در طول دوره‌ای طولانی تکامل یافته است؛
اما هنوز هم فرگشت در نظر بسیاری از جوامع، شگفت‌انگیز و غیر قابل درک می‌نماید.
به ۵ مورد از رایج ترین تصورات اشتباه در این مورد پاسخ دهیم.

در بسیاری از بحث‌ها در مورد ریشه‌های موجودات زنده و به‌خصوص انسان، با سؤالاتی مانند اینکه تکامل فقط یک تئوری است و کسی نتوانسته آن را ثابت کند یا اگر انسان از میمون به وجود آمده است پس چرا هنوز میمون و شامپانزه وجود دارند مواجه می‌شویم.
در ۵ مورد ذیل سعی شده به اصلی‌ترین نمونه از این اشتباهات پاسخ داده شود.

۱. این فقط یک تئوری است
در زبان‌ روزمره تئوری یا نظریه به معنی ظن به وقوع امری در آینده یا نوعی حدس است؛ اما برای دانشمندان واژه‌ی «نظریه» به توضیحی عقلانی، متقاعد کننده و به خوبی قابل پشتیبانی اطلاق می‌شود. در همین رابطه تئوری‌های علمی و قوانین علمی گاهی با یکدیگر اشتباه می‌شوند.

اما تکامل؛ مجموعه مشاهداتی که نشان می‌دهد موجودات زنده شامل گیاهان، حیوانات، باکتری‌ها و حتی قارچ‌هایی مانند کپک در طول زمان تغییر می‌کنند، بر طبق یک تئوری قابل توضیح است. به این توضیح تئوری انتخاب طبیعی گفته می‌شود.

۲. بقای اصلح یعنی تکامل
آیا بقای اصلح توضیح دقیقی برای تئوری انتخاب طبیعی داروین است؟

موجودات تطابق پذیرتر زنده می‌مانند.
آن‌ها که زنده می‌مانند موفق خواهند شد ساختار ژنتیکی خود را به نسل‌های بعدی منتقل کنند.
تطابق پذیری منوط به تولید مثل و تضمین بقای جمعیت هم‌نوع است نه قدرت، سرعت و یا طول بدن.

۳. انسان از شامپانزه به وجود آمده است
تکامل به ما می‌گوید که تمام گونه‌های زندگی بر روی زمین از نیاکان مشترکی زاده شده است.
زاده شدن همراه با اصلاح به این معنی است که انسان گونه‌ای منحصر به فرد از موجودات زنده است؛ اما ما از صفات مشترک زیادی با دیگر موجودات بهره می‌بریم.
۹۰ تا ۹۹درصد DNA انسان مشابه با گونه‌های دیگر پستانداران است.

۴. کسی آنجا نبوده؛ پس نمی‌توان تکامل را اثبات کرد
دانشمندان مانند کارآگاهان کار می‌کنند؛ همانطور که کارآگاهان از میان شواهد محدود به دنبال سر نخی برای محکوم نموندن یا تبرئه‌ی مضنونین می‌گردند، برای تکامل نیز شواهدی وجود دارد؛ اما این شواهد چه چیزهایی هستند؟

شواهد تکامل

انتشار در مجلات سرشناس علمی

پیش از انتشار یک مقاله، نسخه‌ای از آن به دانشمندان دیگر برای نقد و بررسی ارجاع می‌شود.
در این مرحله اکثر مقالات مردود اعلام می‌شوند؛ زیرا روند بررسی بسیار دقیق است و اگر شواهد کافی برای حمایت از منطق نویسنده وجود نداشته باشد نظر وی رد می‌شود.
فقط حدود ۷ درصد از مقالات علمی منتشر می‌شوند. این سطح از شک و تردید نسبت به درستی مطالب فقط برای علم سازمان یافته است.
دانشمندانی به شهرت می‌رسند که یا خلاف ایده‌های موجود را به اثبات برسانند و یا در گسترش الگوهای علمی سهیم باشند.

۵. داروین در اشتباه بوده است
داروین در زمان متفاوتی زندگی کرده است. او تئوری انتخاب طبیعی را با بررسی بر روی سِهره‌ها در جزایر گالاپاگو و دیگر گونه‌های جانوری از سراسر دنیا مطرح کرده است.
در زمانی که واژه‌ی ژن برای دنیا ناشناخته بود و حتی سلول با وجود دیده شدن به اثبات نرسیده بود.
این ساز و کار داروین باعث یکی شدن زیست شناسی شد؛ شبیه کاری که نیوتن یا انیشتین در فیزیک انجام دادند.

امروزه ما تکامل را به صورت فرآوانی دگره در طول زمان تعریف می‌کنیم.
اگر بتوانیم فرم‌های متفاوتی از ژن‌ها (دگره‌ها) را در میان یک جمعیت و پس از گذشت چند نسل پیدا کنیم که در نتیجه فرآوانی تغییر کرده باشد، فرگشت رخ داده است.
این تعریف بهترین توصیفی است که تا به امروز برای جهان دائماً در حال تغییر موجودات زنده یافت شده است.


Balatarin

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.