سه‌شنبه

اﻳﻨﺠﺎ اﻳﺮاﻥ اﺳﺖ. ﺳﺮﺯﻣﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺣﺘﻲ ﺁﺭﺯﻭﻱ ﺳﺎﺩﻩ ﺩﺧﺘﺮاﻥ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ اﺳﺖ

ﭼﺮا و ﺑﻪ ﻛﺪاﻣﻴﻦ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻦ و ﻫﻢ ﻧﺴﻼﻧﻢ ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ اﺯ ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮﻳﻦ و ﺑﺪﻳﻬﻲ ﺗﺮﻳﻦ اﻣﻜﺎﻧﺎﺕ و ﺁﺯاﺩﻱ ﻫﺎ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﺑﺎﺷﻴﻢ?
اﻳﺮاﻥ, ﻛﺸﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﺘﺎﺏ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻛﺸﻮﺭﻱ ﻣﺘﻤﺪﻥ ﭘﻴﺶ ﻣﻴﺮﻓﺖ اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ ﺩﻳﻜﺘﺎﺗﻮﺭﻱ و ﺿﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺗﺤﻘﻴﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ!!!

Balatarin

یکشنبه

به علت اعتصاب غذا ,وضعیت جسمی اسماعیل برزگری وخیم است


ملی مذهبی نوشت :وضعیت جسمی اسماعیل برزگری زندانی اعتصاب کننده غذا که در بیمارستان بستری است وخیم گزارش شده اما او که با بی توجهی دادستان با درخواست های خود روبرو شده حاضر به پایان دادن به اعتصاب خود نمی شود.

به گزارش کلمه، اسماعیل برزگری زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که هفته گذشته به دلیل حمله عصبی و شوک مغزی ناشی از فشار اعتصاب غذا بیهوش و در بیمارستان طالقانی بستری شده بود اوضاع نگران کننده ای دارد اما همچنان حاضر به شکستن اعتصاب خود نیست.
در حال حاضر سلامت این زندانی سیاسی که برای هشتمین بار در اعتراض به وضعیت خود در زندان دست به اعتصاب غذا زده در خطر است و در صورت عدم رسیدگی دادستان به وضعیت او ادامه اعتصاب غذا با توجه به وضعیت کنونی جسمی اش می تواند عواقب وخیمی در پی داشته باشد.
اسماعیل برزگری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی توسط قاضی پیرعباسی رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۷ سال و ۶ ماه حبس محکوم شد که تا کنون برای اعتراض به حکم خود ۸ بار اعتصاب غذا کرده که این اعتصاب غذای طولانی، صدمات جبران ناپذیری به سلامت او زده است.
این زندانی سیاسی از روز ٩تیرماه ١٣٩۱طی اعلام رسمی به مقامات قضائی و زندان دست به اعتصاب غذا زده است. برزگری در گذشته بعضا ۴۸ روز، ۳۸ روز، ۲۵ روز، ۱۵ روز را در اعتصاب بسر برده و اخرین بار ۱۱ روز در کما بوده است.
مقامات دادستانی پس از هربار اعتصاب غذای این زندانی سیاسی قول داده اند تا پرونده را بار دیگر مورد رسیدگی قرار دهند، عهدی که تا کنون براورده نشده است.
اسماعیل برزگری در تاریخ ۱۸ اردیبشهت ۱۳۹۰ در شهرستان تبریز توسط اطلاعات سپاه بازداشت و به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد و مدت ۶ ماه را در سلول های انفرادی گذراند.
Balatarin

٦٦ ماه حبس برای دکتر پورسیفی، فعال حقوق بشر

دانشجو نیوز نوشت :به گزارش منابع خبری، امروز چهارشنبه، چهارم مرداد ماه 1391 رای دادگاه دکتر محمد حسن یوسف پورسیفی به وی ابلاغ شد.
 
بنا به گزارش جرس، قاضی صلواتی، رئیس شعبه پانزده دادگاه انقلاب تهران، پنج سال و شش ماه حبس تعزیری برای دکتر محمد حسن یوسف پورسیفی، فعال حقوق بشر و عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان صادر کرده است.
 
رای صادره به شرح ذیل اعلام شده است:
 
- اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت ملی کشور از طریق فعالیت و عضویت در تشکیلات غیر قانونی موسوم به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، کمک به محکومین امنیتی و ترتیب خروج غیر قانونی آنها به خارج از کشور، جمع آوری نا مشروع کمک مالی برای خانواده های زندانیان سیاسی- امنیتی ، تودیع وثیقه بصورت نامشروع برای زندانیان امنیتی ،به استناد ماده 610 قانون مجازات اسلامی به تحمل 3 سال حبس تعزیری.
 
- توهین به مقدسات در وبلاگ ساعت دلتنگی بخاطر مطلب منتشر شده در مورد موسسه فاطمه زهرا در مشهد مقدس درباره صیغه و مقاله وضعیت زنان در ایران.به استناد ماده 513 قانون مجازات اسلامی به تحمل 2 سال حبس تعزیری.
 
- فعالیت تبلیغی علیه نظام بخاطر مقاله موهن نگاهی به طرح امنیت اجتماعی در ایران و حجاب در وبلاگ ساعت دلتنگی و انتقاد از وضعیت معیشتی کارگران و کودکان کار و خیابان به استناد ماده 500 قانون مجازات اسلامی به تحمل 6 ماه حبس تعزیری.
 
جمع محکومیت پنج سال و شش ماه می باشد.
 
به گزارش جرس، دکتر یوسف پور درخواست تجدید نظر را رد کرد و آخر مرداد ماه 1391 به بند 350 زندان اوین باز می گردد.
 
Balatarin

محدودیت جدید در زندان کارون اهواز: توقیف کتاب‌ها و دفتر یادداشت‌های زندانیان


دانشجو نیوز نوشت : در پی تشدید فضای امنیتی در زندان کارون اهواز که پس از اعدام چهار زندانی سیاسی و امنیتی عرب در این زندان صورت گرفته، کلیه کتاب ها، دفترها و یادداشت های موجود در بند سیاسی این زندان توسط ماموران جمع آوری و به خارج از بند منتقل شد.

به گزارش کلمه، این اتفاق که روز چهارشنبه گذشته و بدون اطلاع قبلی زندانیان صورت گرفت، با توجه به عدم دسترسی این زندانیان به امکانات معمول برای زندانیان عادی همچون کتابخانه و سالن ورزشی و غیره، شرایط سخت این زندان را برای آنها بسیار سخت تر کرده است.

اگرچه این اقدام به بهانه پخش فیلمی از چهار اعدامی عرب به نام های عبدالرحمن حیدریان، عباس حیدریان، طه حیدریان و علی شریفی صورت گرفت که چندی پیش از زندان کارون به شبکه اینترنت راه یافت ولی انتشار مطلب اخیر سید ضیا نبوی، زندانی سیاسی محبوس در زندان کارون که در آن از لحظات کتاب خواندن به عنوان تنها لحظات دلپذیر زندان یاد کرده بود، ذهن ها را به سوی هدفمندی این کار با رویکرد آزار و شکنجه بیشتر این زندانیان سوق داده است.

ضیا نبوی در یادداشت مذکور نوشته بود: “از معدود لحظاتی که انسان می تونه در زندان بودن را به آزادی ترجیح بده زمانیه که کتاب خیلی خوبی می خونه و یا با ایده تامل برانگیزی مواجه می شه… در چنین وضعیتی آدم از اینکه بواسطه ی زندانی بودن مسوولیتی متوجهش نیست و هیچ امکان دیگری برای زندگی کردن و ارتباط داشتن نداره خوشحال میشه، چون می تونه تمام توجه و تمرکزش رو با خیال راحت و وجدان آسوده صرف فکر کردن به موضوع مورد نظرش بکند و افکار و تصوراتش رو به هم ببافه و شاید هم چیزی بنویسه…اینطور وقت ها زندانی می دونه که صاحب زمانی نامتناهی برای فکر کردنه و می تونه هر چقدر که دلش می خواد در استفاده از این امکان اسراف بکنه! صبح، ظهر، عصر، شب و تقریبا تمامی شبانه روز دربست در اختیار زندانیه و اون مجبور نیست که برای فکر کردن یا نوشتن از حق و حقوق قسمت های دیگه ی زندگی اش چیزی کسر کنه!! این خوشی های استثنایی در زندان البته کمی هم حس شرمندگی در آدم ایجاد می کنه، آخه زندانی احساس می کنه لحظاتی از حبسش رو با رضایت خودش درون زندانه و به اراده خودش از آزادی فرار می کنه و خب چنین حسی البته که شرم آوره!!”

طبق آخرین اخبار رسیده از زندان کارون مذاکراتی با زندانیان برای برگرداندن احتمالی این کتاب ها و دفترها که همگی اموال شخصی آنها بوده در حال انجام است که امید می رود حسن نیت مدیریت زندان کارون بر خطای غیر قابل توجیه حفاظت سازمان زندان های استان خوزستان که بانی این رفتار بوده، غلبه کرده و این تنها مفر زندانیان سیاسی برای گذراندن مفید اوقات در زندان بسته نشود.

کتاب زدایی از زندان به بهانه واهی و غیر قابل قبول امنیتی و در واقع ضد امنیتی فرض کردن خواندن و نوشتن در زندان در حالی صورت می گیرد که مسئولان قوه قضاییه همواره داعیه دانشگاه شدن زندان را داشته اند ولی این هدف را با حبس اساتید و دانشجوهای نخبه کشور دنبال می کنند.

پیش از این هم در بند ۳۵۰ اوین از تحویل گرفتن کتاب برای زندانیان ممانعت میشد که به خصوص در دوره رییس اسبق اوین، فرج الله صداقت و ریاست محمد بزرگ نیا بر بند ۳۵۰ و عدم تفکیک زندانیان عادی با زندانیان سیاسی، به موازات ورود آزاد مواد مخدر به این بند، از ورود کتاب ممانعت می شد.

این مساله با واکنش زندانیان سیاسی و خانواده های آنها مواجه شد و بعد از تغییراتی در این زندان و بخصوص مساعدت رییس جدید بند ۳۵۰ به نام آقای اعلایی که زندانیان سیاسی مجموعا از رفتار قانونی او رضایت دارند، ورود کتاب به بند ۳۵۰ تسهیل شد.

همین امر در زندان های دیگر نیز توام با فراز و فرود بوده. به عنوان نمونه دیگری از سلیقه ای رفتار کردن مسئولان زندان ها در کشور می توان به سخت گیری شدید در دوره رییس قبلی زندان کارون اهواز اشاره کرد که همزمان در زندان دیگری در استان خوزستان به نام زندان کلینیک، آقای منشداوی رییس وقت زندان کلینیک و رییس فعلی زندان کارون که طبق نوشته های ضیا نبوی و اطلاعات رسیده از دیگر زندانیان فردی قانونگرا و منطقی است، وضع تحویل کتاب و مجلات به زندانیان بهبود یافت.

اتفاق اخیر در زندان کارون نیز بنا بر اخبار دریافتی و شواهد موجود، تصمیمی از سوی حفاظت سازمان زندان های استان خوزستان بوده که در حالت خوشبینانه واکنشی عصبی و غیر مدبرانه از سوی این بخش از قوه قضاییه نسبت به انتشار فیلم اعدامیان سیاسی و امنیتی اخیر عرب ارزیابی می شود، اما نگاه بدبینانه دیگری هم هست که حفاظت زندان ها که ارتباط نزدیک تری با وزارت اطلاعات دارند، با علم به اینکه با کتاب و دفتر نمی شود فیلم گرفت و آن را به بیرون از زندان منتقل کرد، این کار را با هدف آزار بیشتر زندانیان سیاسی انجام داده اند.
Balatarin

بهاره هدایت به مدت سه روز برای درمان بیماری سنگ کلیه از زندان مرخص شد


بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، امروز صبح به مدت سه روز از زندان به مرخصی آمد.
 با موافقت مسئولان زندان ,بهاره هدایت به مدت سه روز برای درمان بیماری سنگ کلیه از زندان مرخص شده است.

بهاره هدایت امروز پس از آزادی در صفحه فیس بوک خود نوشت:

"سه سالی میشه که تو این صفحه ننوشتم. امروز صبح طبق روال یکشنبه ها منتظر ملاقات بودم و دیدن امین که بی مقدمه بهم گفتن که با مرخصیم موافقت شده و فعلا سه روز می تونم برای درمان سنگ کلیه ام بیرون باشم".

بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در زمستان سال ۸۸ بازداشت و به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام»، «توهین به رهبری»، «توهین به رئیس‌جمهوری» و «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵» به ۹سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.

وی در دادگاهی دیگر به دلیل انتشار مطالبی از داخل زندان به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به شش ماه زندان دیگر محکوم شد و حکم زندان بهاره هدایت به ده سال زندان افزایش یافت.

بهاره هدایت دوران محکومیت خود را در بند زنان زندان اوین می گذراند.
 
Balatarin

محمد پیامبر هوس ران مسلمانان و سکس با کودکی شش ، هفت ساله



یکی از موضوعاتی که در سال‌هایِ اخیر به موضوع بحث‌برانگیزی در اسلام‌پژوهی تبدیل شده است، سنّ منکوحه شدن عایشه دختر ابوبکر توسط پیامبر مسلمانان است. اخیراً، اقلیتی از اسلام‌گرایان، با انکار صحت اخبار متواتر و بی‌شماری که در این‌ رابطه موجودند، مدعی شده‌اند که عایشه، در زمان عقد و جماع پیامبر مسلمانان با او، خردسال نبوده است، بلکه پیرامون هجده تا بیست سال (و چه‌بسا بیشتر!) از عمر او می‌گذشته است! این در حالی است که علمای اسلام (چه سنی و چه شیعه)، عموماً این خبر را که پیامبر مسلمانان عایشه را وقتی که شش یا هفت ساله بود از پدرش خواستگاری کرد، و در نه یا ده سالگی‌اش به او دخول کرد، پذیرفته‌اند. چنین به نظر می‌آید که اختلاف‌نظر این اقلیت خاص در این‌ رابطه بیشتر تحت تأثیر قبیح و شرم‌آور دانسته شدن ازدواج و سکس با خردسالان در جوامع مدرن و متمدن می‌باشد، تا بررسی‌هایی صادقانه و اصولی در منابع اسلامی.
از این‌جای این نوشتار، ابتدا به ارائه و تشریح برخی از روایات تاریخی در این‌باره می‌پردازیم و توضیحات مستندی را ارائه می‌دهیم. سپس، در پایان، برخی از اعتراضاتی را که ارزش پاسخ‌گویی دارند، مطرح نموده و به آن‌ها پاسخ می‌دهیم..
سنّ عایشه، در زمان عقد و جماع پیامبر مسلمانان با او
آن‌طور که در مهم‌ترین و معتبرترین منابع اسلامی نقل شده است، عایشه در سنّ شش یا هفت سالگی به عقد محمد بن عبدالله درآمد، و وقتی نه یا ده ساله شد، پیامبر مسلمانان به او دخول کرد. برخی از روایات موجود در این رابطه به قرار زیرند:
عایشه روایت کرده است:نبی (صلى الله عليه وسلم) با من تزویج کرد، وقتی که دختری شش ساله بودم. ما به مدینه رفتیم و در خانه‌یِ بنی الحارث بن خزرج منزل گزیدیم. … [روزی] مادرم، أم رومان، پیش من آمد. من داشتم تاب‌بازی می‌کردم، و هم‌بازی‌هایم با من بودند. او من را صدا زد و من به‌سوی او رفتم، در حالی‌که نمی‌دانستم از من چه می‌خواهد. او دست من را گرفت و بر در خانه ایستاند. ابتدا نفسم بند آمده بود. وقتی آرام شدم، او کمی آب برداشت و سر و صورت من را با آن شست. سپس، به درون خانه برد. داخل خانه برخی از زنان انصار را دیدم که می‌گفتند: «بر تو خیر و برکت باد و بهترین سعادت‌ها.» مادرم من را به آنان سپرد و آن‌ها من را آماده کردند. قبل از ظهر، رسول الله (صلى الله عليه وسلم) برای من آمد و مادرم من را به او تسلیم کرد. در آن هنگام من دختری نه ساله بودم. (صحیح البخاری، جلد ۵، کتاب ۵۸، شماره‌یِ ۲۳۴)(همچنین، رک. صحیح مسلم، کتاب ۸، شماره‌های ۳۳۰۹ و ۳۳۱۰؛ سنن ابو داوود، کتاب ۴۱، شماره‌یِ ۴۹۱۵)
پدر هشام روایت کرده است:خدیجه سه سال پیش از هجرت نبی (صلى الله عليه وسلم) به مدینه فوت کرد. پیغمبر بعد از دو سال و واندی با عایشه،‌ وقتی شش ساله بود، ازدواج کرد و با او وقتی نه ساله بود همبستر شد. (صحیح البخاری، جلد ۵، کتاب ۵۸، شماره‌یِ ۲۳۶)
عایشه (رضی الله عنها) روایت کرده است که رسول الله (صلى الله عليه وسلم) با او، وقتی هفت ساله بود، ازدواج کرد، و وقتی نه ساله بود، او را به‌عنوان عروس به خانه‌اش برد، در حالی‌که عروسک‌هایش همراهش بودند. وقتی پیغمبر خدا فوت کرد، عایشه هجده سال داشت. (صحیح مسلم، کتاب ۸، شماره‌یِ ۳۳۱۱)
و دوم، عایشه بود. و سیّد او را در مکّه بخواست. و چون به مدینه رفت، او را به خانه برد. و هفت ساله بود چون نکاح وی کرد . نُه ساله بود که وی را به خانه برد. (و چنین گویند که ده ساله بود.) و از جمله زنانی که سیّد خواسته بود، وی بود که بکر بود. (سیرتِ رسول الله (ترجمه‌یِ سیرتِ ابن اسحاق)، ص ۵۴۹)
خوله پیغمبر را دعوت کرد که بیامد و عایشه را عقد کرد و در آن هنگام وی شش سال داشت. (تاریخ طبری، جلد چهارم، ص ۱۲۹۱)
رسول خدا مرا در حالی که شش ساله بودم به همسری برگزید و در حالی که نه سال داشتم با من زفاف فرمود. مرا در حالی که با دخترکان و همراه کنیزکان بازی می‌کردم به حضور آن حضرت بردند، هنگامی که پیامبر می‌آمد و دوستان و هم‌بازی‌های من از ایشان خود را پوشیده می‌داشتند و بیرون می‌رفتند. هرگاه رسول خدا بیرون می‌رفت، از حضور آنان با من خشنود بود یا درباره‌یِ من آهسته به آنان سفارش می‌کرد. (طبقات کبیر ابن سعد، جلد ۸، ص ۵۷)
(این خبر در منابع شیعه، چون بحار الانوار و وسائل الشریعه و آثار شیخ طبرسی، نیز تأیید شده است که به دلیل اعتبار تاریخی‌یِ نسبتاً پایین این آثار، از ذکر آن‌ها خودداری می‌کنیم.)
عموماً پذیرفته شده است که پیامبر مسلمانان عایشه را در سه سال پیش از هجرت به مدینه (که در سال ۶۲۲-۲۳ میلادی رخ داد)، عقد کرد و پیرامون چهار سال بعد (یعنی، در حدود سال دوم هجری) با او هم‌خوابه شد. با توجه به این‌که تولد پیامبر مسلمانان را در سال فیل (یعنی، در ۵۷۰ میلادی) دانسته‌اند، او محتملاً هنگامی که عایشه‌یِ نه (یا ده) ساله را برای هم‌خوابگی به خانه خود می‌برد، ۵۴ سال از عمرش می‌گذشت.

.پدوفیلیا در فتواهای علمای اسلام
البته، نباید فراموش کرد که این نوع از ازدواج در بین اعراب رایج بوده است و بخشی از فرهنگ اصیل آنان است. بنابر این، شاید بتوان پذیرفت که صرف ازدواج پیامبر مسلمانان با یک دخترک نابالغ لزوماً شخصیتی پلید و شرم‌آور از او به نمایش نمی‌گذارد. مشکل اما آن‌جاست که در شرع اسلام، محمد بن عبدالله الگویی نیکو و الهی برای مؤمنان در زندگی به‌شمار آمده است (القلم ۲-۴؛ الاحزاب ۲۱). این امر موجب شده تا نکاح عایشه در خردسالی‌اش، توسط عموم علمای اسلام (چه سنی و چه شیعه) مبنی بر تأیید این نوع از فرهنگِ ازدواج و سکس، و روا بودنِ آن برای همه مسلمانان، دانسته شود. صدور چنین فتواهایی توسط عموم علمای اسلام، به‌روشنی این مسأله را تأیید می‌کند. به‌عنوان نمونه، در یک منبع معتبر فتوا (متعلق به اهل‌سنت) چنین می‌خوانیم:
پرسش:
چه سنی برای ازدواج یک مسلمان به‌هنجار است؟
فتوا:
… سن مناسب ازدواج برای یک مرد جوان وقتی است که برای ازدواج مستعد باشد، بتواند نیازهای زنش را برآورده کند و از پس وظایف زناشویی برآید. … سن مناسب برای ازدواج دختران وقتی است که از لحاظ فیزیکی برای جماع مستعد باشند. در صحیح البخاری تأیید شده است که پیغمبر عایشه را -وقتی شش سال داشت- عقد کرد و آن‌گاه که نه ساله شد، او را برای نکاح به خانه برد. ولیّ‌یِ دختر بایستی هرگاه که شخص مناسبی پیدا شود، در شوهر-دادن دختر پیش‌قدم باشد. [1]
در کتابِ تحریر الوسیله، تألیفِ آیت‌الله خمینی، نیز چنین آمده است:
کسی که زوجه‌ای کمتر از نه سال دارد، وطی او برای وی جایز نیست چه‌ این‌که زوجه‌ی دائمی باشد. امّا سایر کام‌گیریها از قبیل لمس به شهوت یا آغوش گرفتن و تفخیذ [= مالیدن آلت جنسی لای ران‌‌ها] اشکال ندارد هر چند شیرخواره‌ باشد. (جلد چهار، كتاب نكاح، مسأله‌یِ ۱۲) (متن کامل)
و نیز، در احکام نکاح یا ازدواج و زناشویی از رساله امام خمینی، چنین می‌خوانیم:
2459: مستحب است در شوهر دادن دختری که بالغه است -یعنی مکلف شده- عجله کنند. حضرت صادق علیه السلام فرمودند: «یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.»[در شرع اسلام، دختران در نه سالگی مکلف می‌شوند.]
2410: اگر کسی دختر نابالغی را برای خود عقد کند و پیش از آن‌که نه سال دختر تمام شود، با او نزدیکی و دخول کند، چنان‌چه او را افضا نماید، هیچ وقت نباید با او نزدیکی کند.[افضا یعنی: پارگی مجرای تناسلی تا به اندازه‌ای که مجرای جنسی با مجاری ادرار یا غایط مخلوط شوند.]
(منبع از سایت حوزه)
آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در این رابطه چنین فتوا صادر نموده است:
هرگاه کسی دختر نابالغی را با اجازه‌یِ ولی او برای خود عقد کند، پیش از آن‌که نه سالش تمام شود، نزدیکی کردن با او حرام است. ولی، اگر نزدیکی کند و او را افضا نماید، آن زن بر او حرام نمی‌شود، مخصوصاً اگر از طریق جراحی یا درمان خوب شود و به حال اصلی برگردد … [2][منظور از نزدیکی کردن در این‌جا به‌وضوح دخول هست.] 
این قبیل فتواها البته مختص به افرادی خاص نیستند، بلکه عموم علمای اسلام و مجتهدین هریک به‌شکلی به آن‌ها قائل بوده‌اند و هستند. کلاً، در شرع اسلام، هیچ محدودیت سنّی‌یی برای ازدواج با یک دختربچه و کام‌گیری شهوانی از او وجود ندارد. تنها منعی که ذکر شده است دخول به دختر زیر نه سال است. [3] لازم به یادآوری نیست که در هر جامعه‌یِ مدرن و متمدنی، عمل به آن‌چه در این قبیل فتواها جایز شمرده شده است (و حتّی صرف عدم ابراز مخالفت و انزجار از آن) از مصادیق پدوفیلیا (pedophilia) به‌شمار می‌آید. در چنین جوامعی، پدوفیلیا یکی از زشت‌ترین اعمال طلقی می‌شود و می‌تواند مجازاتی بسیار سنگین در پی داشته باشد.

.بررسی اسناد احادیث مربوط به خردسالی عایشه به‌هنگام نکاحش با پیامبر مسلمانان
خردسال بودن عایشه به‌هنگام جماع پیامبر اسلام با او، خبری است که به کرّات و از طریق‌های گوناگون در معتبرترین منابع تاریخی‌یِ اسلامی نقل شده است. دکتر جبریا فؤاد حدّاد (Shaykh Gibril F. Haddad) از علما و مترجمان برجسته و مشهور مسلمان، در این‌باره چنین اظهار داشته است:
این خبر از عایشه متواتر (mass-transmitted) می‌باشد. این خبر توسط بیش از یازده راوی‌یِ معتبر از تابعان روایت شده است. علاوه بر این‌ها، می‌توان به سایر اصحاب مهم، مانند ابن مسعود اشاره نمود؛ و نیز به راویان مهم دیگری که این خبر را از افرادی غیر از عایشه، مانند قتاده، روایت نموده‌اند. [4]
در واقع، بر پایه‌ی اسناد و شواهد موجود، چنین به نظر می‌رسد که منکران خردسال بودن عایشه هنگام نکاح پیامبر مسلمانان با او، در صورتی که صحت این اخبار را منکر شوند، اصل تواتر در نقد روایات و اخبار اسلامی را به زیر سؤال برده‌اند. اگرهم بپذیرند که این روایات به‌واقع از خودِ عایشه نقل شده‌اند، بایستی او را دروغ‌گو خطاب کنند. در این حالت البته بایستی این را نیز بپذیرند که دروغ‌های بزرگ این‌چنینی در صدر اسلام به‌راحتی بیان و به‌شکل متواتر و مکرر نقل و ثبت می‌شدند و صحابه و کسانی که به نقل و ثبت آیات و روایات مشغول بودند از کنار آن‌ها با بی‌تفاوتی می‌گذشتند. البته، در این‌صورت، قرآن و بخش مهمی از سنت را نیز بایستی گردآوری‌شده و تثبیت‌شده در یک چنین فضایی و توسط چنین افرادی بدانیم. می‌بینیم که در هر حال، مسأله‌ای که روایاتِ موجود مبنی بر خردسال بودن عایشه هنگام عقد با پیامبر اسلام برای شرع اسلام ایجاد می‌کند، مشکلی نیست که سطحی یا به‌سادگی قابل‌حل باشد..
نقد مهم‌ترین اعتراض‌های منکران خردسال بودن عایشه به‌هنگام نکاحش با پیامبر مسلمانان
انکار اعتبار تاریخی روایاتی که خردسال بودن عایشه در زمانی که پیامبر اسلام با او هم‌خوابه شد، همان کاریست که تعدادی خاص از اسلام‌گرایان انجام می‌دهند تا دامان اسلام را از شرم و ننگ سکس پیامبرشان با خردسالان پاک نمایند. این افراد برای توجیه این انکارشان تلاش می‌کنند تا پاره‌ای روایات دیگر را با خردسالی عایشه متناقض جلوه دهند. آنان معمولاً، بر اساس تعابیرشان از این روایات، مدعی می‌شوند که عایشه در زمان نکاحش با پیامبر اسلام خردسال نبود، بلکه پیرامون هجده تا بیست سال از عمرش می‌گذشت! البته،‌ عموم مواردی که این افراد مطرح می‌کنند دروغ یا تحریف‌شده هستند. ما این نوشتار را با طرح این موارد و ارائه نقدهایی مختصر و مفید بر آن‌ها به پایان می‌بربم.
اعتراض نخست:
طبق نقل بزرگان اهل‌سنت، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده و در سال اول هجري بيست و هفت سال داشته است. پس،‌ عائشه در سال اول هجرت ۱۷ سال سن داشته است. این يعنی، عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا (در سال دوم هجری) ۱۹ سال داشته است.
همچنین، اسماء در سال هفتاد و سه هجری از دنيا رفته است؛ در حالی كه صد ساله بوده است. پس، او در سال اول هجری ۲۷ ساله بوده است. در نتیجه، عایشه در این سال ۱۷ سال سن داشته است.
پاسخ:
برخلاف عایشه، اسماء شخصیت بی‌اهمیتی بوده است. نبودِ دقّت در ذکر سنّ او -با توجّه به این‌که سالیان بسیار درازی عمر نموده و آن دوران برای کسی گواهی‌یِ تولد صادر نمی‌کردند- کاملاً محتمل است. محتملاً، ذکر صد سال برای عمر او، بیشتر به خاطر رند بودن رقم صد و درازایِ عمر او بوده است. به‌سادگی امکان دارد که سن واقعی‌یِ او حدود ۹۰ سال بوده باشد. دکتر جبریا فؤاد حدّاد در این رابطه چنین توضیح داده است: «ابن‌کثیر، بر اساس روایت ابن ابی الزناد، اظهار داشته که اسماء ده سال از عایشه بزرگ‌تر بود. با این وجود، الذهبی، در سیر إعلام النبلاء، اظهار داشته که اختلاف سنی بین این‌دو بیش از ده سال بوده و این اختلاف تا ۱۹ سال بوده است و او در این‌جا بیشتر قابل‌اتکا می‌باشد.»
اعتراض دوم:
ابن هشام نام عائشه را جزء كساني می‌آورد كه در سال اول بعثت ايمان آورده‌اند؛ در حالی كه هنوز كودک بوده است: «إسلام أسماء وعائشة ابنتي أبي بكر وخباب بن الآرت وأسماء بنت أبي بكر وعائشة بنت أبي بكر وهي يؤمئذ صغيرة وخباب بن الأرت حليف بني زهرة.» (الحميري المعافري، عبد الملك بن هشام بن أيوب ابومحمد (متوفاي213هـ)، السيرة النبوية، ج 2 ، ص 92 ، تحقيق طه عبد الرءوف سعد، ناشر: دار الجيل، الطبعة: الأولى، بيروت – 1411هـ.)
همچنین، برطبق ابن هشام، عایشه پیش از آن‌که عمر بن خطاب اسلام بیاورد، جزء مسلمان بوده است.
اگر عائشه در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت)، هفت ساله بوده باشد، در سال دوم هجری (سال ازدواج رسمی با رسول خدا) ۲۲ ساله خواهد شد.
پاسخ:
در سیرة ابن هشام، هیچ ذکری موجود نیست که ثابت کند که عایشه در سال اول بعثت، یا حتّی لزوماً پیش از عمر بن خطاب، اسلام آورده باشد. بلکه همان‌طور که دکتر جبریا فؤاد حدّاد اظهار داشته است: «ابن هشام عایشه را در بین کسانی که ”به‌خاطر یا به‌واسطه‌ی ابوبکر مسلمان شدند“ ذکر کرده است.» در صحیح البخاری از عایشه روایت شده است:
هرگز بیاد ندارم که والدینم دینی غیر از دین حق (یعنی، اسلام) داشته باشند و روزی را به یاد ندارم که رسول الله در صبح و ظهر به عیادت ما نمی‌آمد. (جلد ۵، کتاب ۵۸، شماره‌یِ ۲۴۵)
اگر عایشه اندکی پیش از اسلام آوردن عمر (در سال ششم بعثت) به دنیا آمده باشد، مسلماً توسط سیرة‌نویسان چنین فرض گرفته شده است که به پیروی از پدرش ابوبکر و مادرش ام رومان، مسلمان بوده است.
کلاً، این‌که نخستین مسلمانان سال‌های نخستین اسلام دقیقاً چه کسانی بودند، و این‌که چه کسی بعد از چه کسی اسلام آورد، یکی از آن مواردی است که قول دقیق و کاملاً موثقی برای آن وجود ندارد. هیچ‌کس نمی‌داند ترتیب وقایع دقیقاً چه بوده است. توسل به چنین اقوالی (مانند این مورد یا اختلاف سنی اسماء با عایشه) بیشتر به ”ماهی‌گیری از آب گل‌آلود“ می‌ماند تا تحقیقاتی صادقانه و اصولی.
اعتراض سوم:
در صحیح بخاری از قول عایشه روایت شده است: «لقد نزل قوله تعالى: ”بل الساعة موعدهم والساعة أدهى وأمر“ -سورة القمر- وأنا جارية ألعب بمكة.» این روایت مبنی بر آن است که او در زمان نزول سورة القمر دختر جوانی (جارية) بوده است.
پاسخ دکتر جبریا فؤاد حدّاد به این سخن:
استادان حدیث، سیرة‌پژوهان و مفسّران قرآن بر این‌که واقعه‌یِ شق‌القمر پنح سال پیش از هجرت نبی (صلى الله عليه وسلم) به مدینه رخ داد، هم‌نظر هستند. پس، تأیید شده است که مادرمان عایشه بین سال‌های هفت یا هشت پیش از هجرت متولد شده است و این سخن که او پنح سال پیش از هجرت ”جاریة“ یا ”دختر کوچکی“ بوده است، با این‌ واقعیت تاریخی که او در زمان نزول این سوره پیرامونِ دو یا سه سال سنّ داشته، مطابق است. یک دختر دو ساله نوزاد به‌شمار نمی‌آید. او می‌تواند به اطراف بدود [و بازی کند]، همان معنایی که از لغت ”جاریة“ برمی‌آید.
اعتراض چهارم:
بر طبق روایات، عایشه در غزوات بدر و احد مسلمانان را همراهی می‌کرده است. همچنین، در کتب حدیث و تاریخ روایت شده است که کسی زیر پانزده سال حق شرکت در غزوة احد را نداشت. این نشان می‌دهد که عایشه در آن زمان نه یا ده سال سن نداشته است.
پاسخ دکتر جبریا فؤاد حدّاد:
نخست آن‌که این منع تنها شامل مبارزان بوده است و پسران، زنان و دختران غیرمبارز را شامل نمی‌شده است. دوم آن‌که در بخاری و مسلم نقل شده است که أنس روایت کرده است که عایشه‌یِ یازده‌ساله و مادرش را دیده که لباس‌های خود را بسته بودند و برای مبارزان آب می‌بردند.
برگرفته از صفحه فیس بوک انتقاد از اسلام . رها  


Balatarin

چرا دراسلام برای تنبیه باید از بدن زن سوء استفاده شود ؟؟؟



طبق قوانین اسلام اگر مردى همسرش را سه بار طلاق دهد، آن زن بر وى حرام مىشود و حلال شدن دوباره منوط به این است که زن با مردى دیگر ازدواج کند و پس از آمیزش ، آن مرد او را طلاق دهد. !!!!

برخی این قانون را اینگونه توجیه می کنند که این امر برای تنبیه طرفین و مذمت طلاق است!
پاسخ می دهیم اگر این امر برای تنبیه است ، چرا برای این تنبیه از بدن زن باید سوء استفاده شود ؟؟؟

___________________________________________________
سوره بقره آیه 230
و اگر بار سوم او را طلاق داد، دیگر آن زن براى او حلال نمى شود تا این که زن، خود را به همسرى مردى دیگر درآورَد. پس اگر همسر دوم او را طلاق داد، بر زن و همسر گذشته اش ـ اگر مى پندارند که حدود خدا را بر پا مى دارند ـ گناهى نیست که با عقد مجدد به یکدیگر باز گردند. اینها مقرراتى است که خدا آن ها را بیان مى کند تا مردمى که اهل دانشند از آن بهره برند!

به مردی که با زن ازدواج سوری می کند محلل می گویند. و همواره در طول تاریخ اسلام ، روحانیون مبارز این امر خطیر را به عهده داشته اند...



Balatarin

ای مسلمان ,من توهین می کنم ، به مقدسات تو توهین می کنم

من توهین می کنم ،به مقدسات تو توهین می کنم،
من به دینی که زن را از بیضه ی چپ مرد کمتر می داند توهین می کنم،
من به دینی که دستور سر بریدن مخالفانش را می دهد توهین می کنم،
من به دینی که مخالفان اسلام را نجس می داند توهین می کنم،من به دینی که اجازه غنیمت گرفتن زنان را می دهد توهین می کنم،
من به دینی که چند همسری را رواج می دهد توهین می کنم،
من به دینی که فرمان قطع انگشت و دست و پا را می دهد توهین می کنم،
من به دینی که تهدید به شکنجه سوزانده شدن در آتش می کند توهین می کنم،
من به دینی که دختر 9 ساله را آماده سکس می داند توهین می کنم،
من به دینی که فرمان جنگ با غیر مسلمانان را می دهد توهین می کنم،
من به دینی که اعراب مهاجم با حمله به کشورم ، رواجش دادند، توهین می کنم،
من به دینی که زن را کالا فرض می کند و او را ناقص العقل می داند توهین می کنم،
من توهین را از ابراهیمی یاد گرفتم که تبر بر داشت و بت هایی را که برای مردم مقدس بودند شکست.

منابع استناد شده : قانون مجازات اسلامی مواد 300 و 435/سوره های محمد آیه 4/انفال 12/احزاب61/بقره191 و 193 / توبه5/ توبه 14/ توبه 23 / توبه 28 / توبه 29/ توبه 123 / نساء 24 / نهج البلاغه نامه 31 / نهج البلاغه خطبه 80/نساء


بر گرفته از صفحه فیس بوک ما همه بد حجابیم
Balatarin

شنبه

از تهران تا قاهره، مستندی درباره واپسین روزهای زندگی‌ محمدرضا شاه پهلوی با حضور و به روایت شهبانو فرح پهلوی

Balatarin

خانواده امیر حکمتی، زندانی محکوم به اعدام:از وضعیت امیر بی‌خبریم

خانواده امیر حکمتی که در ایران، به‌اتهام جاسوسی برای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، محکوم به مرگ شده بود، می‌گویند اطلاعات بسیار اندکی از وضعیت او دارند.

به‌ گزارش رادیو فردا به نقل از آسوشیتدپرس، خانواده امیر حکمتی، روز جمعه با انتشار بیانیه‌ای اعلام کردند که از اوایل بهار امسال که یکی از خبرگزاری‌های ایرانی، از رای دیوان عالی ایران به تجدید محاکمه این شهروند ایرانی- آمریکایی خبر داد، اطلاع چندانی از وضعیت امیر حکمتی ندارند.

امیر حکمتی که پیش از این در نیروی دریایی آمریکا خدمت ‌کرده است، اوایل سال جاری میلادی برای دیدار از بستگانش به تهران سفر کرد، اما به اتهام جاسوسی بازداشت و به اعدام محکوم شد. اما در زمستان سال گذشته٬ سخنگوی قوه قضائیه ایران اعلام کرد که این حکم در دیوان عالی٬ لغو شده است.

آقای حکمتی از آن زمان در انتظار محاکمه مجدد است.
Balatarin

به دانشمند زندانی: امید کوکبی



کلمه :محمد نوریزاد:
امید عزیز، شرمنده ام که در این سی و سه سال پس از انقلاب، ما حاکمان شیعی این سرزمین بلادیده، مجاورانِ غیرتمندِ دینی که نه، آدم های انسان که نه، حتی شهروندان شایسته ای نیز برای تو و هم کیشان تو نبوده ایم. در سال های پیش از انقلاب، ما و شما رابطه ی خوبی با هم داشتیم. گذشته از مختصاتی که درهرکجا یافت می شود، هم ما هم شما، درسرزمین مادری مان ایران، محترم و آزاد و بهره مند از حقوق یکسان بودیم. نه کسی شما را به اسم ترکمن و سنی و مرزنشین، تحقیر می کرد و نه کسی ما را به صرفِ مرکزنشینی و پارسی گویی برقله ی بهره مندی می نشاند.
امروز اما تو، نه بخاطر سنی بودنت، و نه بخاطر ترکمن بودنت، بل بخاطر این که هم جوانی و هم نابغه ای در زندانی. سنی بودن و ترکمن بودن تو، درد مضاعفی است که آرامش حسد ورزانِ ما را روفته. و این یعنی: جهالتِ آذین بسته و دستوریافته و بر سریرِ قدرت نشسته ای که تو را از آسمان درخشش به زیرمی کشد و به زندان می افکند، از تماشای نبوغ تو در رنج است. او از این که یک جوان سنیِ ترکمن به قله ای از بلندای نبوغ دست یافته، درد می کشد و به خود می پیچد. و چون رشته های امور در دست اوست، سوزش خود را با درانداختن تو به زندان و پوشاندن لباس جاسوسی به تنت، التیام می دهد.
پسرم، من بجای همه ی آنانی که قدر تو را ندانسته و نمی فهمند و با تو جفا کرده و می کنند، یا نه، قدر علم و نبوغ تو را نیک می دانند اما جاسوسیِ تو را سناریو کرده اند تا میان زندان و همکاری، تو همان همکاری با دانش نیم بند هسته ای شان را بپذیری، از تو پوزش می طلبم.
من شرمنده ام که قدر تو را و علم تو را در دخمه های زندان اوین اینچنین به خاک انداخته اند. و از دانشمند جوانی چون تو پرچمی افراخته اند که تنها توفان تهمت بر آن بوزد. تو به گمان من و بسیاری چون من، جوانی پاک و شایسته و وطن دوست و کارآمدی. به گمان من، تو اگر فرزند یکی از دزدان دولت بودی، یا پسر یکی از برادران لاریجانی، یا پسر آدمهای کوچکی که برمنصب های بلند چنگ برده اند، نه هر سال که هر روز و به هر بهانه برای تو مراسم بزرگداشت و پاسداشت عَلَم می کردند.
بازجویانِ خفیفِ تو، به ناجوانمردانه ترین شکل ممکن، که نشانه های این ناجوانمردی را مگر در سیستم های امنیتی و اطلاعاتی شوروی سابق بشود رد گرفت، مراتبی از جاسوسی را برای تو پرونده کردند و همان پرونده های مرتب شده را به قاضیان بی اراده و مرعوب دستگاه قضا سپردند و امضای آنان را بر حکم زندان تو نشاندند. که یعنی: یا در زندان بمان بپوس، یا بیا و با سایت های اتمیِ ما همکاری کن.
امید عزیز، من ازطرف همه ی آنانی که به تو انگ جاسوسی زده اند وحال آنکه خود می دانند تو یکی ازپاک ترین و شایسته ترین فرزندان این سرزمینی، از تو پوزش می خواهم. ازطرف کسانی که تو را از مسیر علم بازداشتند و به زندانت انداختند، از تو پوزش می خواهم. از طرف کسانی که آوازه ی بی گناهی و نبوغ تو را شنیدند و با پلشتیِ تمام به حبس و شکنجه ی روحی تو دستور فرمودند، از تو پوزش می خواهم.
امید عزیز، تو در کنار عزیزانی که با تو در زندانند، چه آقای موسوی و همسر باشرفش، چه آقای کروبی، و چه همه ی آنانی که بجرم های بی دلیل در حبس و زندان و تنگنایند، سندی هستید برای رسوایی آنانی که سخن حق را برنمی تابند. عقل را برنمی تابند. جامعه و افکار عمومی را برنمی تابند. امروز و آینده را برنمی تابند. و آنچه را که برمی تابند، دروغ و غارت و زشتکاری است.
امید عزیز، درزندان بمان و سرت را بالا بگیر که هر روز زندان شمایان، خشتی از ستون برقراری این جماعت خدانشناس را بیرون کشیده و می کشد و ما را به دیدار روزهای خوب و تهی ازنفرت و آکنده از درستی بشارت می دهد.
منبع: وب سایت نویسنده
*****
امید کوکبی دانشمند جوان کشورمان و دارنده ی مدرک فوق دکترای لیزر ازدانشگاه تگزاس آمریکا، اردیبهشت ماه سرانجام پس از ١۵ماه بازداشت موقت، در دادگاه نمایشی که تحت عنوان “دادگاه متهمان به همکاری با موساد در اسراییل” تشکیل شده بود از سوی قاضی صلواتی به تحمل ١٠ سال حبس به جرم ارتباط با کشور متخاصم امریکا، کشوری که امید کوکبی در آن مشغول به تحصیل بوده است، محکوم شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، دادگاهی نمایشی به ریاست قاضی صلواتی با حضور ١۵ متهم به جاسوسی برگزار شد که توسط رسانه های حکومتی از جمله صداوسیما تحت عنوان دادگاه جاسوسان اسراییل تحت پوشش رسانه ای قرار گرفت.
اما امید کوکبی از هرگونه اظهار نظر در جلسه دادگاه خودداری کرد و متعاقب آن به ١٠سال حبس محکوم شد.
امیدکوکبی به دنبال پایان تحصیلات در دانشگاه صنعتی شریف برای ادامه تحصیل راهی اروپا و امریکا شد و موفق به اخذ مدرک فوق دکترا ی لیزر از دانشگاه تگزاس آمریکا گردید، در سال های اخیر مقامات سازمان انرژی اتمی و همچنین برخی دانشگاه های وابسته به سپاه پاسداران بارها به وی پیشنهاد همکاری و فعالیت در پروژه های لیزری و مخابراتی داده بودند که کوکبی این پیشنهادات را ردکرده بود.
در دوران بازداشت نیز بازجویان از طریق فشار بر امید کوکبی و خانواده اش تلاش داشتند او را به همکاری در پروژه های جمهوری اسلامی مجاب کنند اما کوکبی گفته بود همواره آماده افتخارآفرینی برای کشورش از طریق فعالیت های دانشگاهی است اما هیچ علاقه ای به همکاری در پروژه های نظامی ندارد.
در مدت ١۵ماه بازداشت امید کوکبی، دانشمند ٣٠ ساله کشورمان، بسیاری ازنهادها و شخصیت های علمی داخلی و خارجی خواهان آزادی وی شده بودند که از جمله می توان به نامه جمعی از برندگان جایزه نوبل فیزیک به آیت الله خامنه ای و نامه ده ها تن از برندگان المپیادهای علمی جهانی و نامه انجمن های معتبر علمی از جمله انجمن IEEE اشاره کرد.
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر ایران نیز در گزارش خود نسبت به وضعیت امید کوکبی ابراز نگرانی کرده بود.
Balatarin

واقعیت‌های ناگفته درباره بشار اسد؛ آنچه مردم ایران نباید بدانند


کلمه – زهرا امیری:
سوریه خونین ترین روزهای خود را پشت سر می گذارد، آمار کشته شدگان درگیری ها در هر یک از روزهای اخیر بیشتر از ۱۰۰ نفر بوده است و بشار اسد رئیس جمهور نسبتا جوان سوریه که مدرک دکترای چشم پزشکی خود را از دانشگاهی در لندن دریافت کرده است، با وجود دعوت گسترده جامعه جهانی برای کناره گیری از قدرت، همچنان در مقام خود باقی مانده و صفحات تاریک تری در کتاب های تاریخ برای خود رقم می زند.
کسی که آغاز دوران ریاست جمهوری او در سوریه به دلیل مدرنیزاسیون و ایجاد فضای باز اجتماعی، بهار دمشق نام گرفته بود، اکنون پاسخ معترضان را در دمشق و حلب با گلوله تانک می دهد و از کودکان به عنوان سپر انسانی در جنگ استفاده می کند.
جریان حاکم در ایران از ابتدای اعتراضات سوریه بی قید و شرط از رژیم دمشق حمایت کرده است، بسیاری از تحلیلگران سیاسی سقوط رژیم بشار اسد را پایانی بر اتحاد محوری این کشور با حاکمیت ایران می دانند. در تمامی این سال ها دولت همواره پاسخ تهدیدهای اسرائیل را با تهدید داده است و مسلما یکی از نقاط اتکا و دلگرمی های ایران در این تهدیدها سوریه است. اما رسانه های دولتی ایران دلایل حمایت از سوریه را چیز های دیگری معرفی می کنند.
آیا بشار اسد شیعه است؟
رسانه های حکومتی در ایران با شیعه نامیدن علویان سوریه سعی دارند بر احساسات مذهبی مردم تاثیر بگذارند. البته بی گمان در تحولات اخیر خاورمیانه اختلافات مذهبی و فرقه ای نقش عمده ای بازی می کند. اما بر خلاف القائات دروغ رسانه های دولتی، علویان سوریه شیعه نیستند!
علویان سوریه از فرقه نصیریه هستند که یک گروه مذهبی عرفانی در سوریه است. نصیریه در قرن پنجم هجری قمری از شیعه امامیه منشعب شد. علویان سوری تا دوران جدید از نظر شیعیان بدعت‌گذار شمرده می‌شدند.
امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان بنا به ملاحظات سیاسی و برای ایجاد اتحاد با حافظ اسد رهبر پیشبن سوریه و پدر بشار اسد، علویان سوری را با شیعیان یکی و متحد اعلام کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، جمهوری اسلامی نیز ادعای تشیّع خاندان حاکم در سوریه را توجیهی ایدئولوژیک برای ائتلاف استراتژیک دو کشور در منطقه گرفت؛ توجیهی که در ماه های اخیر برای تحریک عواطف و احساسات مذهبی مردم ایران بار ها مورد استفاده قرار گرفته است.
آشنایی با این فرقه به توضیحات مفصل نیازمند است که در این یادداشت نمی گنجد، اما همین بس که بدانیم: تعالیم نصیریه عبارت است از التقاط عناصر شیعه و مسیحیت و معتقدات ایران پیش از اسلام. به عقیده آنها خدا، ذات یگانه اى است مرکب از سه اصل لا یتجزى بنامهاى: «معنى»، «اسم»، «باب»، این تثلیث به نوبت در وجود انبیاء مجسم و متجلى گشته است و آخرین تجسم با ظهور اسلام مصادف شد و آن ذات یگانه در تثلیث لا یتجزایى در وجود على(ع) و محمد(ص) و سلمان فارسى تجسم یافت، بدین سبب تثلیث مزبور را با حروف عمس (ع – م – س) معرفى مى کردند که اشاره به حروف اول سه اسم على(ع) و محمد(ص) و سلمان است. توضیح این عقیدۀ ایشان بر این مبناست که آنان على بن ابى طالب(ع) را به مثابه خداى بزرگ قدیم و ازلى تقدیس مى کنند.
اما سوء استفاده از مذهب تنها وسیله ای نیست که بشار اسد برای موجه جلوه دادن خود از آن سود برده است. تعداد عکس های او و همسرش در مجله های مد غربی، کمتر از عکسهای او در مراکز مذهبی و صف نمازگزاران نیست.
چهره واقعی خانواده اسد
تا همین اواخر برای بعضی روزنامه نگاران خاص، سوریه در نقش یکی از کشور های مهمان نواز در خاورمیانه ایفای نقش می کرد. در حالی که سوریه همواره کشوری بوده که اگر خبرنگاری می توانست به آن وارد شود به طور عادی و مرتب مورد آزار اذیت قرار می گرفت.
برای روزنامه نگاران دسته اول، سوریه تا همین اواخر کشوری بود با رئیس جمهوری تحصیل کرده به نام بشار اسد که به زبان انگلیسی مسلط است و همراه با همسر زیبایش اسما، که در انگلستان متولد شده عصری جدید از آزادی و موفقیت را هدایت می کردند. البته داشتن چنین تصور و عقیده ای تصادفی نیست. با کمک مشاوران روابط عمومی گران قیمت، یعنی کسانی که در دولت های کلینتون، بوش و تاچر کار می کردند، رئیس جمهور سوریه و خانواده اش در پنج سال گذشته به دنبال این بودند که خود را در رسانه های غربی خوش برخورد، مترقی و حتی فریبنده جلوه بدهند.
اسماء اسد، بانوی اول سوریه، همواره یکی از موضوعات مجلات مد اروپایی از جمله نشریه آلمانی وگ بود. شرکت آمریکایی براون لوید جیمز در واشنگتن که رابط میان همسر بشار اسد و مجله وگ بود، ماهانه پنج هزار دلار دریافت می کرد. اسدها برای کسب شهرت در رسانه های غربی از راه های مختلفی استفاده می کردند. اسما اسد در موسسات خیریه زیادی فعالیت می کرد. او در سال ۲۰۰۶ با تیم بل که از مشاوران رسانه ای مارگارت تاچر بود، تماس گرفت و از او خواست تا ترتیبی اتخاذ کند که بانوی اول سوریه در جلسات حقوق بشری که چند نفر از همسران رئیس جمهور های دنیا در آن شرکت می کردند، حضور داشته باشد.
خوش لباس و تابع مد بودن اسماء اسد و فعالیت در بنیاد های خیریه ای و حقوق بشری باعث شده بود او را دیانای شرق بنامند؛ تا جایی که در سال ۲۰۰۹ هافینگتون پست مقاله ای با عنوان: «اسماء اسد، بانوی اول سوریه و زیبایی طبیعی» منتشر کرد.
اگر خیزش های اخیر در کشور های عربی رخ نمی داد و اعتراضات مردمی در سوریه آغاز نمی شد، شاید به این زودی ها کسی نمی فهمید که ارزش ها و اولویت های انسانی هیچ سنخیتی با تبلیغات رسانه ای خانواده اسد نداشته است.
پناهندگی سیاسی
پس از درگیری های خونین روزهای اخیر، دبیرکل اتحادیه عرب اعلام آمادگی این سازمان برای پناه‌دادن به اسد و خانواده‌اش را اعلام کرد، مشروط بر این‌که اسد از مقام خود کناره‌گیری کند. منصف مرزوقی، رئیس جمهوری تونس، نیز در ماه آوریل به اسد پیشنهاد پناهندگی به تونس را مطرح کرده بود، البته در صورتی که اسد به ناآرمی‌ها پایان دهد. پیش از این هم اخبار تأییدنشده‌ای در مورد احتمال پناهندگی بشار اسد به روسیه مطرح شده بود.
در روزهای اخیر بشار اسد دو بار در تلویزیون دولتی سوریه ظاهر شد، نمایشی که تنها هدف آن اثبات زنده بودن اوست. پایان رژیم بشار اسد قریب الوقوع به نظر می رسد. اما بنابر ادعای تلویزیون سوریه، اوضاع در پایتخت آرام است و از هلیکوپترهای جنگی علیه مخالفان استفاده نمی‌شود و سلاح شیمیایی هم علیه معترضان داخلی به کار گرفته نخواهد شد.
با این حال، مخالفان می گویند اقدامات ارتش سوریه برای عقب راندن مخالفان مسلح بشار اسد از دو شهر دمشق و حلب، دوچندان شده است. یکی از مخالفان دولت که ساکن منطقه مزه در دمشق است، به خبرگزاری رویترز گفته است که در حمله نیروهای دولتی به این منطقه، بیش از هزار نفر از نیروهای ارتش و شبه‌نظامیان هوادار دولت حضور داشتند. این حمله تحت حمایت نیروهای زرهی، تانک‌ها و بولدوزرها انجام شد.
برخی مخالفان دولت نیز در تماس‌های تلفنی به رویترز گفته اند که نیروهای دولتی دست‌کم ۲۰ نفر را در منطقه اعدام کرده‌اند. گزارش شده است که لشکر چهارم ارتش سوریه نیز حمله به منطقه برزه در شمال شرق دمشق را به عهده داشته است. این لشکر تحت فرماندهی ماهر، برادر بشار اسد است.
اتحادیه اروپا تحریم های بیشتری علیه سوریه وضع کرده و می توان گفت که کار برای اسد و اطرافیانش تمام شده است، با این حال باید دید بشار اسد تا کی پشت چهره‌ی شیعی- مدرنی که از خود ساخته، تا کی قصد دارد پنهان شود و بالاخره این نمایش خیمه شب بازی خونین، چه زمانی پایان خواهد یافت.
Balatarin

محکومیت رجبعلی مزروعی به ۱۸ ماه حبس


خبرگزاری هرانا - رجبعلی مزروعی که هم‌اکنون در خارج از کشور به سر می‌برد به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به رئیس جمهور به حبس محکوم شد.
مشرق گزارش داده، رجبعلی مزروعی نماینده مجلس ششم که در جریانات حوادث سال ۸۸، همراه تعدادی از اعضای خانواده خود به خارج از کشور رفته، به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام به یکسال حبس محکوم شد.
وی همچنین به جرم توهین به رئیس جمهور نیز به شش ماه حبس و ۵ سال ممنوعیت از عضویت در احزاب، تشکل‌ها و فعالیت‌های رسانه‌های و مطبوعاتی محکوم شد.
حکم وی توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب صادر شده است.
بررسی موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:
•    بند ۱ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هیچکس را نمی‌توان بمناسبت عقایدش مورد مزاحمت اخافه قرار داد.
•    بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدات خواه شفاهاً یا بصورت نوشته یا چاپ یا بصورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می‌باشد.
•    ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد.

Balatarin

یک فعال سیاسی عرب در شهر حمیدیه بازداشت شد


خبرگزاری هرانا - حبیب حلفی فعال سیاسی عرب روز شنبه دوم مرداد در منزل خود در شهر حمیدیه بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حبیب حلفی که سابقه دوبار بازداشت را دارد سال ۸۸ با تحمل دو سال حبس از زندان آزاد شده بود.
از علت بازداشت و اتهام وی اطلاعی در دست نیست و پیگیری خانواده وی جهت کسب اطلاع از محل بازداشت وی تاکنون بی‌نتیجه مانده است.
گفتنی است، برادر وی علی حلفی از زندانیان سیاسی تبعیدی به زندان گناباد است که به ۳۰سال حبس تعزیری توام با تبعید محکوم شده است.
بررسی موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:
•    اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی: تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.
•    اصل ۱۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی: مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ،‌نژاد، زبان و مانند این‌ها سبب امتیاز نخواهد بود.
•    ماده ۲۶ و ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: کلیه اشخاص در مقابل قانون متساوی هستند و بدون هیچگونه تبعیض استحقاق حمایت بالسویه قانون را دارند. از این لحاظ قانون باید هر گونه تبعیض را منع و برای کلیه اشخاص حمایت مؤثر و متساوی علیه هر نوع تبعیض خصوصاً از حیث‌نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقاید سیاسی و عقاید دیگر، اصل و منشاء ملی یا اجتماعی مکنت، نسب یا هر وضعیت دیگر تضمین بکند و در کشورهائیکه اقلیتهای مزبور را نمی‌توان از این حق محروم نمود که مجتمعاً با سایر افراد گروه خودشان از فرهنگ خاص خود متمتع شوند و بدین خود متدین بوده و بر طبق آن عمل کنند یا بزبان خود تکلم نمایند.
•    بند ۱ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هیچکس را نمی‌توان بمناسبت عقایدش مورد مزاحمت اخافه قرار داد.
•    بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدات خواه شفاهاً یا بصورت نوشته یا چاپ یا بصورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می‌باشد.
•    بخش الف ماده ۱۵ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی: شرکت‌ در زندگی‌ فرهنگی‌ برای عموم، بایستی به رسمیت شناخته شود.
•    بند ۱ ماده ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هرکس حق آزادی و امنیت شخصی دارد. هیچ کس را نمی‌توان خودسرانه دستگیر یا بازداشت کرد.
•    ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد.
بند ۱ ماده ۱ اعلامیه مربوط به اشخاص متعلق به اقلیت‌های ملی یا قومی، دینی و زبانی: از موجودیت و هویت ملی، قومی، فرهنگی، دینی و زبانی اقلیت‌ها در سرزمین‌های خود حمایت و ایجاد شرایط را برای ارتقای این هویت تشویق شود.
•    بند ۱ ماده ۱ اعلامیه مربوط به اشخاص متعلق به اقلیت‌های ملی یا قومی، دینی و زبانی: از موجودیت و هویت ملی، قومی، فرهنگی، دینی و زبانی اقلیت‌ها در سرزمین‌های خود حمایت و ایجاد شرایط را برای ارتقای این هویت تشویق شود.
•    بند ۱ و ۲ ماده ۲ اعلامیه مربوط به اشخاص متعلق به اقلیت‌های ملی یا قومی، دینی و زبانی: اشخاص متعلق به اقلیت‌ها حق دارند در نهان و به طور علنی، آزادانه و بدون مداخله و یا هر شکل از تبعیض، از فرهنگ خاص خود بهره‌مند و برخوردار شوند، دین خود را اعلام و به آن عمل کنند و به زبان خاص خود سخن بگویند و به صورتی موثر در زندگی فرهنگی، دینی، اجتماعی، اقتصادی و عمومی شرکت کنند.
Balatarin

سرکوب اعتراضات زندانیان سنی در زندان مرکزی زاهدان


خبرگزاری هرانا - در جریان سرکوب اعتراضات زندانیان سنی مذهب، زندان مرکزی زاهدان دست کم ۸۰ تن از زندانیان به مکان نامعلومی منتقل شده و عده‌ای از ایشان نیز پس از ضرب و شتم به انفرادی زندان منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حدود دو ماه پیش، چند زندانی سیاسی بلوچ از جمله شیراحمد شیرانی و عبدالوهاب ریگی به علت داشتن ریش، مسواک چوبی و یقه سنتی (ظاهر مذهبی اهل سنت) با ضرب و شتم شدید گارد ضد شورش در زندان مرکزی زاهدان، به قرنطینه زندان انتقال داده شدند.
این رفتار غیر انسانی ماموران، با اعتراض دیگر زندانیان سنی مذهب روبرو شد بطوری که در نتیجه این اعتراضات، آتش سوزی شدیدی در زندان رخ داد و مامورین از پشت بام زندان اقدام به تیراندازی کردند.
یکی از شاهدان عینی به هرانا گفت: گارد ضد شورش با یورش به زندان مرکزی زاهدان و به منظور سرکوب اعتراض زندانیان، حدود ۸۰ نفر از آن‌ها را به مکان نامعلومی انتقال داد و پس از گذشت چندین روز برخی از آنان را با اخذ تعهد و پس از تراشیدن ریش، دوباره به زندان مرکزی باز گردانده‌ شدند و برخی دیگر را به شهرهای سمنان، قزوین، تهران و اردبیل تبعید کرده‌اند و از سرنوشت برخی دیگر هنوز پس گذشت حدود دو ماه اطلاعی در دست نیست.
بررسی موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:
•    بند ۳ ماده ۷ کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتار‌ها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیر انسانی یا ترذیلی: افرادی که به اتهام ارتکاب جرمی تحت تعقیب قرار می‌گیرند باید در کلیۀ مراحل دادرسی از رفتاری عادلانه برخوردار شوند.
•    بخش اول ماده ۵۴ کنوانسیون حقوق زندانیان: هیچیک از کارکنان زندان حق ندارند در روابط خود با زندانیان متوسل به زور و خشونت شوند، مگر در مواقع دفاع شخصی یا اقدام به فرار زندانی و یا دفاع و مقاومت زندانی در خصوص انجام قوانین و مقررات. در این حالت کارمند یا افسر زندان نمی‌بایست بیش از حد نیاز، متوسل به زور شود و در مواقعی که مجبور به اعمال زور و خشونت شده، می‌بایست مراتب را بلافاصله به مدیر و مسئول زندان گزارش کند.
Balatarin

نگرانی از وضعیت فرزندان یک زوج زندانی مسیحی


خبرگزاری هرانا - یک کودک خردسال و یک نوجوان که پدر مادرشان به اتهام اعتقاد به مسیحیت در زندان بسر میبرند، در شرایط نگران کننده ای میباشند. این دو کودک تنها برای امرار معاش کار میکنند و نیمی از درآمد خود را برای هزینه های پدر و مادرشان در زندان میپردازند.
بنا به گزارش محبت نیوز، هلما و نیما فرزندان یک زوج نوکیش مسیحی (فریبا ناظمیان و همایون شکوهی) هستند که والدین آن‌ها از ماه‌ها پیش به جرم اعتقاد و ایمان به مسیحیت بازداشت و همچنان نیز در زندان بسر می‌برند. این دو برادر و خواهر بدون سرپرست و به دور از کانون خانواده روزگار سختی را در تنهایی می‌گذرانند.
هلما دختر ۱۲ ساله، تنها پشتیبان وی برادرش نیما ست. نیما دانش آموز و تنها ۱۷ سال دارد. وی در جریان بازداشت پدر و مادرش در ۱۹بهمن ماه ۱۳۹۰ حضور داشت و او نیز توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.
نیما بهمراه دو تن دیگر از نوکیشان مسیحی ساکن شیراز پس از ۳۶ روز باداشت و بلاتکلیفی با سپردن وثیقه (سند) ۱۰۰ میلیون تومانی بطور موقت از زندان آزاد شد.
این پسر نوجوان پس از آزادی موقت از زندان تنها به جرم اینکه مدتی را در زندان بوده، دیگر اجازه ادامه تحصیل در دبیرستان را نداشت و اکنون وضعیت تحصیلی‌اش در سال آینده که می‌تواند در سرنوشت آینده وی نقش مهمی داشته باشد در وضعیت نامعلومی قرار گرفته است.
نیما که سال سوم دبیرستان را کنار دوستان و همکلاسیان خود طی می‌کرد از روی ناچاری به تازه‌گی در یک مغازه کفش فروشی شغلی پیدا کرده و در شرایطی که تورم و گرانی در ایران بیداد می‌کند مجبور شده تا برای تامین هزینه‌های زندگی خود و خواهر کوچکش‌ کار کند تا کمک خرج خانواده‌ای باشد که امروز چنین جفایی را به خود می‌بیند.
نیما همچنین مسئولیت تامین هزینه‌های زندان را نیز بر عهده دارد و مجبور است با کار و حقوقی که دریافت می‌کند نیمی از آن را بابت هزینه‌های داخل زندان برای پدر و مادرش بپردازد.
از آن تلخ‌تر آنکه اقوام مادری هلما و نیما بخاطر ایمان آن‌ها و والدینش به مسیحیت طردشان کردند و اقوام پدری آن‌ها نیز در شیراز ساکن نیستند، نیما به خاطر اینکه خواهرش تنها نباشد مجبور است او را نیز به محل کارش به مغازه کفش فروشی ببرد و از او نگهداری کند.
تنها امید این دو کودک برخی از ایماندران مسیحی در شیراز و دوستان نزدیک خانوادگی آن‌ها هستند که با وجود گرانی و سختی معیشت گاهی از هلما مراقبت می‌کنند و در بعضی اوقات نیز وی را در نزد خودشان نگه می‌دارند. با اینحال هلما بودن در کنار برادر خود را ترجیح می‌دهد.
فریبا ناظمیان مادر بچه‌ها در هفته‌های گذشته در زندان ممنوع الملاقات بود و فرزندانش نتوانستند با مادرشان ملاقات کنند که این اتفاق تاثیر سختی بر روحیه آنان به خصوص دخترش داشت.
بر اساس گزارشات دریافتی از داخل زندان خبر می‌رسد که وضعیت جسمی خانم فریبا ناظمیان مادر بچه‌ها به شدت وخیم شده و از آن گذشته او بطور غیر عادی در خیاطی زندان وادار به کار شده است.
خانم فریبا ناظمینان که در بند زنان زندان نگهداری می‌شود بنا به گزارشهای مختلف، این بند از زندان شهر شیراز وضعیت ناگواری دارد و ایشان بهمراه بسیاری از زنان معتاد و متهم به قتل در آنجا نگهدای می‌شوند که امنیت این زندانی مسیحی را نیز تحت شعاع قرار داده است.
شرایط این خانواده نوکیش مسیحی با وجود دو فرزندشان به خصوص هلمای ۱۲ ساله به نوعی است که نبود آن‌ها در کنار یکدیگر ضربه شدید روحی را به کانون خانواده آن‌ها وارد می‌کند. گروههای مسیحی و فعالان حقوق بشر از مسئولان جمهوری اسلامی و بویژه مقامات قضایی استان فارس خواسته‌اند با توجه به اینکه فریبا ناظمیان مادر خانواده به شدت بیمار می‌باشد و از وضعیت جسمی خوبی برخوردار نیست و همچنین سرپرستی فرزندان آن‌ها نیز نامشخص است، هر چه سریع‌تر زمینه و شرایط آزادی این مادر را فراهم کنند.
خانم فریبا ناظمیان به همراه همسرش همایون شکوهی و سه تن دیگر از نوکیشان مسیحی ساکن شیراز به اسامی آقایان مجتبی حسینی، محمدرضا پرتویی (کوروش) و وحید حکانی که این افراد از زمان دستگیری در تاریخ ۱۹بهمن ماه ۱۳۹۰ همچنان در زندان عادل آباد شیراز در بازداشت بسر می‌برند.
این پنج نوکیش مسیحی اگر چه هنوز تفهیم اتهام نشده‌اند، اما برخی از مسئولین و مقامات قضایی اتهام این افراد را شرکت در جلسات خانگی - تبلیغ و ترویج مسیحیت، تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی اعلام کرده‌اند.
Balatarin

محکومیت یک زندانی سیاسی بلوچ به ۲۲ سال حبس و تبعید


خبرگزاری هرانا - شیر احمد شیرانی از سوی دادگاه انقلاب زاهدان به اتهام محاربه به ۲۲ سال حبس و تبعید به زندان اردبیل محکوم شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شیراحمد شیرانی که ۳ سال پیش در تهران دستگیر و پس از مدتی به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زاهدان انتقال یافت، اخیرا از سوی دادگاه انقلاب زاهدان به ۲۲ سال حبس توام با تبعید به زندان اردبیل محکوم شد.
نامبرده در طول مدت ۳ سال گذشته از حق مرخصی، ملاقات کابینی و حضوری محروم بوده است و تنها دوبار و در حدود ۲ دقیقه با خانوده اش تماس تلفنی داشته است.
وی پس از تحمل حدود ۳ سال بازداشت در بازداشتگاه وزارت اطلاعات به زندان مرکزی زاهدان منتقل شده و پس از آن حکم صادره به وی ابلاغ شده است.
گفتنی است وی از جمله زندانیانی است که پس از گذراندن حدود ۴۰ روز در زندان مرکزی زاهدان، او را به بهانه داشتن ظاهری مذهبی به قرنطینه و پس ازآن به مکان نامعلومی انتقال داده اند و تاکنون از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست و این امر باعث پریشانی خانواده اش نیز شده است.
Balatarin

نگرانی از امنیتی شدن اعتراض‌ مردم به گرانی‌ها

رهسا نیوز: تلاش مقام‌های جمهوری اسلامی برای جلوگیری از «امنیتی» شدن اعتراض‌ها به گرانی‌ها و درخواست از رسانه‌ها و روحانیون برای «امید» دادن به جامعه در برابر تحریم‌های بین‌المللی همچنان ادامه دارد.
در این رابطه کمیسیون اصل ۹۰ با هدف بر طرف کردن نارضایتی‌های مردم از گرانی‌ها و جلوگیری از تبدیل شدن آن به مسائل امنیتی٬ مسئولان اقتصادی دولت را به مجلس فراخوانده است.
مصطفی افضلی فرد٬ سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ به سایت «نسیم‌آنلاین» گفته که جلسه میان اعضای این کمیسیون و مسئولان اقتصادی دولت هفته آینده برگزار خواهد شد.
محمد حسینی٬ وزیر ارشاد هم از رسانه‌ها خواسته است: «با امیدبخشی به جامعه و هم‌افزایی با دستگاه‌ها و مسئولان، ‌ تحرکات رسانه‌ای سلطه‌گران را خنثی کنند.»
آقای حسینی همچنین از رسانه‌ها خواسته است: «توان مقاومت ملت را با دمیدن روح ‌ اتحاد، تلاش، عزتمندی و خوداتکایی در جامعه افزایش دهند.»
وزیر ارشاد در عین حال به رسانه‌ها گفته از «بزرگنمایی» مشکلات و چالش‌های اقتصادی خودداری کنند.
مقام‌های جمهوری اسلامی تمام توان خود برای مقابله با آثار بین‌المللی تحریم‌ها را از مدت‌ها پیش آغاز کرده‌اند٬ اما به دلیل ناکارآمدی دولت احمدی‌نژاد تاثیر این تحریم‌ها بیشتر از پیش‌بینی‌ها بوده است.
نظامیان و روحانیون حاکم بر ایران امیدوارند با استفاده از ابزار‌های عقیدتی٬ سیاسی٬ اجتماعی و اقتصادی بتوانند مردم را به همراه کردن علی خامنه‌ای در رویارویی با غرب وادار کنند.
Balatarin

عیسی سحرخیز،فعال مطبوعات و زندانی سیاسی؛خواستار یک همه پرسی حقیقی شد

رهسا نیوز نوشت :


رهسا نیوز:  مهدی سحرخیز، پسر عیسی سحرخیز،فعال مطبوعات و زندانی سیاسی؛ در صفحه فیس بوک خود نوشته است: نظر پدرم درباره پیشنهاد عبدالله نوری مبنی‌بر برگزاری همه‌پرسی برای تعیین تداوم راهبرد برخورد ایران با مساله هسته‌ای و فیصله بخشیدن به اختلافات کشور با همسایگان و کشورهای غربی ازجمله آمریکا این است که این اقدام لازم است اما کافی نیست.
به‌گفته فرزند وی، عیسی سحرخیز در گفت‌وگوهایی که با خانواده‌اش داشته در این خصوص گفته است که اقدام “لازم” و “کافی” این است که ملت ایران نظر قاطع و قطعی خود را در مورد مجموعه‌ای از مسائل از جمله درخصوص آمران ضرورت پیروی از این راهبرد و راهکارهای منتهی به آن که منجر به انزوای سیاسی ـ اقتصادی ایران شده و تورم، بیکاری، فساد و فحشای روزافزون به بار آورده، اعلام کنند. از این دیدگاه در همه‌پرسی مورد نظر نه‌تنها ملت باید نظر قطعی و قاطع خود را درخصوص تداوم سیاست انرژی هسته‌ای بیان دارد، بلکه باید به یک بسته درهم تنیده سیاسی ـ اقتصادی اجتماعی، به‌همراه ادامه حاکمیت آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان مبدع و مبلغ آن، بیان دارد.
به‌نظر سحرخیز این کار مجموعه‌ای از خط‌مشی‌های سیاسی در امور داخلی و خارجی که توسط رهبر ایران طی نیم‌‌قرن گذشته طراحی و اجرایی شده را در بر می‌گیرد که باید مورد نظرسنجی قرار گیرد، از جمله موارد زیر:
یک – تداوم سیاست کشور بر مبنای “مردمسالاری‌دینی هدایت شده‌ی یکه‌سالار” از طریق انتخابات مهندسی شده که آخرین پیامد آن، حصرخانگی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد، حبس زندانیان سیاسی ـ عقیدتی، تعطیلی فعالیت احزاب اصلاح‌طلب، تحول‌خواه و دگراندیش و ارگان‌های مطبوعاتی آنان و بازداشت و زندانی کردن روزنامه‌نگاران مستقل و آزادیخواه و تعطیلی و توقیف نشریات آنان بوده است.
دو- “تداوم سیاست خارجی دشمن‌ستیز” از طریق برنامه‌های سیاسی،نظامی و امنیتی مبنی‌بر حمایت رژیم‌هایی چون بشار اسد که نتیجه ان می‌تواند رویارویی با دیگر کشورها و تشدید دشمنی و عداوت بین شیعه و سنی در جهان اسلام باشد.
سه- “ادامه سیاست هسته‌ای”بدون توجه به عواقب آن بر سطح زندگی مردم و توسعه و آبادانی کشور حتی تا اجبار به بستن تنگه‌هرمز، این شریان حیاتی منطقه به‌روی نفت صادراتی ایران و کشورهای جنوب خلیج‌فارس و کالاهای وارداتی آنان ازجمله اقلامی چون مواد‌غذایی و دارویی باشد.
چهار- و بالاخره نظرخواهی درمورد “تداوم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای” که “مدیریت” و “تدبیر” ایشان در کنار “تقوا” و “عدالت”، جمهوری‌اسلامی و ملت ایران را به این نقطه سرنوشت‌ساز و زندگی فلاکت‌بار رسانده است.
Balatarin

۲۸ زندانی کرد در معرض خطر اعدام هستند

رهسا نیوز نوشت :کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران در گزارشی خاطرنشان کرد:« هم اکنون حداقل ۲۸ تن زندانی کرد که با اتهام های سیاسی و امنیتی مواجهند در زندان های سنندج، ارومیه، سمنان، رجایی شهر، سقز در انتظار اجرای حکم اعدام و یا  منتظر تایید یا نقض حکم دادگاه بدوی در دادگاه های عالی هستند. از این تعداد ۱۷ تن حکم قطعی اعدام دریافت کرده اند و ۱۱ زندانی دیگر حکم اولیه اعدام گرفته اند و در انتظار رای دیوان عالی کشور هستند. در مورد برخی از اسامی که در این گزارش پیش رو دارید پیش تر اطلاعاتی در رسانه های مختلف منتشر شده است.‬»
در این گزارش که در سایت این کمپین منتشر شده  آمده است:«‫اما در برخی موارد مرتبط با زندانیان کرد که با اتهامات سیاسی وامنیتی مواجه هستند، به دلیل مشکلاتی که در مسیر اطلاع رسانی وجود دارد از جمله محدودیت هایی که نیروهای امنیتی بر خانواده های این زندانیان ایجاد می کنند و فضای بسته اجتماعی سیاسی که در آن امکان فعالیت های اطلاع رسانی فعالان حقوق بشر عملا به کمترین میزان خود کاهش پیدا کرده است، اطلاعات چندانی در خصوص این پرونده ها وجود ندارد. کمپین توانسته است که از طریق وکلا یا خانواده زندانیان توسط منابع محلی اطلاعاتی را در خصوص وضعیت حداقل ۱۷ تن از افرادی که محکوم به زندان هستند به دست آورد.‬»
در ادامه این گزارش آمده است:«‫همچنین در این گزارش اسامی ۱۰تن از افرادی که قوه قضاییه ادعا می کند وابسته به گروه های مذهبی سلفی مذهبی وبه خاطر شرکت در عملیات مسلحانه از سوی دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شده‌اند، درج شده است. مشخصات این افراد در انتهای این گزارش آمده است. علاوه بر این سه تن دیگر به نام های فخر الدین فرجی، چنگیزقدم خیر و شورش رضایی که در درگیری های مسلحانه دستگیر شده اند اتهام محاربه به آنها تفهیم شده است و به گفته فعالان محلی خانواده های آنها نگران آن هستند که افراد شده با حکم اعدام مواجه شوند.‬»
کمپین با استناد به تحقیقات خود تاکید کرده :«در بسیاری از پرونده های یاد شده مراحل قانونی دادرسی رعایت نشده، متهمان به وکیل دسترسی نداشته و اظهارات آنها در مراحل دادرسی مورد توجه قرار نگرفته است. دربرخی از موارد یاد شده که در زیر می آید، متهمان مدعی شده اند که در زمان بازجویی مورد آزار واذیت وشکنجه فیزیکی قرار گرفته اند. به گفته خانواده برخی از متهمانی که چنین ادعاهایی را حتی با نوشتن نامه از زندان مطرح کرده اند، قوه قضاییه تحقیقات مستقل برای بررسی ادعاهای یاد شده انجام نداده است.»
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با انتشار این گزارش، از مقامات قضایی می خواهد که با اعمال وسواس جدی در بررسی اظهارات زندانیان یاد شده و همچنین اطمینان خاطر از قانونی بودن مراحل دادرسی و صدوراحکام اعدام، نسبت به بازبینی احکام یاد شده اقدام جدی به عمل آورد.‬
‫کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران همچنین از قوه قضاییه ایران خواسته که تحقیقات مستقلی را نسبت به ادعاهای متهمانی که گفته اند در مراحل تحقیقات آنچه در خصوص اتهاماتی که به آنها نسبت داده شده را تحت فشار و شکنجه فیزیکی و روحی انجام داده اند، انجام دهد و نتیجه آن را در اختیار افکار عمومی قرار دهد.‬

‫اسامی افراد محکوم به اعدام عبارتند از : ۱)حبیب الله لطیفی، ۲) رشید آخکندی، ۳) مصطفی سلیمی، ۴) شیرکومعارفی، ۵) حبیب الله گلپری پور ۶) زانیار مرادی، ۷) لقمان مرادی. علاوه بر آن ده تن دیگر که در یک پرونده که اتهام عضویت در یک گروه مذهبی سلفی دارند نیز به اعدام محکوم شده و حکم آنها تایید شده است.‬

‫اسامی ۱۱ تنی که حکم اعدام دریافت کرده اند و منتظر حکم دادگاه تجدید نظر هستند عبارتند از : ۱) سمکوخورشیدی، ۲)سیروان نژاوی، ۳) ابراهیم عیسی پور، ۴) رزگار(حبیب) افشاری ۵) علی افشاری ۶) هوشنگ رضایی، ۷) رضااسماعیلی، ۸) بهروزآلخانی، ۹)سیدسامی حسینی، ۱۰) سیدجمال محمدی، ۱۱) بختیار معماری.‬
‫کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران معتقد است که تعداد افرادی که حکم اعدام دریافت کرده اند ممکن است بیشتر از افرادی که در این سیاهه مورد بررسی قرار گرفته اند باشد که به دلیل محدودیت در زمینه تحقیق و جمع آوری اطلاعات ممکن است در این مجموعه نیامده باشد. به همین جهت فعالان محلی و افرادی که نسبت به موارد دیگری از صدور حکم اعدام برای شهروندان کرد به اتهام های سیاسی و امنیتی مطلع هستند می توانند اطلاعات خود را بر تکمیل برای کمپین ارسال کنند.‬
Balatarin

جمعه

ﻣﻴﺘﺮا ﻋﺎﻟﻲ ﺩاﻧﺸﺠﻮﻱ ﻧﺨﺒﻪ و ﻋﻀﻮ ﺑﻨﻴﺎﺩ ﻣﻠﻲ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻧﺪاﻥ اﻭﻳﻦ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ

خبرگزاری هرانا - میترا عالی دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف، ٢٨ تیرماه برای گذراندن حکم یک سال حبس تعزیری به زندان اوین منتقل شده است.
بنا به گزارش دانشجونیوز، میترا عالی اولین بار در ٢١ بهمن سال ١٣٨٨ بازداشت و ۵ روز بعد آزاد شد. وی برای بار دوم در ١٩ اسفند ١٣٨٨ بازداشت و پس از ۴٠ روز بازداشت انفرادی، در بند ٢٠٩ زندان اوین، با قید وثیقه آزاد شد.

میترا عالی دانشجوی کار‌شناسی ارشد رشته بیومتریال دانشگاه صنعتی شریف، که رتبه ٧ کنکور کار‌شناسی ارشد و عضو بنیاد ملی نخبگان است، در حالی روز ٢٨ تیرماه به زندان اوین منتقل شد که در ١۶ مرداد باید از
پایان نامه کار‌شناسی ارشد خود در دانشگاه شریف دفاع کند.
این دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف هم اکنون در بند نسوان زندان اوین نگهداری می‌شود.

Balatarin

پنجشنبه

سیدمصطفی تاجزاده: خامنه ای ، کشور را برباد می دهد

ندای سبز آزادی نوشت :http://www.irangreenvoice.com/article/2012/jul/26/26198



سیدمصطفی تاج زاده، معاون سیاسی وزارت کشور دولت سیدمحمد خاتمی که در بند قرنطینه زندان اوین به سر می برد، با انتقاد مجدد از نحوه برگزاری انتخابات مجلس نهم و تاثیرات بین المللی آن اظهار داشت: ” برخلاف آن چه اقتدارگراها ادعا و تبلیغ می کردند انتخابات غیرآزاد مجلس نهم نه تنها جایگاه بین المللی کشور را ارتقا نبخشید و دولت های بزرگ را به تغییر سیاست هایشان در مورد ایران مجبور نکرد، آن چنان که انتخابات رقابتی دوم خرداد ۷۶ چنین اثری داشت، بلکه برعکس انتخابات یک اسبه و تک صدا فرصتی برای دولت آمریکا و متحدانش فراهم کرد تا بی سابقه ترین تحریم های نفتی، بانکی و بیمه ای را به ایران تحمیل کنند تا بیشترین فشار به قشرهای مستضعف و آسیب پذیر وارد شود.”
رییس ستاد انتخابات دولت اصلاحات در گفتگو با کلمه با اشاره به اینکه “فزون خواهی و توسعه طلبی دولت های استعماری از یک طرف و انحصارطلبی و رقابت ستیزی اقتدارگراهای ایرانی از طرف دیگر مانند دو لبه قیچی علیه مردم ما و منافعشان به کار افتاده است” تاکید کرد: روشن است که ما با تحریم مخالفیم هم چنان که هرگونه ماجراجویی احتمالی اسرائیلی – آمریکایی علیه میهن و مردم خود را محکوم می کنیم. ولی نمی توانیم نقش منفی اقتدارگراهای حاکم بر ایران را از صدر تا ذیل در دادن بهانه و فرصت به جنگ طلبان و تحریم کنندگان خارجی نادیده بگیریم.”
تاجزاده با ابراز تاسف از اینکه درحال حاضر جز روشنگری ملی و جهانی کاری از او و همفکرانش ساخته نیست تصریح کرد: اهرم های قدرتِ سخت در اختیار کسانی است که در ایران و آمریکا می کوشند به بهانه مسأله هسته ای اهداف جاه طلبانه خود را تحقق بخشند.
به گفته ی وی به عبارت دیگر رهبران کاخ سفید تصور می کنند که شعار مخالفت با هسته ای شدن ایران امکان توجیه افکار عمومی را در غرب علیه کشورمان فراهم می کند و اجازه می دهد که به نام جامعه جهانی و با جلب آرای اعضای شورای امنیت سازمان ملل، تحریم های گوناگونی علیه میهن و مردم ما اعمال کنند.
عضو دربند جبهه مشارکت ایران اسلامی در ادامه افزود: در ایران نیز، به باور اقتدارگراها تنها مسأله هسته ای قادر است احساسات اکثریت هم وطنان را جلب و آنان را به حمایت از حکومت در برابر فشارهای غرب تشویق کند. در چنین فضایی آنان می توانند به بهانه دفاع از حق مسلم هسته ای ایران، حقوق و آزادی های اساسی ایرانیان را نقض کرده شرایط پلیسی و امنیتی مستقر نمایند. به طوری که نیروی انتظامی در کنار وظایف ذاتی پلیس در هر جامعه، یعنی تأمین امنیت عمومی، در همه زمینه ها از ماهواره و سینما و کافی شاپ و مجالس جشن و سرور و آب پاشی و برف بازی تا استفاده از چکمه توسط زنان و کراوات برای مردان دخالت کند و در همه جا حاضر باشد تا کسی کمترین جرأت اعتراض را نداشته باشد.
وی در این باره همچنین تاکید کرد:” براین اساس معلوم می شود که چرا رهبری سال گذشته از برپایی انتخاباتی حزبی و رقابتی جلوگیری کرد و بزرگترین فرصت ملی را، که می توانست مانع گسترش تحریم ها شود و موقعیت کشورمان را در سطح جهانی ارتقاء بخشد و برای حل مشکلات داخلی شور و امید ایجاد کند، از دست داد و در حقیقت به ضد خود تبدیل کرد تا عدم پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم به ویژه در شهرهای بزرگ، هزینه بزرگترین تحریم نفتی، بانکی و بیمه ای به ملت ما تحمیل شود. در شرایط کنونی نیز هیچ نشانه ای از این که قرار است تغییری در این راهبرد رقابت سوز و ایران بربادده صورت گیرد، دیده نمی شود. باوجود این امیدوارم بحران های داخلی و خارجی موجب گردد اقتدارگراها منافع و مصالح ملت ایران را بر علائق و منافع باندی خود ترجیح دهند و بکوشند با جلب اعتمادملی، از طریق برپایی انتخابات واقعاً آزاد و عادلانه کشور را از سراشیب تباهی نجات دهند. ”
سیدمصطفی تاجزاده در بخش دیگری از این گفت و گو درباره شکایت دادستانی تهران از علی مطهری نماینده تهران گفت: این شکایت نباید توجه آقای مطهری را از موضوع اصلی که دفاع از حقوق شهروندان، ضرورت برپایی انتخابات آزاد و عدم مداخله نظامیان در آن است، منحرف کند.
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با بیان اینکه “طراحان این شکایت که اکنون دیگر برای آقای مطهری شناخته شده اند با یک تیر چند هدف را نشانه رفته اند” خاطرنشان ساخت: اول آن که به نام دفاع از آقای احمدی نژاد و جایگاه او؛ آقای مطهری را به دادگاه بکشانند و مرعوب و ساکت کنند. دوم آن که به نام و بهانه رعایت بی طرفی، با طرح پرونده های دیگر، اطرافیان احمدی نژاد را دادگاهی کنند و سوم آن که به همه اصولگراها بفهمانند که دفاع از حقوق منتقدان و از جمله زندانیان سیاسی و انتقاد از دخالت سپاه در انتخابات چه هزینه سنگینی دارد. البته دادستان تهران سعی کرد کلمه ای درباره این بخش از سخنان آقای مطهری در انتقاد به دخالت سپاه در انتخابات مجلس نهم مطرح نکند غافل از آن که با این کار خود غیرمستقیم پذیرفته که چنین دخالتی صورت گرفته است. در هرحال اگر قرار بود اتهام به رئیس دولت مورد پی گیرد قضائی قرار گیرد، دومداحی که اهانت های آشکار و بی سابقه به رئیس دولت دهم و رئیس دفترش ایراد کرده اند هم چنان آزادانه در صدا و سیما و حتی بیت رهبری به نوحه خوانی ادامه نمی دادند!
سیدمصطفی تاجزاده همچنین با اشاره به گرانی ها و شکست طرح هدفمندی یارانه ها گفت: اقتدارگراها با منتفی کردن مرحله دوم هدفمندی یارانه ها عملاً شکست طرح را اعلام کردند. به این ترتیب جنبه های مثبت آن یعنی حرکت به طرف اصلاح الگوی مصرف، واقعی سازی قیمت ها و جلوگیری از قاچاق سوخت ارزان به کشورهای همسایه از بین خواهد رفت و به تدریج به وضعیت قبل از اجرای طرح خواهیم رسید. در حالی که گرانی، تورم و بیکاری هم چنان بیداد خواهد کرد و قیمت ارز و طلا که طی یک سال اخیر حدوداً دوبرابر شده است، کاهش نخواهد یافت و تولید در وضعیت اسفناک کنونی درجا خواهد زد.
وی در ادامه ی گفت و گو با کلمه با اشاره به سخنان اخیر آیت الله هاشمی درباره ضرورت تخصصی شدن اجتهاد، مرجعیت و تشکیل شورای فقهی گفت: این سخنان بسیار مهم است و شایسته است که علاقمندان و صاحب نظران حوزوی و دانشگاهی به بحث و گفتگوی همه جانبه درباره آن بپردازند.
این زندانی سیاسی بند قرنطینه زندان اوین با یادآوری این نکته که نخستین فقیهی که چنین دیدگاهی را مطرح کرد، استاد مطهری در کتاب مرجعیت و روحانیت بود خاطر نشان کرد: نظریات بزرگانی چون ایشان و نیز علامه طباطبایی، دکتر بهشتی و مهندس بازرگان منتشر شده که در مجموع هم سو با نگرش آقای هاشمی است.
تاج زاده، یکی از ۷ شاکی پرونده ی شکایت از کودتاگران، موسوم به پرمونده سردار مشفق تاکید کرد: با کمال تأسف پس از پیروزی انقلاب به دلایلی بعضاً موجه و در بسیاری موارد ناموجه این نظریات مورد غفلت قرار گرفته است. اکنون که به ویژه با تجربه سی و پنج ساله زمان مناسبی برای بحث و گفت و گوی آزاد در این باره فراهم آمده است، به نظر می رسد متحجران بسیج شده اند تا با هجوم همه جانبه به این پیشنهاد و ارائه دهنده آن، فضایی ایجاد کنند تا هیچ اندیشمندی جرأت نکند از این ایده حمایت کرده و یا پیشنهادهای تازه ای ارائه کند.
معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات با انتقاد از مصباح یزدی و همفکران او تصریح کرد: البته از معتقدان اسلام سلفی – مصباحی انتظار ندارم که از نظریات و طرح های اصلاحی استقبال کنند و آن را بدعت ضدانقلابی و ضدنظام نخوانند. حتی از رفتار روزنامه ارگان رسمی دولت احمدی نژاد نیز تعجب نمی کنم که برای کوبیدن آقای هاشمی با هر پیشنهاد او که در نهایت می تواند به رشد و اعتلای جمهوری اسلامی یاری رساند و در هر حال ربطی به دولت کنونی ندارد، مخالفت کند. جالب آن که ارگان رسمی دولت، آقای مشایی را اسلام شناس می خواند و منتقد کسانی است که برای او حق اظهار نظر در مسائل دینی قائل نیستند. با وجود این در صفحه اول خود، آقای هاشمی را فاقد صلاحیت اظهارنظر درباره فقه و فقاهت و روحانیت و مرجعیت می خواند. جلّ الخالق و حقر المخلوق!
تاج زاده در پایان با انتقاد از سانسور روز افزون در کشور افزود: به باور من بیان آزاد نظریات و دیدگاه ها به ویژه درباره موضوعاتی که مستقیم و غیرمستقیم به سرنوشت میهن و مردم مربوط است، حق همه شهروندان است و سانسور هیچ دیدگاهی را خواه متعلق به آقایان احمدی نژاد و مشایی باشد یا توسط آقای هاشمی بیان شود، نه حق می دانم و نه مصلحت. به عکس، بیان آن ها و نیز نقد محترمانه هردیدگاهی را به سود جامعه و مردم می دانم چرا که به رشد اندیشه اسلامی یاری می رساند.”
Balatarin