بر اساس نوشته ی نوریزاد مادر وی گفته است: اگر اینطور که اینها بر در خانه ی ما نوشته اند، خانه ی ما خانه ی فساد و خانه ی شیطان است، پس ببین خانه ی آنهایی که شب و روز از دیوار مردم بالا می روند و همچنان وزیر و وکیل اند خانه ی چیست؟
وی ادامه داده است: در سالهای جنگ، گاه می شد که چهار تن از اعضای خانواده ی من همزمان در جبهه بودند (همسرم که اکنون پیر است و نای حرکت ندارد و سه پسرم محمد و احمد و صمد). چگونه است که حالا خانه ی من که مادر یک جانباز هفتاد درصدم خانه ی فساد شده و خانه ی دزدان و خیانت کاران خانه ی خدا؟
بر اساس این گزارش سال گذشته بعد از آنکه یازده نفر از مأموران اداره ی اطلاعات سپاه به همین خانه ی روستایی داخل شده و ابزار و وسایل فیلمبرداری نوری زاد را بار می کنند و می برند، مادر نوری زاد کمی دیر سر می رسد و از ماجرا خبردار می شود. همو به نوری زاد می گوید: برو به این مأمورها که وسایلت را بار کرده و برده اند بگو: یک بطری بسازید قد منِ نوری زاد. و مرا داخل آن بکنید و درش را محکم ببندید. من با همان چند نفسِ باقی مانده روی شیشه ی این بطری بخار ایجاد می کنم و با انگشتم عقایدم را روی آن می نویسم.
چندی پیش نیز نوری زاد در جریان بازدید از نمایشگاه مطبوعات با جماعتی از همین لباس شخصی ها مواجه شده بود.