پنجشنبه

علی عجمی در گفتگو با کمپین حق تحصیل: در حالی که فقط یک ترم به پایان تحصیلم مانده بود، اخراج شدم


دانشجو نیوز - علی عجمی، در سال 1384 با رتبه ی 18 در رشته حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد. وی در بهمن ماه سال 1388 در حالی که تنها یک ترم با پایان تحصیلش فاصله داشت، بازداشت و به دو سال حبس محکوم شد.

وی پس از آزادی از زندان با مراجعه به دانشگاه متوجه می شود که از دانشگاه اخراج شده است.

در همین زمینه، کمپین حمایت از حق تحصیل گفتگویی با علی عجمی داشته و از وی در مورد فعالیت هایش و نحوه محرومیت از تحصیل شهروندان در ایران سوال کرده است:


-آقای عجمی لطفا خودتان را بیشتر به دنبال کنندگان کمپین حق تحصیل معرفی کنید.

علی اکبر عجمی در سال ۱۳۸۴ با رتبه ی ۱۸ کنکور در رشته ی حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شدم. از تقریبا ابتدای ورود به دانشگاه وارد فعالیت های دانشجویی صنفی و سیاسی در دانشگاه شدم. مدیر مسئول و سردبیر نشریه دانشجویی "فریاد" و پس از توقیف این نشریه سردبیر نشریه "جهانی بهتر" بودم. در سازماندهی فعالیت های صنفی- سیاسی دانشگاه و مخصوصا کوی دانشگاه مشارکت داشتم و در اعتراضات و آکسیون های مختلف طی دوره سالهای ۸۴ تا ۸۸ در دانشگاه فعال بودم. پس از انتخابات سال ۸۸ در جریان اعتراضات وحمله به کوی دانشگاه برای هماهنگ کردن اعتراضات مردمی ۸۸ و اعتراضات دانشجویی و هماهنگی دانشگاه ها با دیگر دانشجویان فعالیت می کردیم.

متعاقب برگزاری مراسم جنجالی ۱۶ آذر سال ۸۸ تهدید به بازداشت شدم و نهایتا در ۲۰ بهمن ماه ۱۳۸۸ پس از امتحانات پایان ترم بازداشت شدم در حالی که فقط ۱۵ واحد یعنی فقط یک ترم به پایان تحصیلم مانده بود.

در دادگاه بدوی به چهار سال حبس محکوم شدم که در دادگاه تجدیدنظر به دوسال کاهش یافت در زندان های اوین و رجایی شهر. بعد از آزادی با مراجعه به دانشگاه متوجه شدم که در زمانی که در زندان بودم از دانشگاه اخراج شدم. پیگیری ها و اصرار هم هیچ نتیجه ای نداشت.

-فکر میکنید چرا از ادامه تحصیل محروم شدید؟ ادامه حضور شما در دانشگاه باعث چه اتفاقی میشد؟

شاید هیچ اتفاقی نمی افتاد. ولی یکی بحث، مجازات یک فرده و یکی بحث، بازدارندگی. اینکه بقیه به قول معروف دیگران نیز عبرت بگیرند.

ضمن اینکه برای دانشگاه بزرگی مثل دانشگاه تهران و به خصوص دانشکده حقوق و علوم سیاسی نمی خواهند هیچ ریسک وجود اعتراض در دانشگاه وجود داشته باشد. میخواهند تا جایی که امکان دارد دانشگاه ساکت و آرام باشد. همچنین کوی دانشگاه نقطه ی استراتژیکی است و بنابر تجربه فهمیده اند که دیگر نباید اجازه داد که اتفاقات سالهای ۷۸ و ۸۸ دوباره تکرار شود.

نکته مهم تر این مساله است که تحلیل های بسیاری مبنی بر این بوده که در جنبش های ایران چه قبل و چه بعد انقلاب، دانشجویان و دانشگاه نقش کلیدی و استارتر داشته اند. از این رو مسئولین به این نتیجه رسیدند که اگر جلوی سیل را از سرچشمه بگیرند خیلی برایشان مفید تر خواهد بود. ضمن اینکه جمهوری اسلامی از ابتدا چنین رویه ای داشته است. با انقلاب فرهنگی و اخراج اساتید و دانشجویان مخالف در دهه شصت شروع شده و گاه فروکش کرده و گاه تشدید شده و بعد از سال ۸۸ هم که تبدیل به یک رویه شده برای کنترل و سرکوب دانشگاه و فعالین دانشجویی.

-جمهوری اسلامی ادعا می کند که در تمامی کشورهای دنیا شرایط به همین شکل است و حکومت ها با مخالفانشون همین برخوردها را دارند. نظر شما در این مورد چیست؟

خوب واضحه که این ادعا چرند است. مثل خیلی از ادعاهای دیگرجمهوری اسلامی. البته بستگی به این هم دارد که ایران را با کجا مقایسه کنیم؟ بله در کشورهایی همچون مثل کره شمالی، سوریه، و ... این روشها وجود دارد. حتی شاید بدتر هم با معترضان برخورد کنند ولی اغلب دیگر کشورها چنین برخوردی ندارند و یک حقوق مشخصی حتی برای مخالفانشون قائل هستند.

مثلا در همین زمینه ی محرومیت از تحصیل اقلیت هایی مثل بهایی ها از ابتدای جمهوری اسلامی به شکل سیستماتیک از تحصیل محروم بودند. در چند کشور دیگر یک اقلیت مذهبی را کاملا و برای همیشه از تحصیل محروم کردند؟

-چه کسانی را میشناسید که مثل شما از تحصیل محروم شدند؟ چطور محروم شدند؟ الان در چه وضعیتی هستند؟

من هم همین کسانی را میشناسم که از طریق رسانه ها اعلام میشود. یعنی بعد آزادی از زندان و ممنوع الورود شدن به دانشگاه و کوی دانشگاه فرصت ارتباط گیری با همه ی دانشجویان محروم شده پیدا نکردم ولی مطمئنم اخراج و محرومیت هایی هم بوده که اصلا خبری نشده است. مثلا تمام کسانی را که حتی در یک آکسیون صنفی در کوی دانشگاه درسال های ۸۵ تا ۹۰ شرکت کرده بودند برای ثبت نام در مقطع کارشناسی ارشد ازشون تعهد گرفتند و از پیش بهشان هشدار داده شد درحالی که نه فعالیت سیاسی داشتند ونه فعالیت دانشجویی.

من با پنج شش نفر از این دانشجویان صحبت کردم و حتی اخیرا شنیدم یکی از آنها را به دلیل نقض تعهدی که داده، اخراج کردند.

-دانشجویان با پدیده محرومیت از تحصیل باید چطور برخورد کنند؟

کنار اومدن با این مساله واقعا برای شخص خودم سخت بود. چون به درسم علاقه داشتم و براش زحمت کشیده بودم.

به نظرم باید یک مکانیزمی وجود می داشت که این دانشجویان بتوانند از طریق دیگری مثل آموزش آنلاین یا آکادمی های غیررسمی موازی و کسب مدارکی با اعتبار نسبی حداقل بخشی از این مشکلات را جبران کنند. الان بخشی از دانشجویانی که از تحصیل محروم شدند هنوز زندانی هستند از جمله ضیا نبوی، مجید دری، مجید توکلی، سروش ثابت و... تعدادی نیز در داخل ایران به کارهای غیرمرتبط با تحصیلاتشون مشغول هستندد و یک عده هم در خارج کشور هستند که باید همه چیز را از اول شروع کنند.

-حرف آخر؟

وضعیتی که این روزها در کشورمون داریم به حدی بحرانیه که حتی معضلی مثل محرومیت از تحصیل در مقایسه با مشکلات بزرگتر مثل زندان سرکوب، فقر مردم، تحریم و خطر جنگ واقعا پیش پا افتاده به نظر میرسه. امیدوارم که با همت و پیگیری همه ما حداقل بخشی از این مشکلات کم بشه. تشکر از وقت و پیگیری های شما.

کمپین حمایت از شهروندان ایرانی با هدف حمایت از تمام افرادی که به روش های مختلف و ناعادلانه از تحصیل در دانشگاه های کشور بازمانده اند، آغاز به کارکرده است. 
Balatarin

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.