پنجشنبه

این تیر بی رحم از کجا آمد؟

Balatarin

تجمع اعتراضی مقابل سفارت ایران در برلین برای حمایت از روزنامه نگاران


ندای سبز آزادی - تعدادی از فعالان سیاسی و مدنی، روزنامه نگاران و اعضای کمیته پناهجویان آلمان، امروز چهارشنبه یازدهم بهمن ماه مقابل سفارت جمهوری اسلامی در برلین تجمع کردند.

این تجمع در اعتراض به بازداشت گسترده روزنامه نگاران در ایران صورت گرفته است.

روز یک شنبه نیروهای امنیتی در اقدامی هماهنگ، با یورش به روزنامه های اصلاح طلب اعتماد، شرق، بهار و آرمان و همچنین دفتر هفته نامه آسمان، تعدادی از روزنامه نگاران این رسانه ها را بازداشت کرده اند. روز شنبه و امروز نیز بازداشت  روزنامه نگاران ادامه یافته است. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نیز با صدور بیانیه ای، تهدید کرده که این بازداشت ها ادامه خواهد یافت.

12_1.jpgگزارش تصویری تجمع اعتراضی مقابل سفارت ایران در برلین را اینجا ببینید

تجمع برلین که با شعار "بقای شما در سرکوب است"، توسط کمیته مستقلی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی در برلین تدارک دیده شده بود از ساعت یازد و نیم صبح آغاز شد.

همزمان با آغاز تجمع، پلیس آلمان نیز در منطقه حضور یافت و میان معترضان و سفارت سدی ایجاد کرد تا مانع از درگیری احتمالی شود.

تجمع کنندگان شعارهایی نظیر "مرگ بر دیکتاتور"، و "زندانی سیاسی آزاد باد گردد" سر داده و همچنین سرودهای انقلابی نظیر "یاردبستانی من" و "سر اومد زمستون" را زمزمه کردند.

3_22.jpgاین افراد همچنین عکس بازداشت شده گان را حمل می کردند.

در انتهای این تجمع، بیانیه کمیته برگزار کننده به سه زبان فارسی، انگلیسی و آلمانی قرائت شد.

همزمان با این تجمع، روزنامه نگاران آلمانی نیز برای پوشش خبری آن حضور یافتند.

در بیانیه کمیته مستقل برگزار کننده ی اعتراض، با اشاره به بازداشت روزنامه نگاران در روزهای اخیر آمده است: این رفتار و سرکوب آزادی بیان که از خشت اول بنای حکومت جمهوری اسلامی تا امروز ادامه داشته است؛ امروز وارد فصل جدیدی شده که نشان از نقض آزادی بیان و سرکوب و خفقان در اطلاع رسانی که باید امری طبیعی و آزاد باشد دارد. جمهوری اسلامی با خرید دستگاه های شنود و ردیابی و برنامه های مدرن هک، از شرکت های کشورهای اروپایی از جمله آلمان، کوچک ترین ارتباط و گفت و گو و معاشرت میان فعالان و روزنامه نگاران را رصد می کند و از نگاه بیمارگونه ی "دشمن"پندارش هر کسی که با دوست دیرین همکار یا رسانه ای در خارج از ایران حتی تماسی در حد احوال پرسی نیز داشته باشد جاسوس می خواند و به سرنوشت بازداشت و سناریو پردازی محکوم می کند. سناریوهایی که تنها استفاده ی داخلی برای رسانه های حکومتی و تلوزیون حاکمیت دارد.

9_2.jpgدر بخش دیگری از این بیانیه ضمن اعلام حمایت از روزنامه نگاران بازداشت شده آمده است: ما روزنامه نگاران و فعالان سیاسی تبعیدی که خود قربانی همین سیستم شده و مجبور به کوچ از میهن مان شده ایم، از حق آزادی بیان و فعالان آزادی و برابری طلب در ایران که اکنون از دیروز تا امروز در زندان های جمهوری اسلامی گرفتارند دفاع کرده و حاکمیت جمهوری اسلامی را که بقایش در سرکوب و خفقان و بستن راه های خبررسانی و فعالیت برای آزادی های حتی حداقلی ست و بر خون شهدا بناگذاشته شده محکوم می کنیم.

در این بیانیه همچنین شرکت ها و کشورهای اروپایی به "حمایت پشت پرده" از سیستم جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف سیاسی متهم شده و در زندانی بودن روزنامه نگاران و فعالان در ایران مقصر خوانده شده اند.
Balatarin

چهارشنبه

از این غم‌انگیزتر هم میشه؟


تصور کن، میمون باشی، تو ایران باشی، با سفینه بفرستنت فضا، بعد از تحمل کلی فشار فرود بیای ببینی هنوز تو ایرانی! نه واقعا از این غم‌انگیزتر هم میشه؟!

Balatarin

رتبه ۱۷۴ ایران در میان ۱۷۹ کشور؛ از نظر آزادی مطبوعات


هرانا - «سازمان گزارشگران بدون مرز» روز چهارشنبه ۱۱ بهمن فهرست شاخص سالانه آزادی مطبوعات در جهان برای سال ۲۰۱۳ را منتشر کرد که در آن رتبه‌های آزادی مطبوعات در ۱۷۹ کشور جهان دیده می‌شود.
در این فهرست، ایران از نظر آزادی مطبوعات در میان تعداد کشورهای یادشده در رتبه ۱۷۴ام قرار گرفته‌است. برپایه اطلاعات این جدول، تنها چهار کشور سومالی، سوریه، ترکمنستان، کره شمالی و اریتره در زمینه آزادی مطبوعات جایگاه بدتری نسبت به ایران دارند.

در گزارشی که «سازمان گزارشگران بدون مرز» به پیوست این فهرست منتشر کرده آمده‌است که ایران ازجمله ۱۰ کشور قعر این فهرست است که «کمترین احترام را برای آزادی رسانه‌ای» دارند.

به گزارش رادیو فردا به نقل از بخش انگلیسی سازمان گزارشگران بدون مرز، ایران از نظر آزادی مطبوعات در میان تعداد کشورهای یادشده در رتبه ۱۷۴ام قرار گرفته‌است. برپایه اطلاعات این جدول، تنها چهار کشور سومالی، سوریه، ترکمنستان، کره شمالی و اریتره در زمینه آزادی مطبوعات جایگاه بدتری نسبت به ایران دارند.

این گزارش می‌افزاید که «حکومت ایران علاوه بر این، به زندانی کردن روزنامه‌نگاران و وب‌نویسان بسنده نکرده و حتی اقدام به آزار بستگان روزنامه‌نگاران می‌کند که این شامل بستگان روزنامه‌نگاران خارج از کشور نیز می‌شود.»

در صدر فهرست و در بالاترین رتبه آزادی مطبوعات، کشور فنلاند قرار دارد و پس از آن به ترتیب هلند، نروژ، و لوکزامبورگ جای گرفته‌اند.

در این فهرست آلمان در رتبه ۱۷، کانادا ۲۰، بریتانیا ۲۹، و ایالات متحده آمریکا در رتبه سی و دوم قرار دارد.
در سطحی پایین‌تر، اسرائیل در رتبه ۱۱۲، افغانستان ۱۲۸، ترکیه ۱۵۴، و جمهوری آذربایجان در جایگاه ۱۵۶ام جای گرفته‌اند.
دو مورد از بزرگ‌ترین جهش‌ها در بهبود وضعیت آزادی مطبوعات نسبت سال گذشته مربوط به میانمار با ۱۸ رتبه صعود و افغانستان با ۲۲ رتبه صعود است.

در این گزارش آمده است که اصلاحات انجام شده در برمه (میانمار) و این حقیقت که در سال جاری افغانستان هیچ روزنامه‌نگار زندانی ندارد دلایل این بهبود رتبه هستند.

در بخش دیگر این گزارش آمده‌است که ترکیه بار دیگر تنزل رتبه داشته‌است (۶ رتبه در سال جاری) و این کشور در حال حاضر «بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران است، به‌ویژه آن دسته از روزنامه‌نگاران که نظراتی انتقادی نسبت به برخورد مقامات با مسئله کردها داشته‌اند.»

ایران سال گذشته در فهرست آزادی مطبوعاتی سازمان گزارشگران بدون مرز که مربوط به سال ۲۰۱۱ و آغاز ۲۰۱۲ بود در میان ۱۷۹ کشور جهان در رتبه ۱۷۵ام قرار داشت.

در گزارش همراه فهرست سال پیش آمده‌بود: «در ایران که در رتبه ۱۷۵ام قرار دارد، سال‌هاست که تعقیب و تحقیر روزنامه‌نگاران جزئی از فرهنگ رسمی سیاسی شده است. رژیم در این کشور از طریق آزار و اذیت رسانه‌ها زنده است.»
Balatarin

وزارت اطلاعات: روزنامه نگاران بازداشتی با بی بی سی مرتبط بودند


هرانا - وزارت اطلاعات ایران با صدور بیانیه‌ای در خصوص بازداشت شماری از روزنامه‌نگاران؛ گفته است که این افراد مرتبط با شبکه بی‌بی‌سی بوده و ممکن است در روزهای آینده تعداد دیگری هم بازداشت شوند.

به گزارش ایسنا وزارت اطلاعات در این بیانیه نوشته است:  در آستانه دهه فجر این وزارتخانه موفق به کشف یکی از بزرگترین شبکه‌های رسانه‌ای «متصل به اردوگاه رسانه‌ای استکبار» گردید. 

در ادامه‌ی این بیانیه آمده است: «این شبکه که توسط سازمان عملیات روانی دولت انگلیس (موسوم به بی‌بی‌سی) با بهره‌برداری از تجارب مقطع فتنه ۸۸ احداث و با همکاری چند دولت غربی اداره می‌شد، به دلیل چند لایه بودن، گستردگی بهره برداری از ابزار و روش‌های خاص ارتباطی در ارسال اخبار و دریافت خطوط کاری از عوامل بیگانه، ماه‌ها تحت نظر و تعقیب سربازان گمنام امام زمان قرار داشت تا سرانجام با تکمیل چرخه شناسایی عوامل داخلی، عوامل مستقر در خارج از کشور، گردآوری اطلاعات و فراهم نمودن مستندات قضایی لازم، مورد اقدام قانونی قرار گرفت.» 

وزارت اطلاعات ایران در پایان بیانیه خود هم نوشته است که «به دلیل حساسیت ویژه پرونده و ملاحظات متعدد اطلاعاتی، امنیتی و قضایی، اطلاعات گرد آمده از ارتباط افراد بازداشت شده با شبکه عملیات روانی دولت انگلیس، کاملا مستند و مستحکم بوده و حتی فارغ از اقاریر متهمان، گویای نوع و ماهیت سازماندهی رسانه‌ای بیگانگان می‌باشد. به دلیل تعدد عناصر مرتبط با این شبکه (در داخل و خارج از کشور) و با توجه به تفاوت‌های موجود در نوع و سطح تماس عناصر مورد نظر با شبکه موصوف و اطلاعات ارائه شده و احتمالا عدم آگاهی تعدادی از مرتبطین نسبت به منشاء خارجی شبکه، لذا ضمن استمرار تحقیقات در روزهای آینده، ممکن است تعدادی دیگر از مرتبطین شبکه احضار یا بازداشت و عده‌ای از بازداشت شدگان قبلی، مرخص شوند.»

Balatarin

علی دهقان، مقاله نویس اقتصادی بازداشت شد


 هرانا - علی دهقان،  به اتهام نزدیکی به برخی محافل جریان فتنه با حکم قضایی دستگیر و روانه بازداشتگاه شد.

به گزارش بولتن نیوز، دهقان سابقه همکاری با روزنامه های اصلاح‌طلب نظیر شرق، بهار، اعتماد و وقایع اتفاقیه و همچنین خبرگزاری ایلنا را در کارنامه خود دارد.

وی در حوزه مسائل اقتصادی و سیاسی فعالیت داشته است.

علی دهقان پیش از این سابقه بازداشت نداشته و امروز ( چهارشنبه ) با حکم قضایی بازداشت شد.
Balatarin

با وجود تورم و گرانی سرسام آور, کمک ۲۰۰ میلیون دلاری جمهوری اسلامی به بشار اسد


ملی مذهبی - در حالی که کشور زیر سایه تشدید تحریم ای بین المللی و بحران مدیریت با تورم و گرانی بی سابقه ای درگیر است  یک مقام مسئول در وزارت خارجه از کمک ۲۰۰ میلیون دلاری ایران به سوری ها خبر داد.
معاون عربی آفریقایی وزارت امورخارجه کشورمان با تشکر از شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح، امیر کویت در میزبانی کنفرانس بین‌المللی اهداکنندگان به سوریه تاکید کرد که تهران از تلاش‌های بین‌المللی برای کاستن از مشکلات مردم سوریه حمایت می‌کند.
به گزارش ایسنا، حسین امیرعبداللهیان در حاشیه کنفرانس بین‌المللی اهداکنندگان به سوریه که با حضور ۷۲ کشور و سازمان بین‌المللی در کویت برگزار شد، در نشستی خبری با اعلام حمایت تهران از مردم سوریه و طرح‌های پیشنهادی بشار اسد، رییس جمهور سوریه برای پایان دادن به بحران این کشور گفت که دولت ایران در ارتباط مستمر با دولت سوریه و گروه‌های مخالفی است که به درپیش گرفتن راه حل سیاسی ایمان دارند.
وی با تاکید بر این که گفت‌وگوی ملی و تفاهم سیاسی تنها راه برای حل بحران سوریه است، افزود که ایران اولین کنفرانس گفت‌وگوی ملی میان دولت سوریه و مخالفان را در تهران برگزار کرد و طرح شش گانه‌ای را برای پایان دادن به بحران ارائه کرد هم‌چنان که از تلاش‌های اخضر الابراهیمی، نماینده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه برای حل بحران حمایت کرد.
به گزارش خبرگزاری کویت، امیرعبداللهیان با اعلام قدردانی ایران از تلاش‌های انجام شده در این کنفرانس و کشورهایی که کمک‌هایی را برای یاری رسانی به ملت سوریه تقدیم کردند گفت که تهران کمک‌های بشردوستانه‌ای را به ملت سوریه در داخل و خارج به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار ارائه کرد و علاوه بر آن به بازسازی خسارت‌های وارده به نیروگاه‌های برق و بیمارستان‌ها پرداخت.
وی ادامه داد که دولت ایران به زودی کمک‌های لازم را به پناهندگان سوری مستقر در مرزهای اردن –سوریه ارسال خواهد کرد.
معاون وزیر خارجه کشورمان درباره روابط تهران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بیان کرد: این روابط، روابطی مبتنی بر گفت‌وگو، دوستی ، همزیستی مسالمت‌آمیز و برادرانه است و گفت‌وگوها و ارتباطات ما با همه کشورهای عربی مستمر است و متوقف نخواهد شد.
Balatarin

انتقال یک تبعه خارجی‌ به انفرادی در بیست و سومین روز اعتصاب غذا


کمیته گزارشگران حقوق بشر - یکی‌ از شهروندان اهل کشور ترکمنستان در پی‌ اعتصاب غذا در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی‌، دیروز دوشنبه ۹ بهمن به یکی‌ از سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل شده است.

بر اساس اخبار رسیده به کمیته گزارشگران حقوق بشر، این شهروند ترکمنستانی که باتیر شاه محمد‌اف نام دارد، در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به بیماری حاد کلیوی و گوارشی که دارد، از بیست و چهار روز پیش دست به اعتصاب غذا زده است.

باتیرشاه محمد‌اف، شهروند ۳۵ ساله اهل ترکمنستان نخستین بار در خردادماه ۱۳۸۸ به اتهام جمع آوری اطلاعات برای کشورهای متخاصم، جاسوسی برای ترکمنستان و روسیه و فروش فلزات کالای غیر قانونی‌ بازداشت و سپس در شعبهٔ سوم دادگاه انقلاب تهران بدون حضور وکیل متخصص، مترجم و بدون حضور نمایندگان سفارت ترکمنستان و روسیه به بیست سال حبس تعزیری محکوم شده است.
Balatarin

اعدام مخفیانه یک زندانی در محوطه زندان گوهردشت


images (1)جوانان برای حقوق بشر ایران - روز یکشنبه ۸ بهمن ماه  حداقل یک زندانی در محوطه  زندان گوهردشت کرج به دار آویخته شد. این زندانی مسعود علی مرادی نام داشت و متولد سال ۱۳۶۳ بود او نزدیک به ۵ سال بود که در بند ۶  زندان گوهردشت کرج در زندان بسر می برد.
گزارشات تایید نشده حاکی از آن است که تعداد نامشخصی از زندانیان روز شنبه ۷ بهمن ماه  به سلولهای انفرادی بند ۵ منتقل شدند. انتقال این زندانیان کاملا مخفیانه و با فریب آنها و همبندیان صورت گرفته شده بود به زندانیان گفته شده بود که آنها را برای اعزام به دادگاه به بیرون از زندان می برند .
رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای و سایر آخوندهای همدست وی که مشغول  جنایت علیه بشریت در ایران هستند در طی روزهای گذشته اقدام به اعمال وحشیانه و هولناکی مانند قطع دست ،قطع انگشتان ، اعدام  در ملاء عام و همچنین اعدام های گروهی زده اند. اکثر اعدام ها بصورت مخفی صورت می گیرد و رژیم ولی فقیه آنها را اعلام نمی کند.
هدف از این اعدام ها ایجاد  فضای رعب و وحشت در جامعه می باشد . رژیم ولی فقیه به نزدیک بودن انفجار عمومی مردم ایران پی برده است و فکر می کند که  تنها ابزار مقابله با آن انجام اعمال ضدبشری و هولناک در معابر عمومی  است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، اعمال هولناک و قرون وسطایی که توسط آخوند علی خامنه ای وآخوندهای همدست وی صورت می گیرد را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کندو از دبیر کل، کمیسر عالی ، و گزارشگر ویژه حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت آخوندها به دادگاه های جنایی بین المللی است.
منبع:فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
۱۰ بهمن ۹۱ برابر با ۲۹ ژانویه ۲۰۱۳
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید
دبیر کل ملل متحد آقای بان کی مون
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه اعدام سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل
Balatarin

تحویل خون ایرانیان به کنسولگری آلمان

Balatarin

بازداشت ۵۰ عضو یک خانواده در ۵ سال


روز آنلاین - رفیق حسین پناهی، برادر زندانی سیاسی انور حسین پناهی، در مصاحبه با روز از فشار تازه نهادهای امنیتی بر اعضای این خانواده خبر می‌دهد. به گفته او از زمان بازداشت برادرش، انور حسین پناهی در سال ۸۶ تا کنون حدود ۵۰ عضو این خانواده یا به نهادهای امنیتی احضار و یا بازداشت شده‌اند.

انور حسین پناهی، فعال سیاسی در آبانماه سال ۱۳۸۶ دستگیر و به اتهام همکاری با یک حزب کرد به اعدام محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر باطل و به ١۶ سال حبس تعزیری کاهش پیدا کرد.


این زندانی سیاسی اواسط مردادماه امسال، بعد از ۵ سال حبس، به دستور دادستانی سنندج به مرخصی آمد.


 خانواده حسین‌پناهی، با نوشتن نامه‌هایی به احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد، سازمان دیده‌بان حقوق‌بشر، سازمان گزارشگران بدون مرز و دیگر نهادهای حقوق بشری خواهان تلاش این نهادها برای آزادی انور حسین پناهی شده‌اند.


این خانواده اخیرا با نوشتن نامه‌ای دیگر به احمد شهید نوشته‌اند که در آخرین اقدام علیه این خانواده هفته گذشته مبلغی که برادر انور حسین پناهی به عنوان کمک به حساب خانواده اش واریز کرده بود مصادره و حساب آن ها هم مسدودشد.


در این نامه خانواده حسین پناهی همچنین به بازداشت دو عضو این خانواده و انتقال آن‌ها به مکانی نا‌معلوم خبر داده‌اند.


بیشتر اعضای خانواده پرجمعیت ساکن روستای "قوروچیا" از توابع شهرستان دهگلان در استان کردستان هستند. به گفته یک عضو این خانواده، حدود ۱۲۰۰ خانوار و نزدیک به ۶ هزار نفر ساکن این روستا هستند که اکثر آنها از بستگان حسین پناهی به شمار می آیند.


رفیق حسین پناهی، برادر انور حسین پناهی که خود ساکن کردستان عراق و فعال سیاسی است در مصاحبه با روز در مورد شرایط این خانواده در چند سال گذشته سخن گفته است که در پی می‌آید:




شما اخیرا در نامه‌هایی از ایجاد و فشار بر خانواده تان سخن گفته‌اید. این فشار‌ها از کی شروع شده و به چه صورت بوده است؟


بعد از بازداشت برادرم انور حسین پناهی، خانواده با مشکلات متعددی روبرو شدند. به دنبال بازداشت او در پاییز ۲۰۰۷ اعضای خانواده و خصوصا برادرمان اشرف تحت فشار قرار گرفت. اشرف فرزند دوم خانواده، در تهران شاغل بود. پس از صدور حکم برای انور، جهت پیگیری پرونده او زندگی‌اش را به سنندج منتقل کرد. در مهرماه ۸۷ در حین عزیمت به تهران، و در حالی که حامل مدارکی دال بر بی‌گناهی برادر بزرگش بود، از سوی افراد نا‌شناسی به صورت مشکوک به قتل رسید.




چرا مشکوک؟


قبل از این حادثه چندین بار به اداره اطلاعات احضار و تهدید شده بود. ما هیچ مدرکی دال بر اینکه برادرم را نیروهای اطلاعات کشته باشند در اختیار نداریم. اما مسئولان اداره اطلاعات خانواده را از پیگیری این پرونده اکیدا منع کردند و همین در کنار اطلاعاتی که در اختیار خانواده بود، گمانه‌هایی را در رابطه احتمال قتل برادرم توسط نیروهای امنیتی به میان آورد.




اشرف به چه کاری مشغول بود؟ فعالیت سیاسی داشت؟


اشرف ابتدا عضو تشکیلات یکی از احزاب کرد بود. اما بعد از بازداشت برادرمان انور، او تمام وقتش را صرف اطلاع رسانی در خصوص وضعیت او و دیگر زندانیان در کمپینی کرد به نام خانواده زندانیان سیاسی. او در زمان مرگ ۲۸ سال داشت. اشرف پیش از مرگ، چندین بار از سوی نهادهای امنیتی احضار و بازداشت شده بود.




مرگ برادرتان را به لحاظ قضایی پیگری نکردید؟


به دنبال مرگ اشرف، افشین دیگر برادر خانواده پیگیر این پرونده شد. خود او هم به علت اطلاع رسانی از طریق مصاحبه با رسانه‌های خارج از کشور و پیگیری پرونده دو برادر دیگر، بازداشت و به مدت یک سال زندان شد. به دنبال بازداشت انور و مرگ اشرف تا الان خانواده و اقوام ما به صورت مستمر تحت فشار نیروهای امنیتی هستند. ما ساکن روستایی هستیم که حدود ۱۲۰۰ خانوار از فامیل یعنی نزدیک به ۶۵۰۰ نفر ساکن آنجا هستند. روستای "قوروچیا" از توابع شهرستان دهگلان در کردستان. همه ساکنین این روستا از اعضای خانواده بزرگ حسین پناهی هستند. بازداشت و سپس صدور حکم اعدام برای برادر بزرگمان احساسات مردم منطقه را جریحه دار کرد. از این حادثه به بعد یعنی از سال ۲۰۰۷ تا کنون، حدود ۵۰ نفر از اعضای خانواده حسین پناهی با احضار، بازداشت، زندان و دیگر احکام سنگین روبرو بوده‌اند بدون آنکه مرتکب جرمی شده یا حتی مبادرت به فعالیت سیاسی کرده باشند. برخی از کشور خارج و برخی دیگر تبعید شده‌اند. چند نفر از پسرعمو‌هایم به دنبال تهدید مسئولان امنیتی از محل زندگی خود در کردستان خارج شده و به جاهای دیگر ایران رفته‌اند.




به موضوع انور، برادر زندانی تان برگردیم، اتهاماتش چه بود و به چه دلیلی بازداشت شد؟


انور به هیچ عنوان اهل فعالیت سیاسی نبود. ولی چون من و امجد دیگر برادرم فعالیت سیاسی داشتیم و از ایران خارج شده بودیم، او در ارتباط با فعالیتهای ما بازداشت شد. اتهام او ارتباط و عضویت در یک حزب کرد است. در حالیکه در ارتباط‌های ما جز موضوعات خانوادگی و احوالپرسی، نکته دیگری مطرح نشده است. پرونده سیاسی خانواده ما آنقدر شفاف است که نیازی به کتمان آن نباشد. اما انور هرگز بخشی از فعالیت‌های سیاسی و حزبی ما در کردستان عراق نبوده است. انور معلم اخراجی بود و جز دلایلی که آنزمان به خاطرش اخراج شد، ابدا فعالیت سیاسی نداشته است. او در سالهای قبل از بازداشت یک شهروند کاسب عادی در کردستان بوده و در این اواخر در چهارچوب وظایف شهروندی و به صورت مدنی با کلینیک‌های ترک مواد مخدر در منطقه همکاری کرده است. اما پنهان نیست که او در سالهای حضور من و دیگر برادرمان در کردستان عراق با ما تماس می‌گرفت و احوالمان را می‌پرسید.




در غیاب شما چه کسی پرونده برادر زندانی‌تان را پیگیری می‌کند؟


پدرم هشتاد سال عمر دارد. مادرم هم در قید حیات است. افشین برادرم هم که زندانی بود دو ماهی است آزاد شده اما پس از آزادی مجبور شد دهگلان را ترک کند. نه اینکه به صورت رسمی دستور تبعیدش را داده باشند، به صورت تلویحی و غیر رسمی از او خواسته بودند که پس از آزادی از شهر خارج شود. افشین اکنون ساکن شهرستان قروه است و در حال حاضر از تمامی مزایای یک شهروند و حقوق قانونی خود محروم است.




شما اخیرا در نامه‌ای از فشارهای جدید برخانواده‌تان گفته‌اید. آیا محدودیت‌های جدیدی برای آنها مطرح است؟


دو هفته پیش دو عضو دیگر خانواده به نام‌های سیروان و شیرزاد حسین پناهی که یکی خواهر‌زاده من و دیگری از اقوام هستند دستگیر شدند. این دو نفر به اطلاع رسانی از ملاقات‌ها با برادرم و مصاحبه با رسانه‌های خارج از کشور متهم هستند.




چه اطلاعی از وضعیت این دو نفر در دست است؟


هیچ اطلاعی از وضعیت‌شان در دست نیست. حتی مشخص نیست توسط کدام نهاد دستگیر شده‌اند و کجا نگهداری می‌شوند. به دنبال مراجعه پدرم به نهادهای امنیتی از سوی مسئولان تهدید شده‌اند. در یک هفته گذشته چندین بار با من هم که ساکن کردستان عراق هستم از طریق تلفن تماس گرفته و تهدید کرده‌اند که در خصوص وضعیت خانواده مان اطلاع رسانی نکنیم. در اداره اطلاعات اما به صورت رسمی به پدرم گفته‌اند که باید دهگلان را به مقصد شهر همدان ترک کند.




خانواده شما چه موضعی داشته‌اند؟


پدرم به هیچ عنوان حاضر نیست دهگلان را ترک کند و علاوه بر آن‌ دلیلی هم نمی‌بیند هیچ گونه فشار مشابهی را برای عملِ نکرده تحمل کند.




تا کنون با نهادهای حقوق بشری تماس نگرفته‌اید؟


در این مدت ما از طریق کانال‌ها و وب سایت‌های کردی و همچنین رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور تا جایی که توانسته‌ایم اطلاع رسانی کرده‌ایم. به احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران هم دو بار نامه نوشته‌ایم.




پاسخی هم گرفته‌اید؟


بله به ما پاسخ داده‌ و اعلام کرده‌اند که به زودی نقض حقوق خانواده و اعضای زندانی را پیگیری می‌کنند.




آخرین خبر از برادر زندانی‌تان کاهش حکمش به ۱۶ سال زندان است. اطلاع دقیقتری از وضعیت وی ندارید؟


انور، ابتدا که دستگیر شد به اتهام محاربه از طریق همکاری با یک حزب کرد به اعدام محکوم شد. بعد از تماس ما با وکلای حقوق بشری سرانجام آقای صالح نیکبخت وکالت پرونده برادرم را به عهده گرفت. خوشبختانه به کمک آقای نیکبخت و تلاش دسته جمعی مردم در منطقه که جمع آوری نزدیک به نه هزار امضا را در پی داشت و همچنین پیگیری‌های رسانه‌ای و رفتار عمومی، باعث شد حکم انور حسین پناهی ابتدا به ۱۶ سال کاهش پیدا کند.
Balatarin

جمعه

Forskjellen mellom to typer av personlige friheter

Balatarin

خروج منصور اسانلو با اسناد و تحرک وزارت اطلاعات در درون سندیکای شرکت واحد + فیلم


 فعالان در تبعید :  بنا بر گزارشات تایید نشده ؛ خروج منصور اسانلو با انبوهی از اطلاعات اعم از عکس , فیلم و سند ؛ و به صورت مخفی از ایران ؛ موجب موجی از نگرانی در نیروهای امنیتی و فشار و ارعاب اعضای سندیکای اتوبوسرانی و نهایتا واکنش های رسانه ای اخیر شده است
گفتنی است  در روزهای گذشته سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، در نامه ای عجیب خطاب به فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل اعلام کرده است که منصور اسانلو از ریاست هیات مدیره ی این سندیکا برکنار شده است. رونوشت نامه ی کارگران شرکت واحد به سازمان جهانی کار ، کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری، کنفدراسیون کارگران فرانسه و کلیه اتحادیه ها و نهادهای کارگری داخلی و بین الملل ارسال شده است.
این نامه گنگ و سربسته سندیکای شرکت واحد بر علیه  یکی از رهبرانش که بارها بدلیل مبارزات کارگری و تلاش برای احقاق حقوق کارگران شرکت واحد و اتوبوسرانی در زندان‌های نظام جمهوری اسلامی زندانی شده‌است ؛  بحث های فراوانی به دنبال داشته است
ویدئوی زیر , پیشتر در فیس بوک منتشر شده
اخراج سوال برانگیز اخیر آقای اسانلو , انگیزه ای شد تا این ویدئو توسط ” کمپین صلح فعالان در تبعید” در یوتیوب باز نشر شود

لازم به یادآوری است که منصوراسانلو از چهره‌ای شناخته شده در سطح ایران و  در مجامع کارگری جهانی می باشد و فشارهای وارده بر او و سندیکای تحت رهبری او اعتراض گسترده‌ای را در سطح ایران و جهان در بر داشت.
لازم به تاکید است که  بر اساس مبارزات و تلاشهای منصور اسانلو بود که  سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد به عضویت رسمی و دائمی اتحادیه بین‌الملل کارگران حمل و نقل و تحت حمایت سازمان جهانی کار قرار گرفت
فیلم زیر تنها گوشه ای از مبارزات شجاعانه منصور اسانلو ؛ شرف جنبش کارگری ایران , است


منصور اسانلو در اجلاس سالیانه لندن

پیشتر  آقای اسانلو به عنوان نماینده سندیکای اتوبوسرانی ایران برای شرکت در اجلاس سالیانه  (اتحادیه بین‌الملل کارگران حمل و نقل) که در لندن و در تابستان سال ۱۳۸۶ (۲۰۰۷ میلادی) برگزار شد دعوت به عمل آمد.
اسانلو علیرغم سابقه دستگیری و مشکلات امنیتی در این اجلاس شرکت و ضمن ابراز نقطه نظرهای سازنده در ارتباط با وضعیت کارگران اتوبوسرانی ایران و وضعیت معیشتی آنان، مسائلی را پیرامون حل مشکلات کارگران ایران بیان کرد
دو هفته پس از بازگشت از اجلاس لندن، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران برای بار سوم او را در خیابان و در حالی که به منزل خود باز می‌گشت مورد ضرب و شتم قرار داده و ربودند تا فصل دیگری را در زندان اوین تهران بگذراند.
گزارشی از شکنجه های زندان منصور اسانلو , کسی که فصل نوینی را در جنبش کارگری ایران گشوده بود



حمله به عروس خانواده و سقط جنین وی


اوایل تیر ۱۳۸۹ گزارش‌هایی درباره ربودن و کتک‌زدن زویا صمدی، عروس خانواده اسانلو منتشر شد. پروانه اسانلو همسر منصور اسانلو تایید کرد روز ۲ تیر ۱۳۸۹ ماموران امنیتی ایران، زویا صمدی را ربوده و او را به‌شدت کتک زدند. او گفت ماموران از وی خواسته‌اند با چشم بسته تعهد دهد در صورت آزادی منصور اسانلو هیچ فعالیتی نکنند و ایران را ترک کنند. زویا صمدی خواستهٔ ماموران را رد می‌کند، آنها به‌شدت او را کتک می‌زنند و ساعت ۱۰ شب زیرپل سیدخندان از ماشین به بیرون پرتاب می‌کنند

00299-02-mansoor-osanloo

در تاریخ ۶ تیر ۱۳۸۹ خانواده اسانلو خبرهایی منتشر کردند مبنی بر اینکه زویا صمدی در اثر ضرب و شتم شدید، سقط جنین کرده‌است.

روز جهانی راه آهن , روز همبستگی با منصور اسانلو

منصور اسانلو در تمام مدت بازداشت خود مورد تایید و حمایت سازمانهای بین المللی قرار داشت . بطوریکه در پی دستگیری پی در پی وی ؛ اتحادیه‌های کارگری و نهادهای بین‌المللی به دستگیری او اعتراض کردنند و اسانلو تبدیل به نماد مبارزات کارگری در ایران و جهان شده‌است. 

 فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل روز ۶ مارس ۲۰۰۸ میلادی (۱۶ اسفند ۱۳۸۶)، روز جهانی راه آهن را، به عنوان روز «اقدام جهانی در همبستگی با منصور اسانلو» اعلام کرد

 اخراج اسانلو 

روز 2 بهمن سال جاری سایت رسمی سندیکای اتوبوسرانی طی بیانیه ای عجیب و به دلیل آنچه توسط این وبسایت “انجام تخلفات متعدد و عدم پایبندی به تعهدات خود و نادیده گرفتن هشدارها و اعتراضات درونی سندیکا” ، خوانده میشود ؛ از کار برکنار شد

نکته عجیب تر اینکه این نامه خطاب به سازمان های بین المللی تنظیم شده و توجه ای به کارگران سندیکا و کارگران ایران نشده است

بنا بر گزارشات تایید نشده ؛ خروج منصور اسانلو با انبوهی از اطلاعات اعم از عکس , فیلم و سند ؛ و به صورت مخفی از ایران ؛ موجب موجی از نگرانی در نیروهای امنیتی و فشار و ارعاب اعضای سندیکای اتوبوسرانی شده است (  در روزهای آینده اطلاع رسانی دقیق تر انجام خواهد شد

نظر خوانندگان 

از میان نظرات خوانندگان ؛ نظر کاربری به نام “علی کارگر ” در سایت اخبار روز جالب توجه می بود که عینا در زیر میخوانید

کسانی که نامه پراکنی می کنند آیا اطلاع ندارند که طبق همه اساسنامه های تشکل های صنفی فقط مجمع عمومی حق اخراج اعضای یک تشکل را دارد .دوم از کی تا حالا به خودتان این اجازه را می دهید که با دست گرفت سایت و یک دسته سربرگ سندیکادرگیری های داخلی صنف را بین المللی کنید؟سوما مرکز هدایت این جریان همان جریانی است که سندیکا را در آخرین گردهمایی اش که اسانلو در زندان بود با طرح اعتصاب رانندگان شرکت واحد به کمین نیروهای امنیتی فرستاد وفرصت ضربه را به سلاخان حکومت داد که بعد از دستگیری گسترده و متلاشی کردن تشکیلات سندیکا صد ها نفر را زندانی وبیش از یک هزار نفر از اعضای سندیکارا به منجلاب بدبختی بکشانند.
سندیکا ارث و میراث فردی کسی نیست که بخواهید آن را تقسیم کنید ، چنین تحرکاتی فقط از نیروهای امنیتی حکومت ساخته است ،فعالان سیاسی ،اجتماعی و کارگری ایران چه در داخل کشور و چه در خارج ایران ازنیرو های خالص سندیکا می خواهند با مبارزه علیه عناصر نفوذی اطلاعات و نیرو های ضد تشکیلاتی قدرت طلب ،از موجودیت و حیثیت سندیکای شرکت واحد دفاع کنند و مسایل صنفی و تشکیلاتی را در محافل داخلی خود حل و فصل نمایند.برای پایداری سندیکا وخنثی کردن عناصر نفوذی وزارت اطلاعات دوچندان تلاش کنید که فردا دیر است

.اتحاد شما رمز پایداری وسرافرازی شماست و تفرقه ریشه شکست و بی اعتباری شما

در روزهای آینده اطلاعات دقیق تر در اختیار خوانندگان محترم قرار خواهد گرفت


Balatarin

عفو بین الملل خواستار آزادی نسرین ستوده شد


رادیو فردا - سازمان عفو بين الملل روز چهارشنبه، چهارم بهمن، با انتشار بيانيه ای، خواستار آزادی نسرین ستوده، وکیل دادگستری شد.

این سازمان مدافع حقوق بشر، از عدم تمديد مرخصی سه روزه نسرين ستوده انتقاد کرد و آن را «يک بازی بی‌رحمانه»‌ خواند.

آن هريسون معاون بخش خاورميانه عفو بين الملل گفت: «نسرين ستوده برنده جايزه حقوق بشری ساخاروف و يک وکيل شناخته شده در سطح بين‌المللی است که با اتهاماتی مبهم زندانی شده است.»

نسرین ستوده، وکیل مدافع حقوق بشر، شامگاه دوشنبه، دوم بهمن، به زندان اوین بازگشت.

خانم هریسون افزود «مقامات ایرانی بیش از بیش مانع ملاقات زندانیان سیاسی با خانواده هایشان شده و از این امر به عنوان ابزار فشار بر این زندانیان استفاده می کنند.»

نسرين ستوده از ۱۳ شهريور ۱۳۸۹ به زندان افتاد و به اتهام‌هایی چون «اقدام عليه امنيت ملی، تبانی و تبليغ عليه نظام و عضويت در کانون مدافعان حقوق بشر» به تحمل شش سال حبس تعزيری، ۲۰ سال محروميت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعيت خروج از کشور و به اتهام تظاهر به بی‌حجابی به ۵۰ هزار تومان جريمه نقدی محکوم شده است.

پس از آن که اعلام شد مهراوه، دختر خانم ستوده که ۱۳سال دارد، ممنوع الخروج شده، مادرش در زندان دست به اعتصاب غذا زد و سه‌شنبه ۱۴ آذر پس از ۴۹ روز به خواسته خود رسیده و به اعتصاب غذای خود پایان داد.

رضا خندان همسر نسرین ستوده به سایت های اینترنتی گفته است در حالیکه قرار بود اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره وضعیت همسرش نیز در زندان تحقیق کنند، بازدید آنها از زندان اوین در هنگام مرخصی او انجام شد.

 بيانيه عفو بین الملل در ادامه به وضعيت چند زندانی سياسی ديگر از جمله محمدعلی دادخواه، احمد زيدآبادی، مسعود باستانی، مهسا امرآبادی، بهمن احمدی امويی و بهاره هدايت که طی روزهای اخير به مرخصی آمده اند، نيز اشاره کرده و خواستار آزادی بی قيد و شرط اين افراد شده است.

Balatarin

ضرب و شتم یکی از زندانیان سیاسی تبعیدگاه رجایی شهر در محوطه زندان


کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: ماموران زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت)، ظهر روز گذشته در محوطه هواخوری این زندان و در برابر دیدگان دیگر زندانیان اقدام به ضرب و شتم مصطفی اسکندری زندانی سیاسی بند ویژه امنیتی کردند.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، حوالی ساعت چهارده و سی دقیقه روز گذشته، چهارشنبه بیست و هفتم دی ماه، یکی از ماموران زندان رجایی شهر با نام «توانچه»، اقدام به ضرب و شتم شدید مصطفی اسکندری، زندانی سیاسی بند ویژه امنیتی این زندان نمود.


ماموران و مسئولان تبعیدگاه رجایی شهر کرج که طی سالیان اخیر همواره به عنوان آلت دست ماموران امنیتی جمهوری اسلامی دست به سرکوب زندانیان سیاسی زده اند، پیش از این نیز به کرات زندانیان سیاسی سالن 12 بند چهار این زندان معروف به بند ویژه امنیتی را به بهانه های مختلف مورد ضرب و شتم شدید قرار داده اند.
Balatarin

پنجشنبه

دستگیری و شکنجه کودک ۹ ساله در اداره آگاهی بندر عباس


بنابه گزارشات رسیده به « فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران»دستگیری یک کودک ۹ ساله و شکنجه جسمی و روحی وی بیش از ۵ روز در اداره آگاهی بندر عباس.
رسول داوری ۹ ساله   متولد ۱۰ دی ۱۳۸۲ می باشد.این کودک فرزند جلال و دارای شناسنامه شماره ۲۳۷۵۱۰ صادره از مشهد است.او کلاس سوم ابتدایی می باشد و در مدرسه شهید حسینی واقع در شهرک برق بندر عباس مشغول به تحصیل است.
روز شنبه ۲ دی ماه در حالی که در کلاس درس بود دستگیر و به اداره آگاهی بندر عباس منتقل شد. این کودک ۹ ساله توسط افسر نیروی انتظامی فردی بنام دری نژاد مورد شکنجه جسمی و روحی قرار می گیرد این افسر شکنجه گر به سایر همکاران خود می گوید که این بچه را حسابی مورد گوشمالی قرار داده است.
آقای جلال داوری پدر این کودک به محض اطلاع از دستگیری فرزند خردسالش به اداره آگاهی مراجعه می کند و خواستار آزاردی فرزندش می شود اما با مخالفت افسر نامبرده مواجه می شود پدر این کودک از آنها می خواهد که در قبال آزادی فرزندش او را بازداشت نمایند. افسر سرکوبگر نیروی انتظامی ولی فقیه دستور بازداشت پدر را هم صادر می کند و پدر و فرزند خردسالش تا تاریخ ۵ دی ماه در بازداشتگاه اداره آگاهی که با شرایط قرون وسطایی و فریادهای شکنجه سایر دستگیر شدگان شبانه روز شنیده می شد نگهداری می شدند.


در تاریخ ۵ دی ماه پدر این کودک آقای جلال داوری بدستور فردی به نام بهرامی بازپرس شعبه ۳ دادسرای عمومی ولی فقیه به اتهام مشارکت در سرقت به ۱۵ میلیون تومان وثیقه محکوم می شود و روانه قرنطینه زندان مرکزی بندرعباس نمود این فرد همچنین دستو داد کودک ۹ ساله را به کانون اصلاح و تربیت منتقل نماید. ولی رئیس کانون اصلاح و تربیت از پذیرش این کودک به دلیل صغر سن خوداری نمود و مادر این بچه را وادر به سپردن ۴ میلیون تومان وجه نقد می نماید و نهایتا موفق می شود در شامگاه همان روز فرزند خود را آزاد نماید اما  پدر بچه هنوز در زندان بسر می برد زیرا بازپرس مربوطه تا تاریخ اول بهمن ماه   از پذیرش وثیقه ای که خود صادر کرده خوداری نموده است .
بازداشت و نگهداری این کودک در اداره اگاهی منجر به وارد شدن صدمات شدید روحی  بر این کودک معصوم گردیده است و این کودک از زمان خارج شدن از زندان گوشه اگیر و با شنیدن هر صدای مضطرب و  اقدام به به فرار و شروع به جیغ زدن می کند و شبها دچار کابوسهای  می شود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری، شکنجه کودک خردسال و پدرش توسط مامورین ولی فقیه را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه خواهان ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به دادگاه جنایی بین المللی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
۲  بهمن ۹۱ برابر با ۲۱ ژانویه ۲۰۱۳


گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل
Balatarin

بانک ملی یکصد مسجد می سازد ! بسازد ! اما پاسخ امثال اینها را چه کسی میدهد ؟


ناگفته نماند که هیات مدیره و مدیریت بانک ملی ، اقامه نماز جماعت به بهترین شکل ممکن را یکی از اصلی‌ترین وظایف خود می‌داند ! 




Balatarin

انگشتان یک دست سارقی در شیراز قطع شد


حكم قطع انگشتان یکی از دستان سارقی كه در محاكم شيراز به مجازات حد قطع يد محكوم شده بود امروز در ملا عام اجرا شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه فارس، اين متهم كه در سابقه كيفري خود داراي اتهامات زيادي از جمله سرقت، رابطه نامشروع و خريد و فروش اموال مسروقه است، براساس رأي شعبه 122 دادگاه جزايي شيراز و تأييد شعبه 17 تجديدنظر استان فارس به مجازات حدالهی سرقت محكوم شده بود.

متهم اين پرونده ا.س.ح كه 29 سال سن دارد، سركردگي يك باند سرقت را به عهده داشت كه پس از دستگيري و شكايت 47 نفر از شكات و طي شدن مراحل رسيدگي در دستگاه قضايي شيراز، علاوه بر مجازات قطع ید به سه سال حبس از باب انجام سرقت هاي متعدد و 99 ضربه شلاق به لحاظ رابطه نامشروع نيز محكوم شده است.

اين گزارش حاكي است همدستان وي نيز كه در انجام سرقت ها مشاركت داشته اند به مجازات هاي مشابه قطع يد، حبس و شلاق محكوم شده اند.

دادستان عمومي و انقلاب شيراز در این خصوص گفت: مكرراً دستگاه قضايي اعلام كرده كه برخورد قاطع و بدون اغماضی در دستور كار خود قرار داده و هر كجا متخلفين تخطي خود از قانون را دست مايه بر هم زدن امنيت اجتماعي و آسايش عمومي قرار دهند دستگاه قضايي شديدتر برخورد خواهد كرد.

علي القاصي امروز در جمع خبرنگاران افزود: نمونه اجراي حكم امروز هشداري جدي است به همه كساني كه با اقدام به سرقت موجبات ناامني را فراهم مي كنند.

اين مقام قضايي تأكيد كرد: پيرو منويات رياست محترم قوه قضاييه و تأكيدات ايشان مبنی بر برخورد با زورگيران و مخلان نظم اجتماعي تصريح كرد: به زودي مردم برخورد قاطع دادگستري استان فارس با اين افراد را نيز شاهد خواهند بود .

Balatarin

اين كشور كجاست؟



کشوري است با ۲۰ميليون فقير

۷ ميليون بيكار

۴ ميليون معتاد

۳ میلیون زن تن فروش

۱۴ ميليون بيمار روانى

۶۰۰ هزار كودك كارگر

يك و نيم ميليون محروم از تحصيل

۸ ميليون بيسواد

۱۸۰ هزار نابغه فرارى با ۳۰ تريليون و۴۰۰ ميليارد تومان خسارت ناشى از فرارمغز ها

۴۵۰هزار تصادف در سال

۴۰ هزار بيمار ايدزی

آلودگی هوا

سن بزهکاری زير ۱۰ سال

کف سنی فحشا ۱۴ سال

و کف سنی اعتياد ۱۳سال

و ۳ میلیون آخوند ؟

پاسخ :ایران اشغال شده مان 


Balatarin

جديدترين عکس ابوالفضل عابديني نصر در بند 350 زندان اوين هنگام ديدار کابيني با خانواده.



ابوالفضل عابدینی نصر عضو مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خبرنگار، زندانی سیاسی و عضو حزب پان ایرانیست است.

ابوالفضل عابدینی از اعضای حزب پان ایرانیست ایران است و در حدفاصل سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ چندین بار توسط نیروهای امنیتی استان خوزستان بازداشت و این بازداشت‌ها منجر به صدور حکم یک سال حبس تعزیری از سوی دادگاه انقلاب اسلامی اهواز برای وی شد.

ابوالفضل عابدینی در تاریخ نهم تیر ماه سال ۱۳۸۸ دستگیر و در تاریخ ۴ آبان ۱۳۸۸ با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. وی بار دیگر در تاریخ ۱۲ اسفند ماه ۱۳۸۸ در جریان دستگیری‌های گسترده‌ی کنش‌گران حقوق بشر ایران توسط سپاه پاسداران همراه با ضرب و شتم در منزل پدری خود در رامهرمز خوزستان بازداشت و به سلول‌های انفرادی به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد.

در تاریخ ۱۵ فروردین ماه ۱۳۸۹ در حالی که یک ماه از بازداشت وی نگذشته بود، دادگاه انقلاب اهواز ابوالفضل عابدینی را به اتهامات ارتباط با دول متخاصم ، فعالیت‌های حقوق بشری و تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های بیگانه به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم کرد. این حکم مربوط به پرونده پیشین عابدینی بود که به بازداشتش در تیرماه سال ۱۳۸۸ و آزادی‌اش با قید وثیقه ۳۰۰ میلیونی در آبان ماه همان سال منجر شده بود

در فروردین ماه سال ۱۳۸۹ یک سال بعد از صدور حکم اول، ابوالفضل عابدینی بار دیگر از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه ای به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شد، این در حالی بود که وی در پرونده‌ی قبلی نیز به همین اتهام محکوم به زندان شده و در حالی سپری کردن این محکومیت بود. عابدینی به اتهامات ارتباط با دول متخاصم (۵ سال)، عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر درایران (۵ سال) و تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه‌های بیگانه (۱ سال) و در مجموع به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم نمود. این حکم در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ به عابدینی ابلاغ شد و محکومیت وی به اتهام عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و حزب پان ایرانیست و ارتباط با دول متخاصم به ۱۲ سال حبس تعزیری افزایش یافت.

او در طول دوران محکومیت ۱۲ ساله اش بند ۶ زندان کارون و بند ۳۵۰ زندان اوین از حق استفاده از مرخصی با وجود داشتن بیماری قلبی محروم بوده است



Balatarin

سیب گندیده نظام در دست چلاق "طالبان شیعه"


روز آنلاین - "نظام" به گفته رئیس جمهور پیشین اش در خطر فروپاشی است. پرتگاهی که نوه "امام راحل" از آن سخن گفت، در یک اتاق فکر آمریکائی فرموله می شودو بازجوی قلم بدست در روزنامه ضد ملی کیهان "پرتگاه" را "صخره" ترجمه می کند تا صلابت را استعاره ای از صلابت نظامی ببیند که به سالگرددیگری می رسد. تحلیل گری می نویسد: آمریکا انتظار می کشد تا این "سیب گندیده" فروبیفتد.

در آخرین روزهای سی و سومین "سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی"، چنین است اوضاع "ابر قدرت معنوی" و "ام ا لقرا" ی اسلام:

 آفتابه دزدها را تحت نام "زورگیر" در ملاء عام بر دار می کشند، چون "برای امنيت روانی کشور خوب است" و "همه می فهمند کشور بدون صاحب نيست"؛ طبق فرمایشات رئيس کميسيون اجتماعی مجلس که عبدالرضا عزيزی نامی باشد. محمد اسماعيل سعيدی هم سخن رئیس اش را تمام می کند: "از منظری که ما به مسائل اجتماعی نگاه می کنيم، شايد ساير کشورها نگاه نکنند. از اين رو آنها از اين مسائل به عنوان کوباندن ايران استفاده می‌کنند."

کشورهای دیگر هم نگاهشان به نمایش وحشت در پارک هنرمندان است و هرچقدر پلیس جمهوری اسلامی ـ– این بزرگ‌ترین "زورگیر" به تعبیر دکتر کریم لاهیجی ـ خبرنگاران را "کتک" می زند که عکس "ناجور" نگیرند، تصویر جوان محکوم به اعدام که از بی پناهی سر بر شانه دژخیم خود می نهد و زار می زند، به جهان مخابره می شود.

مجلسیان بعد از "تامین امنیت روانی جامعه" به زندان اوین می روند و بعداز دیدار از این قتلگاه معروف جهانی، نامش را "هتل" می گذارند. این پرسش به میان می آید که چرا اجازه ندادند رئیس جمهور خودشان سری به این "هتل" بزند.یک سایت فارسی زبان هم تحت عنوان "گزارش وقیحانه عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس" می نویسد که اگر اوین "هتل" است، خوب "نمایندگان مجلس، دسته جمعی بروند، ساکن هتل اوین شوند!"

غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی که در تیر ماه گفته بود در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد، این بار وجود هر گونه زندان عقیدتی در زندانهای کشور را هم انکار می کند. در روزهای "شاه رفت" کپی دست دوم همه امور "رژیم ستمشاهی" رو می شود، حتی سخنان معروف آخرین پادشاه ایران.

شورای نگهبان هم برای اینکه مُهر "سلطان اسلام" بر همه چیز بخورد، مجلس را ملزم به افزدون مجازات "رجم" – سنگسار-به اصلاحیه‌ قانون "مجازات اسلامی"، می کند و با این دقت: "مقرر گردید در همه مواردی که عبارت «سلب حیات» جایگزین کلمه «رجم» شده است، اصلاح گردد."

این دستور، تازه به مجلس رسیده است که محمود احمدی نژاد رو دست دیگری به "نمایندگان مستقل" می زند تا نشان دهد که مرتضوی و احمدی نژادجداشدنی نیستند.

و درست در همین روزها معلوم می شود که دولت احمدی نژاد به افراد درجه دو و سه مانند مرتضوی علاقه زیادی دارد و تعداد زیادی ازآنها را در دانشگاه منزل و منزلت داده است: "پس ازهفت سال، تلاش دولت برای دستکاری در ترکیب هیات علمی دانشگاه های کشور به چیزی بدتر از فاجعه منجر شده است. با اخراج و بازنشسته کردن اساتید توانمند، تعداد زیادی از فارغ التحصیلان درجه دو وسه به جای آنان بکار گرفته شدند. ایجاد سامانه جذب هیات علمی توسط وزارت علوم تبدیل به پوششی شد تا نورچشمی‌ها یا به تعبیر یکی از دانشجویان «آقازاده های فرهنگی» با قوانینی که یادآور کاپیتولاسیون بود، به عنوان دانشجوی دکترا و بورسیه پذیرفته شوند."

شرایط بحرانی معلمان را هم می توان در آخرین گزارش کانون صنفی معلمان ایران، یافت: "در این شرایط و وضعیت نابهنجار، چندین ماه است که حق التدریس(اضافه کار) آموزگاران و برخی دیگر از دستمزدهای آنها پرداخت نگردیده است. نزدیک به یک سال است که اضافه کار نیروهای ستادی مدرسه‌ها(مدیران، معاونان و...) پرداخت نشده، چهار ماه است که اضافه کار فرهنگیان و به ویژه معلمان واریز نگردیده است، چندین ماه است که آموزش و پرورش، سهم بیمه‌ی طلایی فرهنگیان شاغل را نپرداخته، دستمزد آموزگارانی که در آزمون های نهایی خردادماه گذشته، حضور داشته و یافته‌اند- چه در حوزه‌های اجرایی و چه در حوزه های تصحیح برگه - واریز نشده، پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته که برابر گفته‌ی وزیر قرار بود یک هفته پس از بازنشستگی پرداخت شود، هنوز پس از گذشت ماه‌ها به دست‌شان نرسیده است. دو سال است که از سرانه‌ آموزشی مدرسه‌ها خبری نیست و تنها درصد ناچیزی از آن به برخی از مدرسه‌ها داده شده، و بسی مطالبات دیگری که هم اکنون ماه‌هاست به تعویق افتاده است."

و همه اینها از برکات مدیریت جهانی رئیس جمهور امام زمانی است.بیهوده نیست که حمید رسایی، امنیتی دست پرورده سعید امامی، برای طرح یکی از

 "دغدغه" های "صاحب مملکت" که همان "مقام معظم رهبری" باشد، به رئیس جمهور می رسد و از "هشدار خامنه‌ای به احمدی‌نژاد و مجلس" خبر می دهد: "آیت‌الله خامنه‌ای، پیش از حضور احمدی‌نژاد در مجلس، با رییس دولت دهم و علی لاریجانی، اتمام حجت کرده بود که کشاندن اختلاف قوا به درون جامعه عین خیانت است."

این تهدید برای احمدی نژاد ۲ میلیارد دلارناقابل نان می کند که به اسم کمک به "اقشار کم در آمد" دریافت و به قول عباس عبدی مبارزه انتخاباتی را با "چراغ بالا" دنبال کند.

انتخاباتی که "دغدغه" دیگر "مقام معظم" است والبته از نو ع آزادش. امری که یکی دیگر از پایوران رسانه ایش می کند. عبدالرضا داوری رئیس مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور،  اعتراف می کند که "دغدغه" رهبر معظم انقلاب درباره کلید واژه "انتخابات آزاد" از کنفرانس پراگ که در آبان ماه سال ۹۱ برگزار شد نشات می گیرد.

سپاه پاسداران که کمی پیشتر از "مهندسی معقول" انتخابات خبر داده بود، حالا از زبان گوینده همان خبر، یعنی حجت الاسلام علی سعیدی، حرفی می زند که جان می دهد برای برنامه های "خنده بازار": "سپاه هیچ تریبون و امکاناتی برای اظهارات و توانایی «دخالت» در مسایل کشور را ندارد."

یکی از دکترهای مقیم درگاه که ضمنا شوهر داماد "سلطان علی" هم هست می گوید: "۶۰ درصد آرا، مال ما سه نفر." منظورحدادعادل خودش و محمد باقر قالیباف و دکتر علی اکبر ولایتی ـ– دیگر سفره نشین دیر سال بیت ـ– است که می فرماید: "با يک تيم هماهنگ وارد انتخابات می‌شويم."

معلوم است همه چیز به دقت مهندسی وحتی میزان آراء هم تعیین شده است.به همین خاطر هم یکی از سه نفر که پیشتر نامزد نخست وزیری آیت اله خامنه ای بود و حالا منتظر رخت ریاست جمهوری است، به سراغ انجام ماموریت های خارجی می رود.

همزمان با وزیر خارجه مصر که "شرط بهبود موقعیت ایران در جهان عرب" را "هماهنگی در حل بحران سوریه" اعلام می کند، دکتر علی اکبر ولایتی -مشاور بین الملل علی خامنه ای- بشار اسد را "خط قرمز" نظام برمی شمارد و می گوید که جمهوری اسلامی "تا آخر" از او حمایت می کند.

کلاینه سایتونگ تحت عنوان "چالش طلبی های ایران و سوریه" می نویسد:

"سوریه از یکی از آخرین متحدان خود، ایران، خواسته است تا همچنان از این حکومت در رویارویی با شورشیان و مخالفان داخلی و خارجی اش حمایت کند. تأمین تسلیحات، حمایت مالی، تأمین پرسنل و تجربیات فنی در «لیست خواسته ها»ی اسد است تا بدین ترتیب غرب را به چالش بکشد".

هدف اصلی نخست وزیر سوریه، وائل نادر الحلقی، که هفته قبل به تهران سفر کرد، هماهنگی درخصوص کمک های بیشتر تهران به حکومت بشاراسد بود.مقامات دو کشور طی این دیدار خاطرنشان کردند که "دشمنان دو کشور برادر هیچ شانسی برای پیروزی ندارند".



 هفته ایست که "پارچین باز هم گفت‌وگوها را شکست" می دهد و بن‌بست در مذاکرات ایران و آژانس رسما اعلام می شود.

واشنگتن پست "بازی دوگانه ایران در بحران هسته‌ای" را چنین تحلیل می کند: "ایران برای مذاکرات دوباره با آمریکا و دیگر قدرت‌های جهانی بر سر مسئله هسته‌ای خود ابراز تمایل کرده است. در همین حال دست بازرسان سازمان ملل را که خواستار تحقیق در مورد آزمایش سلاح‌های هسته‌ای هستند خالی گذاشته است."

هرمان ناکارتس، معاون آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اعلام می کند: "مذاکرات بعدی روز ۲۴ بهمن‌ماه سال جاری د رتهران برگزار می‌شود."

وزير امور خارجه جمهوری اسلامی می گويد که تهران خواستار انجام مذاکرات هسته‌ای با گروه ۱+۵ در مصر است و محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری، نيز روز ۱۸ بهمن ماه به قاهره سفر می کند.

آمریکا مذاکرات دو طرف را "عمیقا مأیوس‌کننده" می خواند و اعلام می کند: "ایران باز هم فرصت دیگری را از دست داد."

بازار بلافاصله واکنش نشان می دهد. فقط دو روز طول می کشد تا دلار از مرز ۳۵۰۰ تومان عبور کند.

کاخ سفید به اظهارات اخیر محمود احمدی‌نژاد، در صحن علنی مجلس واکنش نشان می دهد: "این سخنان گویای «تاثیر عمیق» تحریم‌های بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی است."

واشینگتن پست از تحریم‌های جدید آمریکا خبر می دهد: "تا دو هفته دیگر، دولت اوباما تحریم‌های جدیدی را علیه ایران اعمال می‌کند که می‌تواند آخرین منابع درآمد نفتی ایران را خشک کند."

دراولین ساعات پنجشنبه دو خبر داغ دیگر اقتصادی می رسد: خبرگزاری فارس از "پرش‌های ۵۰۰ هزار تا ۲۰ میلیون تومانی قیمت در کمتر از ۹ ساعت" در بازار اتوموبیل خبر می‌دهد.

اسماعیل جلیلی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از "توافق نسبی" در نشست‌های مشترک دولت و مجلس برای اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها و ازجمله افزایش ۴.۵ برابری قیمت حامل‌های انرژی خبر می دهد و حال یک مقام وزارت صنعت نیز از بازگشت سهمیه‌بندی کوپنی کالاها سخن می گوید.

حاصل این " توافق" که بر اثر دخالت مقام "رهبری" انجام شده "بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان" درآمد برای دولت است.

محمود احمدی نژاد که تحریم ها را "ورق پاره" خوانده بود، حالا می گوید: "به جهنم که غرب از ما نفت نخرد. با ابداعات جدید می‌توانیم ۱۰ برابر پول فروش نفت را بدست آوریم."

درهفته نخست بهمن ماه، سردار سرتیپ پاسدار احمد وحیدی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، می گوید: "اگر چه امروز شاهد تجمیع قدرت‌های باطل علیه نظام جمهوری اسلامی هستیم اما انقلاب ما آینده‌‌ای روشن و درخشان خواهد داشت."

یک سایت فارسی زبان، چهار شرطی راکه نمایندگان دو مجلس کشور محوری "قدرت های باطل" یعنی آمریکا برای مذاکره مستقیم با "نظام" تعیین و پیش از دوره جدید ریاست جمهوری اوباما در اختیار او گذاشته اند، منتشر می کند:

- اجازه بازرسی از پارچین در مذاکرات آژانس از ایران دریافت شود.

- ایران باید غنی سازی را تعطیل و اورانیوم غنی شده خود را به یکی از کشور های ۱ + ۵ - خارج از ایران- منتقل کند.

- تا تصویب قوانین جدیدتر حلقه تحریم ها با استفاده از اختیارات رئیس جمهوری تنگ تر گردد.

- دولت با سایر کشور ها ائتلاف نظامی برای جنگ احتمالی با ایران تشکیل بدهد.

بنیامین نتانیاهو، به محض اینکه حزبش در انتخابات کنست- مجلس اسرائیل- از رقبا پیشی می گیرد، می گوید:"ایران نخستین اولویت در میان پنج اولویت اصلی اوست."

در این شرایط، باراک اوباما طی مراسم با شکوهی، دومین دور ریاست جمهوری خود را آغاز می کند. او پس از ادای سوگند، در برابر بیش از یک میلیون نفر، می گوید: "آمریکا از استقرار دمکراسی در جهان حمایت و از کسانی که برای آزادی تلاش می کنند، پشتیبانی می کند."

 رضا تقی زاده ـ تحلیل گر سیاسی- دوردوم ریاست جمهوری باراک اوباما را در رابطه با ایران چنین می بیند:"طی چهار سال گذشته اميدواری اوباما برای آشتی با تهران تدريجا کاهش يافت و نگرانی های ناشی از رفتار های ايران در منطقه و نا سازگاری با جامعه جهانی افزوده شد.به نسبت اين تغييرات، اقدامات تنبيهی آمريکا در قبال جمهوری اسلامی نيز به افزايش گذاشت. در فاصله دسامبر سال ۲۰۱۱ تا دسامبر سال ۲۰۱۲ اوج اين تنبيهات از راه تحميل جنگ سرد عليه نظام بانکی و صادرات نفت خام جمهوری اسلامی ديده شد.

اقدام نا محسوس ديگری که در نتيجه افزايش قيمت نفت در فاصله سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ و تا حدودی با زمينه سازی تشويقی آمريکا صورت گرفت ( خروج از عراق و کاهش نيرو در افغانستان)، دميدن به پرچم افزايش قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی از کابل تا بغداد، دمشق و جنوب لبنان تا نوار غزه بود که به همان نسبت منجر به گسترده شدن حضور و تعهدات خارجی تهران شد.

اعمال تنبيهات اقتصادی و محروم ساختن جمهوری اسلامی از درآمدهای ارزی و ادامه تجارت خارجی، در داخل به ايجاد نارضايتی های فزاينده و توسعه اختلاف مابين شاخه های حاکميت انجاميد و در رابطه با سياست خارجی، کاهش تدريجی درآمد های ارزی از سال ۲۰۱۱ به بعد ادامه تعهدات گسترش يافته جمهوری اسلامی را با دشواری های جدی روبرو ساخت.بی شک مثلث اوباما، جان کری و چاک هيگل، که نتايج اعمال سياست های تنبيهی واشنگتن عليه تهران را با سياست نفی جنگ در منطقه خاورميانه همسو مي بينند، در صورت تداوم قابل انتظار بی تصميمی جمهوری اسلامی برای تن دادن به سازش با جامعه جهانی، اين سياست را همچنان پيگيری خواهند کرد، به اين اميد که سيب گنديده در زمان لازم از درخت فرو افتد.پيشتر و در تجربه ای نه چندان متفاوت اجرای صبورانه سياست «دربر گيری و کمک به افزايش گسترش تعهدات» به سهم خود فروپاشی اتحاد شوروی را زمينه سازی کرده است."

 به صحنه آوردن دکتر علی اکبرولایتی، نظریه پرداز همسانی پروژه فروپاشی شوروی و جمهوری اسلامی- بعنوان یکی از نامزدهای بیت برای ریاست جمهوری که ازدیگران شانس بسیار بیشتری هم دارد، صحت تحلیل بالا را بازهم بیشتر تائید می کند: کارشناس ضد فروپاشی رسما به میدان می آید.



درآستانه سی و چهارمین سالگرد "انقلاب اسلامی"صحنه سیاسی ایران را می توان درحال تفکیک به دو بخش کاملا متمایز دید.

ولی فقیه و کارگزاران و پایورانش پشت مبارزه با "فتنه 92" سنگر گرفته اند و با همه نیرو بجنگ کلید واژه این "فتنه" یعنی " انتخابات آزاد" آمده اند که بانظریه فروپاشی به سبک شوروی ارتباط ارگانیک دارد. آخرین آنها دوحجت الاسلام اند. یکی عبدالله حاج‌صادقي جانشين نماينده ولي فقيه در سپاه که در گردهمايي بزرگ حقوقدانان بسيجي سراسر کشور می گوید: "احساس مي‌کنم فتنه آينده در راهبرد کلان با فتنه‌هاي گذشته به ويژه فتنه 88 تشابهات زيادي دارد."

و دیگری عبدالعلی گواهی، مسئول نمایندگی آیت الله خامنه ای در سپاه محمدرسول الله تهران. او اعلام می کند: "از ۱۵ فروردین شاهد یکسری مسائل در درون کشور بخاطر این جریان خواهیم بود."

در بخش مقابل، نیروهای سیاسی هستند که برای ممانعت از ایجاد کمترین شانس برای حضور یک "گورباچف" یا" یلتسین" ایرانی حذف شده اند و با همه تلاش کمترین روزن برای حضور در صحنه عملی سیاسی نمی یابند.

محمد خاتمی، می گوید: "وضع کنونی را خیلی بد می‌دانم. فکر می‌کنم مساله تحریم‌ها و مشکلاتی که هست، یا ایران را به تسلیم وا دارد یا خود به خود مثل شمعی که آب می‌شود از بین برود و این خطر بسیار بزرگی است. از هرج و مرج تا تجزیه مسائلی است که می‌تواند ایران را تهدید کند.به همین دلیل ما نه اصلا می‌توانیم تصور کنیم با حمله خارجی و دخالت بیگانه که هیچ منافع ما را نمی‌خواهد ایران شکل دیگری را پیدا کند، نه به صورت‌های دیگر به عنوان فروپاشی و از بین رفتن. آدم احساس می‌کند کوه فاخری به نام ایران مانند یک کوه یخ در حال آب شدن است و می ترسم میراث چند هزار سال در ظرف چند دهه از بین برود! امروز تا صحبت از انتخابات آزاد می‌شود حمله می کنند! ما می‌گوئیم انتخابات آزاد یعنی انتخاباتی که از جمله مهندسی نشود."

اکبر هاشمی رفسنجانی که باز هم در مرکز حملات بیسابقه ای قرار می گیرد، سخنانی را که پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط آیت الله خمینی و پایان جنگ با عراق، در جمع فرماندهان سپاه ایراد کرده و تا کنون منتشر نشده بود، روی وب سایت خود قرار می دهد. بسیاری از ناظران، مخاطب این سخنان را علی خامنه ای می دانند: "انقلابی گری کلّه شقی متحجرانه نیست، تحول پذیری منطقی است. انسان انقلابی مقتدر است امّا جمود ندارد، تعصب ندارد. وقتی حق را تشخیص داد ـ– حتی خلاف نظرش-ـ در مقابل حق خاضع است و می پذیرد."

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدارهای این هفته خود می گوید: "دموکراسی «سرنوشت قطعی جوامع امروزی، تجربه صحیح بشری» است و احزاب و انتخابات دو مولفه جامعه دموکراتیک اند. امروزه اداره جامعه بدون تحزب غیرممکن است و اگر کسی ادعا کند که می‌توان بدون حزب، تشکل و برنامه جمعی جامعه را اداره کرد، سخنی گزاف و از سر بی‌تدبیری زده است."

عبدالرضا داوری، در سخنان خود علیه انتخابا ت آزاد، هاشمی رفسنجانی را مستقیما به این پروژه پیوند می زند: "طی سه ماه گذشته در سخنان منعکس شده یکی مسئولان عالی نظام بیش از ۷۴۲ بار از واژه انتخابات آزاد استفاده شده است."



بهمن ماه دیگر آغاز شده است. قدر تهای جهانی که بر اثر سیاست های نابخردانه "نظام" دندان تیز کرده اند، منتظرند تا سیب سرخ ایران که نصیب دست چلاق "طالبان شیعه" شده است، بگندد و فرو بیافتد. فرزندان ایران گرد شعار "انتخابات آزاد" گرد می آیند تاسیب سرخ وطن به دامان هزار رنگ آزادی در غلتد.

دراین فضا، دو شاعر نامدار ایران، از سیب و عشق می گویند تا شاید بتوان بر وحشت آب شدن ایران، غلبه کرد.

سیب

حمید مصدق

تو به من خندیدی و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز

سالهاست که در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت



 سیب

 فروغ فرخ زاد

من به تو خندیدم

چون که می دانستم

تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی

پدرم از پی تو تند دوید

و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه

پدر پیر من است

من به تو خندیدم

تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و

سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک

دل من گفت: برو

چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را...

و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام

حیرت و بغض تو تکرار کنان

می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

Balatarin

تشکیل پرونده جدید برای ۵ زندانی سیاسی کُرد به اتهام ارتباط با دفتر دکتر شهید، نهادهای حقوق بشری و رسانه‌های «بیگانه»


پنج زندانی سیاسی کُرد به نامهای احمد تموئی، یوسف کاکه ممی ، جهانگیر بادوزاده ، علی احمد سلیمان و مصطفی علی احمد که از روز پنج شنبه ۲۰ مهرماه ۹۱ از سوی ماموران وزارت اطلاعات شهر ارومیه از زندان مرکزی به بازداشتگاه اداره‌ اطلاعات این شهر منتقل شده بودند از سوی شعبه‌ یک بازپرسی دادگاه انقلاب ارومیه با اتهام های جدیدی مواجه شده اند.


یک منبع محلی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت پنج زندانی سیاسی کُرد به نامهای احمد تموئی، یوسف کاکه ممی ، جهانگیر بادوزاده ، علی احمد سلیمان و مصطفی علی احمد که از روز پنج شنبه ۲۰ مهرماه ۹۱ از سوی ماموران وزارت اطلاعات شهر ارومیه  از زندان مرکزی به بازداشتگاه اداره‌ اطلاعات این شهر منتقل شده بودند از سوی شعبه‌ یک بازپرسی دادگاه انقلاب ارومیه برای مواردی از جمله ارتباط با دفتر دکتر احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل درامورایران و ارسال اخبار برای نهادهای حقوق بشری، تبلیغ علیه نظام درداخل زندان و ارتباط با کانال نوروز تی وی تفهیم اتهام  و برای آنها پرونده جدید تشکیل شده است.

این منبع آگاه به پرونده پنج زندانی سیاسی کرد یاد شده به کمپین گفت: « این زندانیان به مدت دو ماه در سلولهای انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه به اتهام ارسال اخبار برای نهادهای حقوق بشر به خصوص دفتر دکتر احمد شهید، تبلیغ علیه نظام در زندان ارومیه و ارتباط با کانال کُردی زبان نوروز تی وی مورد بازجویی قرار گرفتند.  بازجویها از روز ۲۰ مهرماه تا روز ۲۱ آبان ماه به صورت روزانه و گاها پس از نیمه شب انجام شده است و در مواردی هم بازجویان برای تحت فشار قرار دادن زندانیان به منظور اخذ اعترافات ساختگی و شرکت در مصاحبه تلوزیونی اقدام به ضرب و شتم شدید آنها کرده اند.  ضرب وشتم این زندانیان در برخی موارد  تا حدی بوده است که احمد تمویی دو بار در حین ضرب و شتم از هوش رفته است.  بازجویان همچنان در زمان بازجویی آنها را تهدید به تبعید به زندان شهرستانها و تشکیل پرونده جدید کرده بوده‌اند.»

این منبع آگاه در ادامه به کمپین گفت : این زندانیان در تاریخ ۲۱ آذرماه از بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات ارومیه به صورت جدا از هم  به شعبه‌ یک بازپرسی دادگاه انقلاب ارومیه منتقل شده و احمد تمویی به اتهام ارتباط با دفتر دکتر احمد شهید و ارسال اخبار برای نهادهای حقوق بشری و رسانه‌های خارج از کشور مورد بازپرسی و تفهیم اتهام قرار گرفته و چهار زندانی سیاسی دیگر کُرد به نامهای علی احمد سلیمان، مصطفی علی احمد، یوسف کاکه ممی و جهانگیر (هوشنگ) بادوزاده به تبلیغ علیه نظام به نفع حزب پژاک در زندان ارومیه و ارتباط با کانال کُرد زبان نوروز تی وی مورد بازپرسی و تفهیم اتهام قرار گرفته‌اند. بعد از انتقال مجدد این زندانیان به بازداشتگاه اداره اطلاعات بازجویها ادامه داشته و مجددا این زندانیان برای انجام اعترافات تلویزیونی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تهدید شده اند که به زندان های شهرستان های دور تبعید خواهند شد. روز ۲۱ آذرماه ماموران اداره اطلاعات شهر ارومیه احمد تمویی را با دستبد و پابند از بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه به زندان رجایی شهر کرج منتقل کردند. بدون آنکه به او اجازه دهند که به زندان ارومیه بازگردد و وسایل خود را در زندانی که بیش ازپنج سال در آن زندانی بود را با خود ببرد. او در حین انتقال نیز از سوی ماموران همراه مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. چهار زندانی سیاسی دیگر نیز به زندان مرکزی ارومیه عودت داده‌ شده‌اند.»


اسامی سه زندانی کرد از راست به چپ: جهانگیر بادوزاده، احمدتمویی، علی احمدسلیمان

این ۵ زندانی سیاسی کُرد در طول سال گذشته نیز به همراه تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی چندین بار به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شده و علاوه بر ضرب و شتم تهدید به تبعید شده اند.  در اواخر سال ۸۹ جهانگیر بادوزاده به اتهام  اعتصاب غذای زندانیان در زندان ارومیه در محکومیت اعدام زندانی سیاسی کُرد، حسین خضری، به ۶ ماه زندان اضافه محکوم شد و یک ماه نیز به صورت تنبهی به سلول انفرادی منتقل  و از حق ملاقات و تماس با خانواده محروم شد. همچنین مصطفی علی احمد نیز در خردادماه سال ۹۰ به اتهام تبلیغ علیه نظام در زندان و انجام اقدامات اعتراضی از جمله اعتصاب غذا در زندان از سوی شعبه‌ یک دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی چابک به ۶ ماه حبس تعزیزی محکوم شد.

این منبع آگاه در خصوص سابقه‌ این زندانیان سیاسی به کمپین گفت:«جهانگیر (هوشنگ) بادوزاده زندانی سیاسی کرُد از سال ۸۳ در زندانهای ارومیه و مهاباد به سر می‌برد. این زندانی سیاسی ابتدا از سوی دادگاه مهاباد به مشارکت در قتل و همکاری با احزاب کُرد به اعدام محکوم شد که وی مدعی است در این زمینه اداره اطلاعات برای او پرونده سازی کرده است و در طول بازجویی و روند دادگاه او هیچگاه اتهامهات وارد شده را قبول نکرده است. ولی به دنبال اعتراض او و نبود دلایل کافی وی از اتهام قتل تبرئه و به اتهام همکاری با احزاب کُردی به حبس ابد محکوم شد. دو فرزند این زندانی سیاسی نیز به نامهای بیژن بادوزاده در بهمن ماه سال ۸۵ در شهر مهاباد و محمد بادوزاده تابستان سال ۹۰ که از اعضای حزب پژاک بودند در مرز قندیل در درگیری با نیروهای سپاه پاسداران کشته شده‌اند. دختر او نیز بعد از اعلام صدور حکم اعدام برای پدرش اقدام به خودسوزی کرده و فوت کرده است. به دلیل آزارواذیت و فشارهای اداره اطلاعات ارومیه همسر این زندانی سیاسی کرد مجبور شد که از شهرمهاباد به کردستان عراق مهاجرت کند. او در ۲۹ فروردین ۱۳۹۰ به دنبال ماه ها تحمل بیماری سرطان حنجره و درحالی که در ماه های آخر عمر تماسی با همسر خود نداشت، درگذشت.»

یوسف کاکه ممی و احمد تمویی نیز در پاییز سال ۸۶ در حالی که سوار بر موتور در جاده بوکان به مهاباد در حال حرکت بوده‌اند پس از تعقیب و گریز توسط  چند خودرو نیروهای محلی سپاه و اداره اطلاعات شهرمهاباد و پس از آنکه یکی از خودروهای یاد شده عمدا از پشت موتور را درحال حرکت روی زمین سرنگون می کند وپس از آن اقدام به تیراندازی کرده که طی آن احمدتمویی زخمی و درنهایت دستگیرو به بازداشتگاه سپاه پاسداران در شهر مهاباد منتقل شدند.  پس از آن  دادگاه انقلاب شهر مهاباد احمد تمویئ را  به اتهام عضویت در پژاک به ۱۵ سال زندان م و یوسف کاکه ممی را نیز به همین اتهام به ۶ سال زندان محکوم کرد. آقای کاکاممه به دلیل داشتن سه سال حکم تعلیقی ازیک حکم مجزا در گذشته در مجموع ۹ سال زندان را باید متحمل شود.

مصطفی علی احمد شهروند کُرد تبعه‌ شهر کوبانی کردستان سوریه و علی احمد سلیمان شهروند کُرد تبعه‌ کردستان عراق در اواخر سال ۸۵ در منطقه‌ مرزی ” ترگه ور” از توابع شهرستان ارومیه بازداشت و به اتهام عضویت در پژاک مصطفی علی احمد به ۱۱ سال زندان و علی احمد سلیمان نیز به ۵ سال زندان محکوم شدند.  مدت محکومیت ۵ ساله علی احمد سلیمان سال ۹۰ تمام شده است ولی به دلیل کارشکنی وزارت اطلاعات و به بهانه‌ داشتن یک پرونده دیگر همچنان در زندان بوده و از آزادی او ممانعت به عمل آمده و او همچنان به صورت بلاتکلیف در زندان ارومیه به سر می‌برد. این دو زندانی در طی گذراندن مدت محکومیت خود  از حق ملاقات و تماس تلفنی با خانواده خویش محروم بوده‌اند.
.

Balatarin

Protest against 34 years of crimes of the Islamic Republic of Iran

Dear friends, join us in our protest against 34 years of crimes of the Islamic republic of Iran
Sunday- February 10th- 2013Oslo - In front of the embassy of the Islamic Republic of Iran
15:00 - 14:00

دوستان گرامی‌
۲۲ بهمن ۱۳۹۱، برای اعتراض به ۳۴ سال جنایات جمهوری اسلامی، مقابل سفارت این رژیم در اسلو همراه ما باشید.
یک شنبه، ۱۰ فوریه ۲۰۱۳
از ساعت ۲ تا ۳ بعد از ظهر

Balatarin

اعدام سه‌ زندانی در زندان قزوین


حقوق بشر ایران، ۴ بهمن ۱۳۹۱: به گزارش رسانه‌های رسمی‌ ایران سه‌ زندانی بامداد امروز در زندان قزوین به دار آویخته شدند.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی دادگستری کّل استان قزوین یکی‌ از این زندانیان به نام ک.خ، 28 ساله، مجرد،اهل نهاوند ـ همدان و ساکن کرج به اتّهام حمل 500 گرم شیشه و 995 گرم حشیش به همراه مقادیری مشروب الکلی در شعبه دوم دادگاه انقلان قزوین به ۵۰ ضربه شلاق، پانزده میلیون جزای نقدی و اعدام محکوم شده بود.

بنا به این گزارش دو زندانی دیگر با نام های ع.‌ن 34 ساله، متاهل، اهل و ساکن بناب و متهم ردیف دوم ع.ح 41 ساله، متاهل، اهل و ساکن مراغه به اتّهام حمل ۹۹۰ گرم مواد مخدر روانگردان شیشه به شلاق ، جزای نقدی و اعدام محکوم شدند. هر سه‌ زندانی بامداد امروز چهارشنبه ۴ بهمن ماه در محوطه زندان مرکزی قزوین آچه دار آویخته شدند.

اتهامات وارده توسط هیچ منبع مستقلی تأیید نشده است.
Balatarin

چهارشنبه

عبدالفتاح سلطانی از بیمارستان به زندان بازگشت


ملی مذهبی - عبدالفتاح سلطانی، عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر و وکیل دادگستری که به دلیل بیماری از زندان اوین به بیمارستان اعزام شده بود، روز سه شنبه سوم بهمن ماه ۱۳۹۱ به زندان بازگشت.
به گزارش جرس، آقای سلطانی که دوران محکومیت خود را در زندان می گذراند، در پی طولانی شدن دوره درمان وبه دست آوردن بهبودی نسبی با دریافت رژیم غذایی و دارو به در خواست خود از بیمارستان “سینا”ی تهران مرخص شد و به زندان بازگشت.
این وکیل دادگستری که از بیماری های گوارشی رنج می برد، روز سه شنبه ۲۱ آذرماه ۱۳۹۱ بر اثر تشدید بیماری هایش به بیمارستان سینا اعزام و با تشخیص پزشکان معالج در آنجا بستری شد.
عبدالفتاح سلطانی از وکلا و فعال حقوق بشر ایران روز شنبه ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۰ بازداشت شد و در تاریخ ۱۸ دی ماه سال گذشته در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی پیرعباسی با سه اتهام روبه رو شد: گرفتن جایزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان، مصاحبه با رسانه ها درباره پرونده موکلانش و مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر. او به ۱۳ سال حبس در تبعید در شهر برازجان و ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده است.
Balatarin

سند دیگری از فعالیت های تروریستی رژیم ایران در سوریه. برگه ای که از جیب یکی از جنازه های ایرانی در حراک بدست آمد! آموزش زبان عربی!

Balatarin

بیانیه‌ مشترک سی نهاد حقوق بشری و شیرین عبادی اعدام عربهای اهوازی را متوقف کنید


کمیته گزارشگران حقوق بشر- سی نهاد حقوق بشری، به همراه شیرین عبادی، با امضای یک بیانیه مشترک نسبت به خطر اجرای قریب الوقوع اعدام پنج فعال عرب اهوازی، ابراز نگرانی کرده، و از مجامع بین المللی حقوق بشری درخواست اقدام فوری نموده اند. متن بیانیه به شرح زیر است.

اعدام عربهای اهوازی را متوقف کنید

نیروهای امنیتی روز جمعه ۲۹ دی پنج زندانی عرب اهوازی اهل خلفیه (رامشیر) را از زندان کارون اهواز به مکان نامعلومی انتقال داده اند و خانوادەهای آنها بیم آن دارند که این افراد را جهت اجرای حکم اعدام از بند عمومی زندان کارون خارج کردە باشند.

احکام اعدام این پنج فعال مدنی و فرهنگی عرب اهوازی، که در ماە ژوئن بە مرگ محکوم شدە بودند از سوی دیوان عالی کشور تائید و روز چهارشنبە نهم ژانویە به خانوادە آنان ابلاغ شد.

جابر آلبوشوکه (فوق دیپلم کامپیوتر و سرباز وظیفه) 28 ساله، مختار آلبوشوکه (شاغل در یک شرکت سنگ شکن) 26 ساله، هادی راشدي (فوق لیسانس شیمی کاربردی و دبیر شیمی) 39 ساله، هاشم شعبانی نژاد (دبیر ادبیات عرب و دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه اهواز) 32 ساله و محمدعلی عموری نژاد (مهندس شیلات و معلم مدرسه) 34 ساله، همگی از اعضای فعال موسسه علمی-فرهنگی الحوار (بە معنای گفتگو) کە مقابل خشونت است بوده بوده اند که در بهمن و اسفند ۱۳۸۹ دستگیر شدند. محمدعلی عموری نژاد در آن زمان در زندان بصره عراق بسر می‎برد و در بهمن ماه ۱۳۸۹ از مرز شلمچه مستقیما به مقامات اطلاعات جمهوری اسلامی ایران تحویل داده شد. متهمان این پرونده پس از اینکه ماهها در بازداشتگاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه شدید بوده اند، به محاربه و انجام عملیات تروریستی متهم شدند. این در حالی است که تمامی فعالان یاد شده، در جلسه دادگاه اعلام کرده اند اعترافاتی که از آنان اخذ شده تحت شکنجه بوده و به هیچوجه صحت ندارد.

عربهای اهوازی، یکی از اقلیت های اتنیکی هستند که تحت شدیدترین انواع سرکوب از سوی دولت مرکزی بوده اند. در ماه ژوئن سال گذشته، چهار فعال عرب اهوازی که سه تن از آنان برادر بودند نیز با اتهامات مشابه، اعدام شدند.

علاوە بر 5 تن یاد شدە در بالا کە احکام اعدام آنها قریب الوقوع است، در حال حاضر بیش از 30 زندانی وابستە به گروەهای اتنیکی و مذهبی در زیر حکم اعدام هستند. ما سازمانهای امضا کننده این بیانیه، ضمن ابراز نگرانی شدید از اعدام قریب الوقوع پنج فعال مدنی و فرهنگی اهوازی، از مجامع بین المللی و نهادهای حقوق بشر می خواهیم فورا تمامی تلاشهای خود را برای توقف اجرای حکم اعدام و برای نجات جان زندانیان یاد شده به عمل آورند تا جمهوری اسلامی ایران، اجرای احکام اعدام را متوقف و امکان دادرسی مجدد در یک محکمه صالحه را فراهم سازد.

١. شیرین عبادی برندە جایزە صلح نوبل

٢. اتحاد برای ایران.

٣. انجمن حمایت از زندانیان سیاسی آذربایجان در ایران

٤. با هم ضد اعدام

٥. بنیاد عبدالرحمان برومند

٦. جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران – اتریش

٧. جمعیت حقوق بشر کردستان ایران ـ ژنو

٨. حامیان مادران پارک لاله - دورتموند

٩. حامیان مادران پارک لاله - کلن

١٠. حامیان مادران پارک لاله/لس آنجلس- ولی

١١. سازمان اروپایی-احوازی حقوق بشر

١٢. سازمان حقوق بشر ایران

١٣. سازمان حقوق بشر بلوجستان

١٤. سازمان حقوق بشر عرب-انگليس

١٥. سازمان حقوق بشر کرد – اروپا

١٦. شبکه جوانان پیشرو

١٧. شبکه عربی اطلاعات حقوق بشر- مصر

١٨. شبکە حقوق بشر کرد

١٩. شهرونديار

٢٠. عدالت برای ایران

٢١. عرصە سوم

٢٢. کانون مبارزه با نژادپرستی و عرب ستیزی در ایران

٢٣. کمیتە گزارشگران حقوق بشر

٢٤. مركز سواسيه براي حقوق بشر و مبارزه با تبعيض- مصر

٢٥. مركز ملي عدالت عراق – انكليس

٢٦. مرکز اسناد حقوق بشر ایران

٢٧. انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران (آداپ)

٢٨. مادران صلح مونترال

٢٩. حامیان مادران عزادار ایران - لندن

۳۰. ائتلاف عراقی علیه اعدام
Balatarin

آملی لاریجانی: اعدام‌ اخیر دو زورگیر به «مصلحت جامعه اسلامی» بود


رادیو فردا - صادق آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران روز چهارشنبه، چهارم بهمن، از مجازات اعدام دو پسر جوانی که به اتهام زورگیری در تهران به دار آویخته شدند، دفاع کرد و آن را به «مصلحت جامعه اسلامی» دانست.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، آقای لاریجانی گفت: «مسأله امنیت از اصلی‌ترین نیازهای جامعه مدنی است و به هیچ روی نباید دستخوش احساسات شد. روشن است که دستگاه قضایی نیز از بابت اعدام انسان‌ها متأسف است ولی وقتی مساله امنیت اجتماعی مردم مطرح است نمی‌تواند چشم خود را بر حقایق ببندد.»

اجرای احکام اعدام دو سارق جوان به نام‌های «علیرضا مافیها» و «محمدعلی سروری» در روزهای اخیر موجی از انتقادات را متوجه قوه قضاییه ایران کرده است.

این دو که به خاطر استفاده از سلاح سرد در جریان یک سرقت خیابانی و زورگیری بازداشت شده بودند، بامداد یکشنبه، اول بهمن، در ضلع شمالی پارک خانه هنرمندان تهران و در ملاعام به دار آویخته شدند.

این در حالی است که منتقدان اعتقاد دارند تناسبی میان مجازات این دو با موضوع جرم آنها وجود ندارد. اما در برابر، رییس قوه قضاییه ایران می‌گوید که این احکام اعدام با هدف «بازدارندگی» صادر شده است.

آقای لاریجانی گفت: « هرگاه مجرمانی دست به ایجاد فضای خوف و وحشت بزنند، تشخیص مجازات بازدارنده از میان حداقل و حداکثر مجازات‌ها برعهده قاضی یا قضات صادرکننده رای خواهد بود و در پرونده زورگیری اخیر نیز قاضی مجازات حداکثری را با هدف بازدارندگی درنظر گرفته است.»

او همچنین بحث عدم سابقه قبلی این دو سارق جوان را رد کرد و اظهار داشت که «آنها به اقرار خودشان چندین بار این جرایم را تکرار کرده بودند».

آقای لاریجانی در نهایت «برخورد قاطع» با جرایمی از این دست را مورد تاکید قرار داد و گفت: «مطمئن باشید که در صورت عدم برخورد قاطع با چنین جرایمی اوضاع به مراتب بدتر خواهد شد.»

زورگیری خیابانی یکی از چالش‌های اصلی جامعه ایران در سال‌های اخیر است که گزارش‌ها حکایت از رشد آن دارد.

اواسط آذر ماه امسال فیلمی بر روی وبسایت یوتیوب منتشر شد که نشان می‌داد چهار زورگیر موتورسوار با حمله به یک شهروند تهرانی، کیف پول او را ربودند.

این فیلم بازتاب گسترده‌ای داشت تا جایی که رییس قوه قضاییه ایران پیش از برگزاری دادگاه افراد یاد شده، آن را «محارب» دانست و مجازات آن را «اعدام» دانست.

به دنبال بازداشت این چهار زورگیر، در نهایت دو تن از آنان در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اعدام محکوم شدند.
Balatarin

ایران به اعدام نوجوانان و اعدام در انظار عمومی پایان دهد


هرانا - سخنگوی کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، اعدام یک مجرم نوجوان و نیز اعدام در انظار عمومی در ایران را محکوم و از تایید حکم اعدام ۵ نفر دیگر ابراز نگرانی کرد. به گزارش جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، روز سه شنبه سوم بهمن ماه ۱۳۹۱ برابر با ۲۲ ژانویه ۲۰۱۳ سیسیل پویلی، سخنگوی کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل امروز در ژنو گفت: «ما از خبر اعدام یک مجرم نوجوان در ایران در روز چهارشنبه ۱۶ ژانویه ۲۰۱۳ (۲۵ دی ۱۳۹۱) بسیار نگران و متاسف شدیم.» 

بنا به گزارش‌ها، آقای علی نادری، جوان ۲۱ ساله، به خاطر جرمی که گویا در ۱۷ سالگی مرتکب شده بود اعدام شده است. او به خاطر شرکت در قتل یک زن به اعدام محکوم شده بود. 
اشخاص زیر ۱۸ سال را نمی‌توان به مجازات اعدام محکوم کرد. معاهده‌های بین المللی حقوق بشری، به ویژه کنوانسیون حقوق کودک و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، که جمهوری اسلامی ایران عضو متعاهد هر دو آنهاست، مجازات اعدام را برای افرادی که در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند به طور مطلق منع کرده‌اند. 

از سپتامبر ۲۰۱۱ (شهریور ۱۳۹۰) تاکنون، این اولین نوجوانی است که اعدام شده و به نظر می‌رسد دولتمردان برای جلوگیری از این موارد کوشش‌هایی به عمل آورده‌اند. ما به تاکید از حکومت ایران می‌خواهیم به اعدام مجرمان نوجوان برای همیشه پایان دهد. 

در باره پنج نفر دیگر نیز نگرانی‌هایی وجود دارد یعنی آقایان محمد علی عموری، سید جابر البوشکهع، سید مختار البوشکه، هاشم شعبانی عموری و هادی راشدی که گویا دیوان عالی کشور اخیرا احکام اعدامشان را تایید کرده است و هر آن در خطر اعدام هستند. ما در باره عادلانه بودن محاکمه آن‌ها و ادعای شکنجه آن‌ها به طور جدی نگران هستیم. 

بیش از ۴۰۰ نفر در سال ۲۰۱۲ اعدام شده‌اند که اکثر آن‌ها به جرایم مربوط به مواد مخدر متهم بودند. بر اساس حقوق بین المللی حقوق بشر این جرایم در چارچوب «مهم‌ترین جرایم» قرار نمی‌گیرند که بتوان مجازات اعدام را برای آن‌ها اجرا کرد. ما از حکومت ایران می‌خواهیم استفاده از مجازات اعدام را محدود کند، تعداد جرایم مستوجب اعدام را کاهش دهد و به موازین بین المللیِ ضامن موازین قانونی و حمایت از حقوق افراد محکوم به اعدام احترام بگذارد. 

در عین حال ما اوج گیری اخیر در اعدام‌های انجام شده در انظار عمومی را محکوم می‌کنیم. در سال ۲۰۱۲، بیش از ۵۵ اعدام در انظار عمومی انجام شده و در سال جاری نیز چند مورد اعدام در انظار عمومی گزارش شده است، از جمله اعدام دو نفر در یک پارک عمومی در روز یکشنبه گذشته. اعدام در انظار عمومی ماهیت ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز مجازات اعدام را تشدید می‌کند و تاثیری ضدانسانی بر قربانی و شاهدان اعدام دارد.
Balatarin

سه‌شنبه

امروز جشن زادروز۳۰ سالگیش بود ، اگه میزاشتن ! بخواب در آرامش ندا جان


Balatarin

دومین محیط‌بان با "علم قاضی" به اعدام محکوم شد


هرانا - "غلامحسین خالدی" محیط‌بان ۳۸ساله منطقه حفاظت شده دنا به اتهام قتل یک شکارچی به اعدام محکوم شد. او بعد از "اسعد تقی‌زاده"، دومین محیط‌بان منطقه "دنا" است که حالا بعد از دو سال و ۹ ماه زندان، به انتظار مرگ نشسته است.

بنا به گزارش شرق، دومین قربانی مقابله مسلح با شکارچیان غیرمجاز آن‌طور که خودش از زندان و وکلایش در "یاسوج" و اصفهان می‌گویند به "علم قاضی" و به قید "احتمالا" قاتل فرض شده و در حکمی که حالا مورد اعتراض است، به اتهام قتل عمد به قصاص نفس محکوم شده است.

غلامحسین خالدی از شب حادثه می‌گوید که بعد از آن به اداره آگاهی و بعد زندان یاسوج منتقل شده است. اولین بازجویی که از او صورت گرفته، به زندان رفته و تا امروز در زندان است. به قول خودش، قلب همسرش بیمار و دو پسر و یک دخترش در این دو سال و ۹ ماه مرده‌اند و او فقط در زندان است.

تنگه "شملیه‌دان" می‌مند، "ارتفاعات خاکی" و "منطقه می‌شک شور بزرگ" دنا، روز ۲۴ تیر سال ۸۹، شاهد حادثه‌ای بود که دومین محیط‌بان دنا را به انتظار مرگ برده است. ۵۰۰ متر مانده به قله قدویس در چهار هزار و ۴۰۰ متری دنا، چهار شکارچی با لاشه کل در سرازیری افتاده بودند. با شنیدن صدای گلوله برنو، محیط‌بانان به دنبال شکارچیان در جست‌وجو بودند.

در سراشیبی یک تپه، شکارچی‌ها بعد از ایست ماموران به سمت آن‌ها حمله می‌کنند. درگیری آغاز می‌شود و تیر هوایی شلیک می‌شود. غلامحسین خالدی با دو شکارچی که به روی او چاقو کشیده بودند درگیر می‌شود.

دو شکارچی دیگر با تفنگ برنو این حادثه را نظاره می‌کنند. او به همراه همکارانش با شکارچیان گلاویز شده و در‌گیرو‌دار این جدال، ۱۲ گلوله از پنج اسلحه کلاشینکف شلیک می‌شود و ناگهان "محمد پایه‌گذار" با چاقویی از غلاف درآمده در دستش، نقش بر زمین می‌شود.

مجوز حمل سلاح

طبق اسنادی که "سیدرمضان روانگرد" و "فیض‌الله افشار" وکیل‌های محیط‌بان خالدی در اختیار روزنامه "شرق" قرار داده‌اند؛ خالدی به همراه چهار همراه دیگرش مجوز حمل سلاح به عنوان ضابط قضایی و حکم ماموریت از سازمان محیط‌زیست را در جیب داشتند.

آن‌ها برای برخورد با شکارچیان مسلح به ارتفاعات دنا رفتند تا طبق گزارشی که منابع محلی در اختیار آن‌ها گذاشته بودند، از کشتار بیشتر حیات وحش جلوگیری کنند، که حادثه خلق شد.

بعد از باز‌سازی صحنه جرم، آن‌طور که وکلای پرونده محیط‌بان دنا می‌گویند، سه قاضی دادگاه کیفری با وجود وارد بودن ۱۵ ایراد اساسی به پرونده، حکم به قاتل بودن خالدی داده‌اند.

حکمی که اکنون با کشف اشکالات بیشتر با اعتراض وکلا به دادگاه تجدیدنظر رفته است. افشار وکیل پایه یک دادگستری که از سوی سازمان محیط‌زیست به عنوان وکیل آقای غلامحسین خالدی منصوب شده صادر شدن حکم اعدام را به دادگاه کیفری استان منتسب می‌کند و خبر از اعتراض وکلا به رای صادره می‌دهد. حکم حالا در مرحله تجدیدنظر است و اعتراض وکلا ثبت شده است.

به گفته افشار، قضات این پرونده می‌گویند: "محیط‌بان‌ها ضابط دادگستری نیستند و چون ضابط نیستند نمی‌توانند از اسلحه استفاده کنند. آن‌ها حکم محیط‌زیست را قبول ندارند، در حالی که قانون گارد حفاظت محیط‌زیست می‌گوید، ماموران و محیط‌بانان ضابط قضایی محسوب می‌شوند و به همین دلیل مجوز حمل سلاح دارند."
Balatarin